داستان سریال صفر بیست و یک قسمت شانزدهم + خلاصه داستان قسمت قبل

در ادامه این مطلب از پایگاه خبری کولاک نیوز خلاصه داستان قسمت شانزدهم سریال صفر بیست و یک را می خوانید: سریال ۰۲۱ هرشب ساعت ۲۰:۴۵ دقیقه بر روی آنتن شبکه سه سیما می رود و پازپخش آن در ساعات ۳۰ دقیقه بامداد، ۹ و ۵۰ دقیقه صبح و ۱۴ روز بعد می باشد.

شعله و مرجان مازیار و جلال را از خانه بیرون کرده اند، ارسلان چمدون وسایلش را جمع کرده است و به کنار پدرش‌ و جلال رفته است و مرجان و شعله و شادی و سروش در واحد دیگر هستند که با وجود کارهای ارسلان عاصی شده اند و دعا دعا می‌کنند که او به واحد خانم ها بروند.
ارسلان به همراه دوستانش در تالار بابا غفور در حال تدارک مراسم شب شعر هستند و بابا غفور از کار های او حض می‌کند.
مازیار و جلال به اداره رفتند که متوجه شدند سعید جا به جا شده است و به طبقه ریاست باید برود، مازیار و جلال تصمیم می گیرند که به اسم سعید از اداره وام بگیرند تا مازیار بدهی اش را بدهد که جلال در موقعیتی سعید را در آبدارخانه اداره گیر می اندازد و به او می‌گوید که شب به خانه اش برود که با او کار دارد.

بیشتر بخوانید:

داستان سریال صفر بیست و یک قسمت پانزدهم

مازیار به ارسلان زنگ می‌زند و به او می‌گوید آن ها امشب مهمان دارند و او باید به واحد مادرش اینا برود که باعث شک و تردید شعله و مرجان می‌شود و ارسلان را مجبور می‌کنند تا به واحد آن ها برود و گوشی اش را که به شادی زنگ زده است را در خانه جا ساز کند.
بعد از رفتن ارسلان جلال در حال تمیز کردن میز ها است که چشمش به گوشی می‌خورد و مازیار را خبر می‌کند و شروع به ننه من غریبم بازی که دلم برای شعله تنگ شده است، می‌کند. مازیار و جلال باز هم به در بسته می‌خورند و سعید به آن‌ها می گو‌ید که به تازگی از اداره وام گرفته است و الان نمی‌تواند دیگر درخواست وام بدهد.
مراسم شب شعر در تالار بابا غفور برگزار شده است و سعید در حال اجرا است که جلال او را صدا می‌کند و مجبورش می‌کند که بالا برود و شعری را بخواند.
باز هم کل کل غفور خان و رقیب قدیمی اش شروع می‌شود که مازیار نیز بینشان گیر کرده است و در آخر بابا غفور به سراغ تورج می‌رود و می‌گوید بچرخ تا بچرخیم

دانلود قسمت اول تا آخر سریال صفر بیست و یک + خلاصه داستان