ماجرای کامل قسمت آخر سریال صفر بیست و یک
به گزارش پایگاه خبری کولاک نیور، سریال صفر بیست و یک هرشب ساعت ۲۰:۴۵ دقیقه پخش می شود که می توانید ماجرای کامل قسمت آخر سریال صفر بیست و یک را در این این مطلب بخوانید. بازپخش و تکرار این سریال نیز در سه نوبت ساعت ۱۲ دقیقه بامداد، ۹ و ۵۰ دقیقه صبح و ۱۴ روز بعد نیز پخش می گردد.
در قسمت آخر فصل اول سریال ۰۲۱ دیدیم که تمامی اتفاقاتی که در قسمت قبل رخ داد، ارسلان باعث و بانی آن است که در ادامه میخوانید…
سعید پس از اتفاقات پیش آمده در خاستگاری دکتر از شادی با شادی صحبت میکند تا او را به شیراز بفرستد و ادامه تحصیل را بهونه خودش کند و از آن طرف به سراغ سعید میرود و به او میگوید که تا چند وقت نباید هیچ رابطه ای با شادی داشته باشد و جواب زنگ و پیام های او را بدهد و گوشی سعید را از او میگیرد.
با گوشی سعید شروع به پیام دادن به شادی و جلال و تورج میکند تا بتواند نقشه هایش را پیش ببرد و بعد از آن به سراغ الناز دوست شادی رفت تا شادی را راضی کند که تا شیراز نرود و پیش او بماند اما به همه بگوید که شیراز رفته است اما خانه آن ها باشد.
شادی با مادر و خاله اش هماهنگ است و صبح زود از خانه بیرون میزند و هماهنگ شده با مادر و خاله اش به سراغ دوستش میرود و اظهار میکند که قصد رفتن به شیراز را دارد.
سعید با موتور قصد دارد از خانه بیرون برود که ارسلان سر راهش قرار میگیرد و به او میگوید که او عرضه و اراده ندارد و خبر شیراز رفتن شادی را به او میدهد.
شعله در شیرینی فروشی عصبی است و به فکر راه چاره برای ادب کردن جلال است که ارسلان به او میگوید که با حالت قهر به خانه آن ها برود.
روز بعد که شادی به اصطلاح به شیراز میرود شعله با نامه شادی گریان به درب خانه خواهرش میرود و اعلام میکند که الان ناراحت است و تا جلال شادی را برنگرداند به خانه نمیرود.
ارسلان وسایلش را آماده کرد که به باغ سعید برود که در راه پله سروش را میبیند و به او میگوید برای پدرش نقش بازی کند که هیچ کس پدرش را دوست ندارد تا مازیار با جلال آشتی کند و نقشه های او پیش برود.
بعد از آن ارسلان به باغ سعید میرود و آن جا از تمام کار ها را مدیریت میکند تا لحظه فرا رسیدن مازیار و جلال به آن جا همه چیز را به سعید میگوید و از آن جا میرود. در راه به شادی زنگ میزند تا با او صحبت کند که میان حرف هایشان شادی میگوید سعید زنگ زده است و تلفن را روی ارسلان قطع میکند.
خطبه عقد سعید و شادی خوانده میشود و شادی بله را میدهد و بعد از مراسم سعید به سراغ مازیار میرود و چک تصویه حساب خانه اش را به او میدهد.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |