بیوگرافی و زندگینامه علی صبوری بازیگر نقش سیامک در سریال آخر خط + اینستاگرام و عکس
علی صبوری بازیگر نقش سیامک کیست؟ بیوگرافی کامل و زندگینامه علی صبوری بازیگر نقش سیامک در سریال آخر خط به همراه اینستاگرام و زندگی شخصی. سریال آخر خط، مجموعه طنزی ست به کارگردانی علی مسعودی که از شبکه سه سیما پخش می شود. در این سریال علی صبوری؛ استندآپ کمدین مشهور خندوانه در نقش «سیامک» ظاهر شده است.
علی صبوری متولد ۱۳۷۱ در مشهد، کمدین است. او به اصطلاح واینر می باشد، واینر به بچه هایی که در فضای مجازی کار طنز می کنند می گویند، از اینستاگرام شروع کرد و حالا در تلویزیون فعالیت دارد.
در ۸ سالگی پدرش در تجارت شکست خورد و ورشکست شدند. برای همین علی مدت ها در کف خیابان دست فروشی می کرد تا اینکه دوباره پدرش با تغییر شغل به فروش آهن آلات صنعتی وضع مالیشون خوب شد. تنها یک برادر کوچکتر بنام آرمان دارد. کارش را از دی ماه ۱۳۹۵ با داشتن ۳۲ فالوور شروع کرد.
او با ساختن یک ویدیو طنز انتقادی در مورد عدم برگزاری کنسرت در مشهد اولین کار حرفه اش را با نمایش ۲۰۰ ویو شروع کرد و کم کم به ویدیوهای بیشتری کشیده شد.
صبوری با ساخت ویدیوهای طنز و کمدی کم کم به فالور های بیش از ۷۵۰ هزار نفری رسید و حالا برای تبلیغات روزانه تا ۴ – ۵ میلیون پیشنهاد دارد. او چند ماه پیش ماشین BMW 318i داشت. می گوید اینستاگرام مکتب ملکه های زیبایی و داف کده هاست. تتلو را چاپلوس می داند و می گوید از شراره رخام متنفرم چون در تئاتری که باهاش کار کردم شخصیت جالبی نداشت.
منتخبی از مصاحبه ها
⇐ من از اول دنبال کارهای بزرگ بودم، به خودم میگفتم اگر قرار است من هم هرکاری کنم، خب! کسانی هستند که به نحو احسن انجام میدهند. من یا میتوانم پلهای بالاتر بروم و تأثیرگذار باشم یا نباشم. تفکر من این بود یعنی یا صفر یا صد؛ وسط ندارد. یادم میآید جشنواره نویسندگی راجع به شهید چمنی در دانشگاه بود. بسیاری فیلمنامهشان را ارائه دادند در رقابت شرکت کنند و اتفاقاً جایزه خوبی هم اختصاص پیدا کرد. من هم گفتم شرکت میکنم؛ دو روز مانده به جشنواره، فیلمنامه نوشتم و اول شدم.
⇐ در دوران دانشجویی، تئاتر کار میکردم و بهدلیل قول و وعدههای اسپانسری که محقق نشد، زمین خوردم. در نتیجه جلوی اجرای ما گرفته شد و حاشیههای دیگری اتفاق افتاد. حتی بازیگر معروفی که در تئاتر من بازی میکرد میدانست این مشکلات اقتصادی و مالی برایمان پیش آمده اما باز اصرار داشت تا روز آخر بماند و پول هتلش را من بپردازم. در این مشکلات و حواشی به خدا میگفتم: خدایا من خوردم زمین و همه سرمایه زندگیم از دستم رفتم… آن روز در ماشین پدرم، با حالت بغض، ناخودآگاه اتفاقی افتاد.
⇐ جامعه امروز از طنز هم توقع کاربرد و فرهنگسازی دارد و آن نوع فعالان کمرنگ شدهاند. من خودم در فضای اینستاگرام با مجوز و توجه به این اصول و قواعد فعالیت میکنم. همین خط قرمزها را باید در سینما و تلویزیون هم رعایت کرد. یکسری از الفاظ و حرکات نباید اتفاق بیفتد چون بیننده سینما، تلویزیون و فضای مجازی همه خانوادهها هستند. ما باید محصول و بسته فرهنگی جذاب و دلچسبی برای همه خانوادههای ایرانی فراهم کنیم. به این سطح مخاطبسنجی و مخاطبمحوری دست یابیم. من مشکلم این است که برخی به وجود این بیننده خانوادگی توجه ندارند و فیلمسازی و کلیپ و فعالیت رسانهای دارند.
⇐ من یک دهه هفتادیام و در دبیرستان تجربی خواندهام. دوست داشتم پزشکی بخوانم، فکر میکردم اگر در این رشته قبول شوم، میتوانم هنر را هم در کنارش دنبال کنم. یعنی دغدغه مالی نخواهم داشت و وقتی را صرف علاقهام میکنم. خلاصه به جای پزشکی در رشته هوشبری پذیرفته شدم، اما ترم آخر اخراجم کردند چون میخواستم یک نمایش حرفهای را روی صحنه ببرم و با وجود هماهنگ کردن با استادان دانشگاه، پایان ترم اعلام شد که از چند واحد آموزشی به خاطر حضور نداشتن در کلاس صفر گرفتهام و خلاصه این شد آخر قصه دانشگاه من.
⇐ تا قبل از حضور در خندوانه صفحه اینستاگرامم ۴۰۰ هزار فالوور داشت که بعدها نیم میلیون نفر دیگر هم به آن اضافه شدند. خلاصه تا قبل از آن ویدئوهای کوتاه تولید و بارگذاری میکردم. اولین کلیپ یک دقیقهای که در اینستاگرام منتشر کردم، یک روز از وقتم را برای تصویربرداری و آمادهسازی گرفت اما خوشبختانه کار خوب پیش رفت و چندی بعد مخاطبهایم زیاد شدند تا جایی که این صفحه مثل پیجهای میلیونی برایم درآمدزایی داشت.
⇐ مدتی میگفتند ادای رضا عطاران را درمیآورید. از برنامه دوم به بعد این اتفاق افتاد. اتفاقاً جایی رضا عطاران را دیدم و ایشان به من گفت چرا میگویند ما شبیه به همیم؟ تنها چیزی که در فضای مجازی علیه من بود که میگفتند بعضاً این جو گیره! بهروز افخمی گفته بود این رضا عطاران ۲ است. برخی میگفتند این “علی صبوری” میخواهد ادای رضا عطاران را دربیاورد اما این طور نیست.
⇐ به نظرم مخاطبشناسی ما ضعیف است؛ اولاً نسل بازیگران کمدی ما به جایی رسیدهاند که باید عوض شوند. یعنی باید کمدینهای همنسل و همسال ما که جوانند روی کار بیایند. من خودم متولد ۱۳۷۱ اَم و تا سال ۱۴۰۱، ۳۰ ساله میشوم. این خیلی بد است که به سینما میرویم و به تلویزیون نگاه میکنیم اما کمدین جوان و همنسلم که تأثیرگذار و قوی باشد، نمیبینیم. بازیگری که ۴۰ سال دارد، چگونه میتواند دغدغه نسل جوان ۱۸-۲۰ ساله را به نمایش بگذارد؟ بنابراین از نظر نسلی فاصله افتاده است. در سینمای جدی بازیگران خوبی مثل نوید محمدزاده، امیر جدیدی و … داریم در کمدینها شخصیتهایی داریم که هنوز من به دنیا نیامده بودم، طنازی میکردند. به نظرم شناسایی و تقویت استعدادهای جوان در این عرصه، نیاز ضروری است و امروز در چالش بزرگی قرار داریم.
⇐ من نقش سیامک، یکی از آن پسرخالهها را دارم. دو پسر خالهای که نقش دیگر را عباس جمشیدیفر بازی میکند. من پدر و مادرم را در فیلم از دست دادهام و با دیگر پسرخالهام میخواهیم پولدار شویم. از طرفی پناهنده شویم؛ این اتفاق از طریق سوریه بیفتد. فضای مدافع حرم در سریال بهوجود میآید؛ در جایی که نمیدانیم چه اتفاقی قرار است بیفتد.
من همیشه دنبال شوخیها و طنزهای تازهام؛ چند سال قرار باشد فعالیت کنم نه کسی را تکرار کنم و نه خودم را تکرار کنم. همیشه جدید باشم و بتوانم به جایی برسم خالق جهان جدیدی از نگاه خودم برای مردم و هم نسلهایم، باشم.
پیج اینستاگرام
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |