سریالسریال خارجی

داستان کامل قسمت ۶۱ سریال ترکی کلاغ

داستان کامل قسمت ۶۱ سریال ترکی کلاغ kuzgun به همراه ماجرای این قسمت از سریال در این مطلب همچنین خلاصه داستان سریال کلاغ سیاه قسمت ۶۱ / بازیگرانی که در این سریال بازی می کنند عبارتند از: باریش اردوچ، بورجو بیریجیک، ستار تانریوجن، هتیجه اصلان، سنار شاهین، اشن ارگولو، آیتک سایان، ایپک ادرم، دریا بسرلر، آمینا کارمان، نورای شرف اوغلو، لونت اولگن،هنده دیلان هنچی، سو بورجو کوشن، آیکوت ییلماز که از مهمترین هنرمندان و بازیگران سریال ترکی کلاغ سیاه هستند.

قسمت ۶۱ سریال ترکی کلاغ
قسمت ۶۱ سریال ترکی کلاغ

فرمان به گوشی کوزگون زنگ زده و می‌گوید اگر می‌خواهد به یوسف برسد باید بهرام را بکشد. کوزگون در پاسخ می‌گوید که پدرش را بدون کشتن بهرام پیدا خواهد کرد. کوزگون با مدارکی که پیدا کرده سراغ بهرام می‌رود. اما بهرام می‌گوید که این‌ها ممکن است ساختگی باشند تا او را فریب دهند. کوزگون مطمئن است که پدرش زنده است. دیلا به دیدن برادرش در بازداشتگاه می‌رود. علی می‌گوید که با فرمان علیه بهرام همکاری می‌کند و قرار است بزودی آزاد شود. علی متوجه شده که دیلا حلقه ازدواج اش را درآورده و خوشحال می‌شود.

.

دیلا قول می‌دهد که بهرام را نابود کند. دیلا در خانه به فکر فرد رفته و به تفنگی که میخواهد با آن بهرام را بکشد نگاه می‌کند. ناگهان درویش دم در خانه به دیدن دیلا می‌رود. دیلا می‌داند درویش همان بهرام است اما به روی خود نمی‌آورد. درویش می‌گوید: « بهرام برای تو یه پیشنهادی داره. با فرمان کوروغلو ارتباط برقرار کن. اگه فرمان رو تحویل بهرام بدی، تو و خانواده ات برای همیشه از میز بهرام کنار گذاشته میشین.» دیلا قبول می‌کند. جهان که به دستور کوزگون از دور مواظب دیلا بوده، خبر ملاقات درویش را به کوزگون می‌دهد. کوزگون نیز سراغ بهرام رفته و می‌خواهد بداند با دیلا چه حرفی زده است. اما بهرام جواب این سوال را نمی‌دهد. کوزگون تاکید می‌کند که دیگر کاری با دیلا نداشته باشد.

.

پس از رفتن کوزگون، بهرام به یکی از افرادش دستور می‌دهد تله ای که برای رأفت درست کرده بود را دوباره بسازد. کوزگون شب به خانه پدری می‌رود و در حیاط حلقه ای که دیلا به زمین پرت کرده بود را پیدا می‌کند. او با ناراحتی حلقه را برداشته و روی صندلی می‌نشیند. قمری با دیدن برادرش، به حیاط می‌رود و از پدربزرگ شان می‌پرسد. آنها در حال گفتگو بودند که مریم اتفاقی حرفشان را می‌شنود. کوزگون در خانه به مادر و خواهر برادرش در مورد زنده بودن پدربزرگ و خطرناک بودنش می‌گوید. مریم می‌گوید: « یوسف به من گفته بود که پدرش مرده. اون از پدرش متنفر بود و همیشه باهاش مبارزه می‌کرد. شما هم حق ندارین نزدیکش بشین.» کوزگون می‌گوید: « چه بخواین چه نخواین فامیلی ما آدی واره و دشمنایی داریم که به خون ما تشنه اند.

.

من برای محافظت از شما با بهرام کار میکنم.» دیلا سر میز شام می‌نشیند اما اشتهایی ندارد و چندروز است غذا نمی‌خورد. شرمین می‌گوید که وضعیت مالی وخیم است و همه چیز را ( از جمله خانه شان را) برای فروش گذاشته اند. شرمین در ادامه می‌گوید که کوزگون خریدار خانه است و از هیچ فرصتی دریغ نمی‌کند. دیلا با شنیدن این حرف ها ناراحت شده و از سر میز بلند می‌شود. او به اتاقش رفته و به کوزگون فکر می‌کند اما نمی‌تواند بدون او دوام بیاورد و بیرون میرود. کوزگون پس از صحبت با خانواده از خانه بیرون می‌آید و به حلقه ازدواج دیلا نگاه می‌کند. او یاد حرف های دیلا و احساسی که بین شان بود، می‌افتد. ناگهان دیلا را میبیند که روبروی خانه قدیمی در ماشین خوابش برده است. دیلا چشم هایش را باز کرده و کوزگون را می‌بیند.

.

او پیاده شده و می‌خواهد که به خانه برود ولی کون غذا نخورده ضعیف شده و بی حال است. کوزگون با نگرانی جلو می‌آید و حالش را می‌پرسد. دیلا این نگرانی را مسخره می‌داند زیرا که اگر برای کوزگون مهم بود، کنارش می‌ماند. دیلا به کوزگون قول می‌دهد که بهرام خواهد مرد. پس از گفتن این حرف از حال می‌رود و کوزگون او را می‌گیرد. کوزگون دیلا را به بیمارستان می‌برد. دکتر به کوزگون می‌گوید که دیلا زیر فشار عصبی ست همچنین باید به تغذیه اش توجه کند. کوزگون با هیجان می‌پرسد که آیا دیلا حامله است؟

 


همچنین بخوانید:

داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی کلاغ سیاه kuzgun

بیوگرافی بازیگران در سریال ترکی کلاغ سیاه + معرفی نقش ها

 


⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکیه ای، سریال های در حال پخش ترکیه ، سریال ترکی عاشقانه و سریال ترکی جدید مراجعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا