سریالسریال خارجی

داستان کامل قسمت ۸۳ سریال ترکی کلاغ

داستان کامل قسمت ۸۳ سریال ترکی کلاغ kuzgun به همراه ماجرای این قسمت از سریال در این مطلب همچنین خلاصه داستان سریال کلاغ سیاه قسمت ۸۳ / بازیگرانی که در این سریال بازی می کنند عبارتند از: باریش اردوچ، بورجو بیریجیک، ستار تانریوجن، هتیجه اصلان، سنار شاهین، اشن ارگولو، آیتک سایان، ایپک ادرم، دریا بسرلر، آمینا کارمان، نورای شرف اوغلو، لونت اولگن،هنده دیلان هنچی، سو بورجو کوشن، آیکوت ییلماز که از مهمترین هنرمندان و بازیگران سریال ترکی کلاغ سیاه هستند.

قسمت ۸۳ سریال ترکی کلاغ
قسمت ۸۳ سریال ترکی کلاغ

صبح روز عروسی فرا می‌رسد. فرمان در حیاط به کارگر ها نگاه می‌کند که در حال آماده سازی فضای مجلس هستند. دیلا دوباره پنهانی کلیدساز را به اتاق کار فرمان می‌برد تا قفل صندوق را باز کند. دیلا به صدا میسپارد که فرمان را سرگرم کند تا به اتاق نیاید. کلیدساز با عجله تلاش می‌کند و بلاخره قفل باز می‌شود. دیلا به او انعام می‌دهد و راهی اش میکند. او تفنگ ها و فلش را از صندوق‌ برمیدارد. صدا نمی‌تواند مانع فرمان شود. فرمان به طبقه بالا و به سمت اتاقش می‌رود. دیلا تظاهر می‌کند که میخواسته به دیدن فرمان بیاید. دیلا به فرمان می‌گوید که آمادگی این ازدواج را ندارد.

فرمان از دیلا یک دلیل منطقی برای بهم زدن رابطه شان میخواهد. دیلا می‌گوید: « تو به من یه قولی داده بودی. اما بهش عمل نکردی. من میخوام از همه دور باشم و ذهنم رو آروم کنم. سراغ کوزگون هم نمیرم.» فرمان که دیگر عصبی شده، فریاد می‌زند که کوزگون را خواهد کشت.» دیلا می‌گوید:« واقعا فکر کردی میتونی منو با تهدید سرسفره عقد بنشونی؟ الان دیگه مطمئن شدم که تصمیمم درسته.» دیلا از فرمان خداحافظی می‌کند و بیرون می‌آید. او به صدا می‌گوید که مدارک را برداشته و حالا میخواهد به دیدن علی سپس به فرودگاه برود. صدا قول می‌دهد به کسی چیزی نگوید. دیلا از قبل چمدانهایش را در ماشین گذاشته و به سمت تپه می‌رود. او تفنگ هارا در حفره درخت می‌گذارد. علی نزد خواهرش می‌آید و خواهش میکند که از ترکیه نرود.

دیلا میگوید که نمی‌تواند آنجا بماند. او برادرش را در مورد صدا نصحیت می‌کند و می‌داند که علی صدا را دوست ندارد. پس بهتر است او را به حال خود رها کند. همچنین دافنه را از مادرش جدا نکند زیرا در حق دخترش بدی می‌کند. دیلا و علی یکدیگر را بغل می‌کنند. علی قول می‌دهد کاری با صدا و کوزگون نداشته باشد. دیلا خداحافظی کرده و به سمت فرودگاه میراند. او به کوزگون پیام می‌فرستد که مدارک را در حفره درخت گذاشته است. کوزگون آن روز صبح حال بدی داشته و وسایلش را جمع کرده تا به اداره پلیس برود. ولی با دیدن پیام دیلا سریع به تپه رفته و تفنگ را برمیدارد.

فرمان با ناراحتی در اتاق کارش نشسته که نوچه اش می‌آید. فرمان می‌گوید که دیلا او را ترک کرده است. ناگهان فرمان یاد مدارک می‌افتد و گاوصندوق خالی را میبیند. او می‌فهمد که این کار دیلا بوده و عصبانی می‌شود. فکر می‌کند که کوزگون و دیلا باهم همکاری کردند تا او را بازی بدهند. فرمان دستور می‌دهد که کوزگون را تعقیب کنند که ببیند آیا کوزگون و دیلا یکدیگر را ملاقات می‌کنند یا خیر؟ صدا به کوزگون زنگ میزند و میگوید: « دیلا عروسی رو بهم زد. اون هنوزم خیلی دوست داره.» کوزگون می‌فهمد که دیلا به دیدن علی رفته و حالا قصد رفتن دارد. او با علی تماس میگیرد و علی بدون معطلی جاده ای که دیلا در آن است را خبر می‌دهد. علی می‌خواهد که کوزگون دیلا را برگرداند. کوزگون از کمک علی تشکر می‌کند. او به جاده رفته و ماشین دیلا را میبیند.

کوزگون جلوی ماشین دیلا نگه می‌دارد و دیلا را متوقف می‌کند. او از دیلا خواهش می‌کند که نرود. دیلا بخاطر زندگی کوزگون و اسلحه ای که دارد، نمیتواند با او بودن را قبول کند. کوزگون بدون معطلی اسلحه اش را بیرون آورده و تحویل دیلا می‌دهد. می‌گوید بخاطر دیلا هرکاری می‌کند و دیگر اسلحه را کنارمیگذارد. دیلا خوشحال می‌شود و کوزگون را بغل می‌کند. افراد فرمان که کوزگون را تعقیب کرده اند، از دیلا و کوزگون فیلم می‌گیرند. فرمان می‌گوید که فقط آنها را تعقیب کنند که ببیند به کجا می‌روند. دیلا سوار ماشین کوزگون شده است. هردو از داشتن یکدیگر خوشحال هستند و کوزگون با عشق به دیلا نگاه می‌کند


همچنین بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی کلاغ kuzgun

بیوگرافی بازیگران در سریال ترکی کلاغ + معرفی نقش ها

 


⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکیه ای، سریال های در حال پخش ترکیه ، سریال ترکی عاشقانه و سریال ترکی جدید مراجعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا