داستان کامل قسمت ۵ سریال ترکی شرافت
داستان کامل قسمت ۵ سریال ترکی شرافت همچنین به همراه جزئیات خلاصه داستان سریال ترکی شرافت Şeref Meselesi قسمت ۵ را در این مطلب مطالعه کنید. این سریال محصول کانال D تلویزیون ترکیه در ژانر درام ساخته شده است. «شرافت» در سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ به مدت شش سال فیلمبرداری و تهیه شده است . قسمت آخر سریال شرافت در ۱۷ ماه مه ۲۰۱۵ از کانال D پخش گردید. کارگردانی این سریال را آلتان دونمز (Altan Dönmez) بر عهده داشته و زندگی دو برادر جوان را روایت می کند.
اسدالله پیش نهاد می رود .نهاد به او میگوید که تا به حال فقط موجب دردسر بوده و اگر نمیتواند کاری بکند، از این کار کنار بکشد. امیر به ملاقات ایگیت می رود. او برگه های رد وراثت را برای او آورده تا امضا کند، که اسدالله خان نتواند از آنها پول بگیرد. ایگیت از اینکه امیر باعث شده او به زندان بیفتد از او دلخور است. امیر نیز از اینکه ایگیت دزدی کرده و او خبر نداشته از او گله میکند. سیبل به مزون می رود. یکی از مشتریان به او خیره شده و منظور دار به او نگاه میکند.
هنگامی که سیبل به خانه می آید، بسته بزرگی از طرف مزون برای او آمده که آن را همان مرد، بوراک تورالی که پسر فرد پولداری است، برای او فرستاده و داخل آن همان لباسی است که سیبل پرو کرده بود. مادر سیبل خوشحال شده، اما سیبل عصبی می شود و میخواهد کادو را پس بفرستد. او در کوچه، امیر را میبیند و برای شب قرار میگذارند تا یکدیگر را ببینند. وقتی امیر به خانه برمی‌گردد، دریا به او خبر میدهد که مادرش را در محله دیده که سرگردان بوده و حالت طبیعی نداشته. امیر به سرعت در خیابان ها دنبال مادرش میگردد.
او مادرش را کنار ساحل میبیند که روی نیمکت نشسته و ادعا میکند که منتظر شوهرش نشسته و امیر را نمیشناسد. امیر شوکه و ناراحت می شود. او زلخیا را به خانه می برد و دکتر می آرود. دکتر به او آرامبخش زده و میگوید که او باید مدتی در تیمارستان بستری شود. امیر مجبور می شود مادرش را به تیمارستان ببرد. در زندان، ایگیت به هم اتاقی اش می گوید که امروز تولد برادر اوست و هر سال دور هم جمع شده و جشن می‌گرفتند. امیر شب به خانه برمی‌گردد. او سر میز تک و تنها نشسته و گریه می کند. سیبل که منتظر او بوده تا بیرون بروند، وقتی از پنجره میبیند که امیر به خانه رفته، او نیز به آنجا می رود.
او سعی دارد امیر را دلداری دهد و از روزهای سخت زندگی خودشان بعد از مرگ پدرش میگوید. او وقتی میفهمد که امشب تولد امیر است، او را نوازش میکند و سعی دارد به او محبت کند. روز بعد، وکیلی که امیر پیش او کار میکند به او میگوید که برای یک پرونده باید مدتی را به شهر دیگری برود. امیر میگوید که وضعیت خانوادگی اش مساعد نیست و بخاطر مادرش نمیتواند برود اما وکیل میگوید که در غیر این صورت همین کار را نیز از دست میدهد.
دمیر به زندان رفته و ماجرا را به ایگیت می گوید و بعد از آزاد شدن، مادرش را به او می سپارد. او سپس سر قرار با سیبل رفته و به او ماجرا را میگوید. سیبل از رفتن او ناراحت می شود. امیر از او قول میگیرد که در این مدت منتظرش بماند. تو کلید خانه اش را به سیبل می دهد. ایگیت در زندان در حال تحقیق در مورد نهاد است و سعی دارد اطلاعاتی از افرادی که با او کار می‌کنند بگیرد. او نقشه هایی در سر دارد و از طرفی تصمیم دارد بند از زندان یک کار خلاف دیگری را شروع کند و از گمرک جنس قاچاق رد کند. سیبل و کبری و دریا به خانه امیر رفته تا آنجا را تمیز کنند.
دریا نسبت به اینکه آمیز به سیبل کلید داده کنجکاو است، اما سیبل رابطه خودش و امیر را انکار میکند. دریا میگوید بین او و اسکیت نیز چیزی بوده و آنها یکدیگر را بوسیده اند. کبری که ییعیت را دوست دارد، از شنیدن این حرف شوکه و ناراحت می شود و به بهانه ای زودتر می رود. ایگیت از زندان آزاد می شود. سلیم و امره دنبال او می آیند. ایگیت ابتدا به تیمارستان رفته تا مادرش را ببیند اما زلیخا همچنان مریض است و ایگیت را نمیشناسد. ایگیت ناراحت شده و بیرون می آید.
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شرافت Şeref Meselesi
⇐ مطالب بیشتر در لینک های سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکی جدید، سریال ترکیه ای، سریال های در حال پخش ترکیه
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
|
کپی شد! |
