خلاصه داستان قسمت ۲۱ سریال ترکی دکتر خوب | سریال دکتر خوب قسمت ۲۱

داستان کامل قسمت ۲۱ سریال ترکی دکتر خوب به همراه خلاصه ای از جزئیات و ماجرای خواندنی سریال ترکی Mucize Doktor در قسمت ۲۱ را اینجا بخوانید. سریال ترکی دکتر خوب محصول سال ۲۰۱۹ کشور ترکیه به کارگردانی یوسف پیرهاسان می باشد که از شبکه فاکس تی وی ترکیه پخش شده است. کارگردانان این سریال Yusuf Pirhasan  و Aytac Cicek هستند. سریال دکتر معجزه در ژانری درام و پزشکی به تهیه کنندگی فاروک بیهان است.

دمیر در اتاق در هتل دلداری دادن به دختری است که بدنش سوخته و فکر میکند که دیگر زشت شده و کسی با او ازدواج نمیکند. دمیر به او میگوید که همچنان زیباست، اما دختر عصبانی می شود. تانژو آنها را از لای در می بیند و وقتی دمیر بیرون می آید ، بخاطر نحوه برخورد دمیر با بیمار او را دعوا میکند و دوباره ماجرای مرگ رحمی را یادآوری میکند. فرمان سر رسیده و به تانژو بخاطر برخوردش با دمیر هشدار میدهد و اجازه نمی‌دهد که او با دمیر بد حرف بزند.او سپس دمیر را دلداری داده و میگوید که خیلی وقت ها بیماران می‌میرند و دکتر نباید خودش را سرزنش کند و خود او نیز خطاهای زیادی داشته است. علی پیش خانواده داماد آمده و خبر میدهد که آنها می‌توانند پای او را نجات دهند اما ریسک بالایی برای سلامتی او خواهد داشت. عروس اصرار دارد که پای او را نجات دهند، اما پدر و مادر داماد می‌خواهند که پسرشان زنده بماند و میگویند که پای او را قطع کنند. عروس عصبی شده و سعی دارد آنها را قانع کند، اما حق اظهار نظر با پدر و مادر داماد است زیرا آنها هنوز عقد نکرده بودند.

علی قبل از عمل، از فرمان در مورد ازدواج او و بلیز سوال میکند. فرمان از اینکه امروز چندین بار این حرف را شنیده متعجب شده و ابتدا پیش بلیز می رود و با عصبانیت میگوید که چنین شایعه ای در مورد آنها درست شده و حتما منبع آن را پیدا خواهد کرد. بلیز به روی خودش نمی آورد که او این حرف را زده است. سپس خبر میدهد که خانواده داماد درخواست تجدید نظر برای جراحی دارند. نازلی به یکی از مجروحین بستری سر می زند و آن مرد سراغ همسرش را میگیرد. نازلی با چک کردن لیست مجروحین ، میگوید که اسم همسر او در لیست نیست و حتما در سالن انتظار است. او و علی همه جا را می‌گردند اما کسی به اسم آن شخص پیدا نمی‌کنند. نازلی حدس می زند که آن زن در صحنه تصادف جا مانده است. او از گونش میخواهد که سریع همراهش بیاید تا به محل تصادف بروند و آنجا را بگردند. نازلی و گونش آن زن را پیدا می‌کنند و نازلی متوجه خونریزی مغزی او می شود.‌ او سریع با درل جمجمه زن را سوراخ میکند تا لخته خون را خارج کند. سپس از اینکه زن را نجات داده خوشحال می شود و به همراه آمبولانس او را به بیمارستان منتقل میکنند.

عروس اصرار دارد که پای داماد را قطع نکنند زیرا او ورزشکار است و با این کار زندگی اش خراب شده و لطمه می خورد.‌او بالاخره خانواده را راضی میکند و علی و فرمان سریع داماد را به اتاق عمل می برند تا پای او را قبل از کبود شدن عمل کنند. دمیر پیش تانژو رفته و پیشنهاد میدهد که پوست سلولی بنیادین از آلمان سفارش بدهند تا برای آن دختر استفاده کنند. تانژو میگوید که این کار در هزینه و طولانی است و او را دوباره بخاطر پیشنهادش سرزنش میکند. او مدام دنبال بهانه ای است تا دمیر را خراب کند. وقتی نازلی بیمار را به بیمارستان می آورد، علی با دیدن او جا میخورد. او از حرفی که میخواهد بزند پشیمان شده و میگوید که او را سریع به اتاق عمل ببرند. در اتاق عمل، عادل بخاطر کاری که نازلی انجام داده بود او را تحسین میکند و سپس به کمک او زن را جراحی میکند. دمیر پیش تانژو آمده و خبر میدهد که توانسته سفارش پوست بدهد و به زودی به دست آنها رسیده و میتوانند پیوند را انجام دهند. تانژو خوشحال شده و دمیر را تحسین میکند. سپس دختر سوخته، آماده جراحی می شود.