داستان کامل قسمت ۱۹۳ سریال ترکی سیب ممنوعه

اندر میخواهد که برای خرید لباس زیر به فروشگاه برود و ییلدیز هم به اصرار به همراهش میرود. او از انتخاب های اندر متوجه میشود اندر نقشه ای دارد و قصد دارد به کایا نزدیک شود. او از این تصور خوشحال میشود و لا کنایه زدن اندر را اذت میکند. لیلی توی شرکت به اتاق هالیت میرود و به او میگوید نادر اورا به خانه دعوت کرده بود تا از او بخواهد با او همکاری کند. و لیلی بخاطر این که بتواند کاغذ های مخفی نادر را برای هالیت پیدا کند به انجا رفته اما چیزی پیدا نکرده. هالیت از او میخواهد که دیگر چنین کاری نکند و با این حال بخاطر حسن نیتش از او تشکر میکند. ییعیت و لیلا درحال حرف زدن درمورد وضعیتشان هستند. انها تصمیم میگیرند که خانواده هایشان را با هم رودر رو کنند تا بتوانند با انها حرف بزنند. لیلا نقشه میریزد که هرکدام با پدر و مادرشان به یک رستوران بروند. زرین به اتاق هالیت در شرکت میرود تا به او سر بزند. وقتی که لیلی به اتاق می اید تا جلسه را به هالیت یاد اوری کند نخی را از لباس او برمیدارد و لباسش را مرتب میکند. زرین از دیدن این صحنه جا میخورد و بعد از رفتن لیلی به هالیت کنایه میزند.

اما هالیت میگوید که لیلی فقط یک دستیار ساده است و از او میخواهد که فکر دیگری نکند. زرین با کنایه میگوید که اندر هم همین کارهارا انجام میداد و زن او شد. اندر به اتاق نادر میرود و به او میگوید که متوجه شده نقشه ییلدیز خوب پیش نرفته و میگوید که مطمعن است نادر با لیلی همکاری کرده چون نادر کسی نیست که نقشه به این راحتی را خراب کند. نادر چنین چیزی را انکار میکند. اما اندر غیر مستقیم به او میفهماند که تا وقتی جواب سوالش را پیدا نکند پیگیر او خواهد بود. ییلدیز و هالیت برای ناهار بیرون میروند. ییلدیز به هالیت میگوید که تصمیم دارد در شرکت کار کند. اما هالیت بااین مساله مخالفت کرده و عصبانی میشود. او به ییلدیز میگوید که هیچ توانایی و مهارتی ندارد و بهتر است در خانه به بچه رسیدگی کند. ییلدیز ناراحت میشود و تصمیم میگیرد خودش را به هالیت ثابت کند. وقتی از رستوران بیرون می اید زهرا بااو تماس گرفته و میگوید برای شرکت قرار است به یک کانال معتبر تلویزیونی برود و از ییلدیز با اصرار میخواهد که همراهش برود.
ییلدیز هم با اکراه قبول میکند.

در خانه هالیت جانر و امیر برای جذب کردن دختر ها در پارک از ایسل میخواهند که هالیت جان را برای ساعتی به انها بدهد. ایسل میگوید که لاید از ییلدیز اجازه بگیرد. در ساختمان تلویزیونی گوشی ییلدیز زنگ میخورد و امیر درمورد بردن هالیت جان به پارک از او اجازه میگیرد. حواس ییلدیز پرت میشود و اشتباها به استودیو دیگری میرود تا زهرا و اکین را پیدا کند. کارگردان اورا با مجری اصلی هواشناسی اشتباه گرفته و ییلدیز را به روی صحنه میبرد. ییلدیز هول میشود و به زبان عامیانه و از خودش وضعیت هوای کشور را اعمال میکند. کارگردان عصبانی شده و برنامه را قطع کرده و با ییلدیز دعوا میکند. کمی بعد مدیر کانال به استودیو می اید و خبر میدهد برنامه ییلدیز بشدت طرفدار پیدا کرده و بازدید کانال را بالا برده. او به ییلدیز پیشنهاد همکاری میدهد.

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی سیب ممنوعه

بیوگرافی بازیگران سریال ترکی سیب ممنوعه

نسرین جوادزاده بازیگر نقش شاهیکا در سیب ممنوعه کیست؟