سریالسریال خارجی

داستان کامل قسمت ۱۸۶ سریال ترکی سیب ممنوعه

داستان کامل قسمت ۱۸۶ سریال ترکی سیب ممنوعه به همراه جزئیات و خلاصه داستان در این مطلب yasak elma مجموعه پرطرفدار درام و عاشقانه ترکیه ای ست که بازیگران اصلی آن عبارتند از: شوال سام در نقش اندر آرگون، تالات بولوت در نقش هالیت آرگون، اونور تونا در نقش علیهان، ادا اجه در نقش ییلدیز، سودا ارگنچی در نقش زینب. این مجموعه به کارگردانی نسلیحان ایسیلیورت و نویسندگی ملیس سیوئلک و زینپ سویا ساخته شده است. سریال سیب ممنوعه توسط شرکت تولید MED YAPIM تولید شده است.

قسمت ۱۸۶ سریال ترکی سیب ممنوعه
قسمت ۱۸۶ سریال ترکی سیب ممنوعه

ییلدیز نسبت به بیرون رفتنش و کاری که قرار است بکند، کمی مررد است و می ترسد. او با نادر تماس گرفته و به او میگوید که میخواهد او را ببیند تا در مورد مشکل او و هالیت رو در رو صحبت کنند. او آدرس کافه برای نادر می فرستد و از خانه بیرون می آید. اندر نیز با ییعیت به کافه رفته و از او میخواهد که با شاهیکا تماس گرفته و قرار بگذارد، سپس شاهیکا و نادر با یکدیگر روبه رو می شوند و او فیلم های کافه را برای هالیت میفرستد تا نشان دهد که آنها پشت سر او توطئه میکنند. او با کافه نیز برای گرفتن فیلمها هماهنگ کرده است. ییعیت با شاهیکا تماس گرفته و قرار میگذارد.

اندر و ییلدیز در کانتر کافه پنهان می شوند. وقتی شاهیکا می آید، منتظر ییعیت میماند. نادر با ییلدیز تماس میگیرد و خبر میدهد که از آمدن منصرف شده، زیرا نمیخواهد برای او دردسر درست کند. ییلدیز و اندر کلافه می شوند. شاهیکا شک میکند که برای او تله گذاشته اند، اما همان لحظه، ییعیت به کافه و پیش شاهیکا می آید. ییلدیز و اندر نیز پنهانی از کافه بیرون می روند. زهرا، هالیت جان را برداشته و به پارک می برد.او در پارک مشغول حرف زدن یا یک مادر شده و حواسش پرت می شود و هنگام رفتن، کالسکه اشتباهی را با خودش به خانه می برد.او در خانه متوجه می شود که بچه را اشتباهی آورده و به شدت هول می شود. او به همراه آیسل سریع به پارک رفته و می‌بینند که مادر آن بچه پلیس خبر کرده.

زهرا سریع بچه را پس میدهد و مشکل بینشان حل شده و به خانه می روند. او از آیسل میخواهد که این قضیه بین خودشان بماند. شب در خانه، ییعیت به اندر میگوید که گوشه ای پنهان شده بود تا در صورت مشکل وارد کافه شود و برای همین وقتی دید که شاهیکا در حال رفتن است، خودش را رسانده. اندر از او تشکر میکند. ییعیت اندر را مادر خطاب کرده و اندر به شدت خوشحال و غرق لذت می شود. ییعیت تصمیم دارد شب با دوستانش بیرون برود. در خانه هالیت نیز، لیلا به همراه دوستانش تصمیم دارد به کلوب برود.

هالیت از حمام بیرون آمده و وقتی داخل جیب‌های کتش را می‌گردد، گوشی و عکس را پیدا نمیکند. او عصبی شده و آیسل را صدا می زند و سراغ ییلدیز را میگیرد. آیسل میگوید که ییلدیز برای خرید داروی هالیت جان، به داروخانه رفته است و کسی نیز وارد اتاق نشده است. ییلدیز به خانه می آید و هالیت با عصبانیت میگوید که گوشی اش به همراه عکسی که زندگی شان را نجات میداد،دزدیده شده است. ییلدیز خودش را به آن راه زده و میگوید که از چیزی خبر ندارد. هالیت به آیسل تهمت می زند میگوید که حتما کار او بوده و به عمد روی او قهوه ریخته و با او بد برخورد میکند.

در خانه کایا، اندر از جانر میخواهد که به اتاق ییعیت برود و با او وقت بگذراند. او اصرار دارد تا رابطه دایی و خواهر زاده خوبی بین ییعیت و جانر ایجاد شود. جانر به اجبار او پیش ییعیت می رود و ماجرا را به او توضیح میدهد. آنها با یکدیگر نشسته و سعی میکنند حرف مشترکی پیدا کنند. اریم و لیلا به خانه کایا می روند. ییعیت از دیدن لیلا متعجب می شود. اندر نیز نگاه‌ معناداری به ییعیت میکند‌. سر میز شام، شاهیکا طبق معمول شروع به کنایه زدن و تمسخر غیر مستقیم همه میکند و در مورد طلاق ییعیت و لیلا و ازدواج اندر و کایا مدام حرف می زند

.



⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکیه ای ، سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکی جدید و سریال های در حال پخش ترکیه مراجعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا