سریالسریال خارجی

خلاصه داستان قسمت ۱۵۰ سریال ترکی گودال | سریال گودال قسمت ۱۵۰ + عکس

داستان کامل قسمت ۱۵۰ سریال ترکی گودال Çukur به همراه جزئیات و خلاصه داستان سریال ترکی چوکور (گودال) قسمت ۱۵۰ را در این مطلب بخوانید. ساخت سریال گودال از سال ۲۰۱۷ آغاز شده است. این سریال در ۳ فصل پخش می شود. بر طبق آنچه برخی از رسانه های هنری ترکیه منتشر کرده اند. سریال گودال محصول Ay Yapim است که از شبکه شو تی وی و شبکه ماه تی وی به زبان فارسی پخش می شود. این سریال محصول سال ۲۰۱۷ کشور ترکیه است و در ژانر درام و اکشن ساخته شده است. از بازیگران شاخص این سریال می توان به آرای بولوت اینملی اشاره کرد که قبلا در سریال روزی روزگاری، نفوذی و حریم سلطان ایفای نقش کرده است.

قسمت ۱۵۰ سریال ترکی گودال
قسمت ۱۵۰ سریال ترکی گودال

خلاصه داستان قسمت ۱۵۰ سریال ترکی گودال

همان لحظه که چتو و ماحسون مات جنازه ی برادرانشان هستند و نمی دانند چه کنند وارتلو به چتو زنگ می زند و می گوید: «میگن قولی که از یه دروغگو میگیری دیگه حساب نیست. تو فکر میکردی من یه بار دیگه از تو گلوله میخوردم؟ حیف شد اگه یکم زودتر اومده بودی الان کنار لال کوچولو تو خوابیده بودی! نزدیک ترین زمان همدیگرم میبینیم! »چتو فقط در سکوت به حرف های او گوش می دهد و چیزی نمی گوید. چتو جنازه لال را هم سوار ماشینش می کند و با خود می برد. ماحسون از او می پرسد که الان باید چه بکنند و چتو با درماندگی می گوید: «عقب نشینی میکنیم… صبر کن یکم… حالا که کوچوالی ها جنگ میخوان به خواستشونم میرسن!» شب همه خانواده کوچوالی ها به دیدن ادریس و سلطان می روند. فقط جومالی که خانواده ای ندارد از دور آنها را تماشا می کند. ادریس با دیدن نوه اش با خوشحالی در گوش او اذان می گوید و تسبیحی را به پسر وارتلو به عنوان یادگاری می دهد. همه خانواده دور هم جمع شده اند که کسی به یاماچ پیام می دهد: هنوز هیچی تموم نشده… تا چتو و ماحسون نمردن تموم نمیشه. فوری به آدرسی که برات میفرستم بیا بهت میگم چیکار باید بکنیم. » یاماچ کمی به فکر فرو می رود و بعد هم بهانه ای می آورد و از آنها جدا می شود. کمی بعدتر هم وارتلو به جومالی خیره می شود و بعد هم جومالی به او اشاره می زند و با هم به قبرستان می روند تا طبق قول و قرارشان که وارتلو گفته بود بعد از اینکه گودالو گرفتیم هرکسی با من حسابی داشت بیاد باهام رودررو صاف کنه.

وارتلو اول کمی کنار مزار مادرش می نشیند و به او خبر نوه دار شدنش را می دهد. جومالی هم سر خاک همه کوچوالی ها که مرده اند دعا می خواند بعد هم می گوید: «وقت تسویه حسابه صالح! باهات چشم تو چشم و رو در رو میجنگم. نگرانم نباش از سعادت و پسرت به خوبی مراقبت میکنیم.. » وارتلو می گوید: « تا ببینیم قسمت چی باشه. کی میدونه، شاید ازدواج کردنشو دیدم. » جومالی کمی به او خیره می شود و چاقویی به او می دهد بعد هم چاقوی خودش را برمی دارد و به هم حمله می کنند. چتو به دیدن کسی می رود و به او می گوید: «بازم حق با تو شد. همه چیز داره بهم میریزه. وقتی منو ماحسون داریم با بلغاری ها می جنگیم اگه کوچوالی ها بیان تختشونو پس بگیرن اون همه زحمت به باد میره… دقیقا تو این نقطه به تو احتیاج پیدا می کنم. برای همینم ازت میخوام یکم کوچوالی هارو گیج کنی که وقتی برای به گودال اومدن نداشته باشن. » از طرفی هم یاماچ در جنگل منتظر کسی است که پیام را به او داده بود. کسی با ماشین می آید و بدون اینکه چراغ هایش را خاموش کند و دیده شود گلوله ای به سمت یاماچ شلیک می کند. یاماچ روی زمین می افتد و شخص نزدیکتر می شود و یاماچ با دیدن صورت او متعجب و ناراحت شده و می پرسد: «چرا… » اما آن شخص گلوله ی دیگری هم به طرف او شلیک می کند و می رود. یاماچ تنها در جنگل در حالی که در حال جان دادن است می ماند.

 


همچنین بخوانید:

داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی گودال + معرفی بازیگران و نقش ها

 


⇐ برای خواندن موارد به روز شده بیشتر به لینک برچسب های سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکیه ای ، سریال های در حال پخش ترکیه و سریال ترکی جدید مراجعه کنید.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا