سریالسریال خارجی

داستان کامل قسمت ۴۹ سریال ترکی کلاغ سیاه

داستان قسمت ۴۹ سریال ترکی کلاغ سیاه kuzgun به همراه ماجرای این قسمت از سریال در این مطلب همچنین خلاصه داستان سریال کلاغ سیاه قسمت ۴۹

بازیگرانی که در این سریال بازی می کنند عبارتند از: باریش اردوچ، بورجو بیریجیک، ستار تانریوجن، هتیجه اصلان، سنار شاهین، اشن ارگولو، آیتک سایان، ایپک ادرم، دریا بسرلر، آمینا کارمان، نورای شرف اوغلو، لونت اولگن،هنده دیلان هنچی، سو بورجو کوشن، آیکوت ییلماز که از مهمترین هنرمندان و بازیگران سریال ترکی کلاغ سیاه هستند.

قسمت 49 سریال ترکی کلاغ سیاه
قسمت ۴۹ سریال ترکی کلاغ سیاه

کوزگون آرام به هوش می‌آید و ردی از خون بورا روی زمین می‌بیند. او دیلا را صدا می‌زند و پس از بیدار شدن دیلا، پلیس ها سر می‌رسند. کوزگون و دیلا به کلانتری برده می‌شوند و در اتاق بازجویی اتفاقاتی که در خانه بورا افتاده بود را توضیح می‌دهند. پس از آزادی شان، کوزگون یاد حرف های بورا می‌افتد که گفته بود دیلا رازی دارد و خیانتکار است. کوزگون دلیل این حرف هارا از دیلا می‌پرسد.

دیلا می‌گوید که حرف های چرت و پرت بورا بوده و جوری کوزگون را دست به سر می‌کند. این بار دیلا می‌پرسد که چه کسی قاتل بوراست. با اصرار دیلا، کوزگون به حرف می‌آید و می‌گوید: «شخصی بنام فرمان کورو اغلو ادعا می‌کنه پدرم زندست. گفت اگه بهرام رو بکشم جای پدرمو نشون میده. یکی از افراد فرمان بورا رو کشته» دیلا در مورد بهرام می‌پرسد که آیا کوزگون او را کشته؟ کوزگون یاد نقشه ای که با بهرام کشیده بود می‌افتد. او می‌خواست کاری کند تا فرمان فکرکند بهرام مرده است و اطلاعات پدرش را بگیرد. در واقع بهرام زنده است و شخص دیگری در انفجار ویلا کشته شده. کوزگون زنده بودن بهرام را به دیلا خبر میدهد.

کارتال با ماشین کوزگون به تعمیرگاه رفته و صدا را میبنید که تمام مدت آنجا منتظرش مانده است. صدا با نگرانی سوال هایی در مورد سلامتی کارتال می‌پرسد. کارتال از اینکه صدا به فکرش است خوشش می‌آید. او از صدا بخاطر خبرکردن کوزگون تشکر می‌کند و می‌گوید که جانش را نجات داده است. آنها باهم چایی می‌خورند و گرم صحبت می‌شوند. صدا می‌گوید: « تو آدم خوبی هستی.

با علی کار نکن» کارتال با خوشرویی قبول میکند. صدا بلند می‌شود که خداحافظی کند، ناگهان علی سر می‌رسد و با دیدن همسرش تعجب می‌کند. صدا می‌گوید که بخاطر خرابی ماشین آمده بود. علی پس از احوالپرسی با کارتال، صدا را با خود می‌برد. در راه علی می‌گوید: « برای تعمیر ماشین رفته بودی درسته؟ بعدش کارتال را بردن و به کوزگون خبر دادی. ولی چرا منتظر کارتال مونده بودی؟» صدا می‌گوید دلیل خاصی ندارد و فقط نگران بوده.

علی که به رابطه بین صدا و کارتال حساس شده، ماشین را کنار می‌زند و با عصبانیت میگوید: « کاری نکن که کارتالُ بکشم»
دیلا به کمیسر می‌گوید که بهرام زنده است و نام فرمان را می‌دهد. کمیسر می‌گوید: « برای حرف هایی که میزنی مدرک جمع کن. اینو یادت نره که اگه کوزگون وارث بهرام باشه اونم یک مجرمه. تا روز تشکیل دادگاه مجدد پدرت وقت داری» دیلا سراغ قمری می‌رود و از او در مورد مرگ یوسف کمک می‌خواهد.
.
جهان درمورد سلجوق به کوزگون می‌گوید که هیچ مدارکی از او وجود ندارد. کوزگون احتمال می‌دهد که سلجوق یا پلیس است یا از آدم های فرمان. برای همین نقشه می‌کشد و در کافی شاپ روبروی سلجوق دعوایی ساختگی با بازیگر ها به راه می‌اندازد. سلجوق جلوی دعوا را می‌گیرد و می‌گوید که مامور پلیس است. جهان خبر پلیس بودن سلجوق را به کوزگون می‌دهد. کارتال ماشین کوزگون را به انبار برده و تحویل اش می‌دهد. او هنگام تمیز کردن ماشین، جی پی اس را پیدا کرده و به کوزگون نشان می‌دهد. پس از رفتن کارتال، فکر کوزگون بهم می‌ریزد که آیا دیلا با پلیس همکاری می‌کند یا خیر. او اینک میخواهد از این موضوع مطمئن شود. برای همین جی پی اس را از کار می‌اندازد تا ببیند چه کسی آن را تعویض می‌کند.

کمیسر به دیلا زنگ میزند و خبر خرابی دستگاه را می‌دهد. او می‌گوید که باید تعویض شود. شرمین سراغ دیلا می‌آید و از بورا می‌پرسد. دیلا به شرمین تسلیت می‌گوید زیرا که بورا مرده است. شرمین ناراحت شده و چگونگی این اتفاق را می‌پرسد. دیلا توضیح می‌دهد که با کوزگون آنجا بودند و اتفاقاتی افتاده. شرمین عصبانی میشود و میگوید: « کوزگونی که شوهر توئه تمام خانوادمو ازم گرفته. برادرم، شوهرم. حالا بورا.» دیلا می‌گوید که این اتفاق هیچ ربطی به کوزگون ندارد. بورا نقشه کشتن کوزگون را کشیده بود اما خودش مرد. شرمین دیلا را تهدید می‌کند و از رازی که پنهان کرده می‌گوید. منظور شرمین کودکی دیلاست که در خانه کوزگون موادمخدر گذاشته بود.

کوزگون از راه می‌رسد و با شنیدن حرف های شرمین بیشتر از قبل به دیلا شک می‌کند که رازی دارد. سلجوق سرمیرسد و پنهانی دستگاه جی پی اس را تحویل دیلا می‌دهد. دیلا به حمام می‌رود. کوزگون تمام وسایل اتاق دیلا را می‌گردد. هیچ چیز مشکوکی در اتاق نیست. کوزگون نوارکاستی که از دیلا هدیه گرفته بود را برمی‌دارد


⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکیه ای، سریال های در حال پخش ترکیه ، سریال ترکی عاشقانه و سریال ترکی جدید مراجعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا