موسیقیموسیقی ایران

متن و شعرهای آلبوم افسانه چشمایت به خوانندگی همایون شجریان و علیرضا قربانی

بسیاری به دنبال شعرهای آلبوم افسانه چشمایت هستند. آلبوم افسانه چشمایت بعد از چند سال بالاخره منتشر شده است. برای دوستداران موسیقی ایرانی به طور حتم همکاری مشترک علیرضا قربانی و همایون شجریان در یک آلبوم می تواند بسیار جذاب و شنیدنی باشد. دو خواننده ای که در سالهای اخیر چراغ موسیقی ایرانی را روشن نگه داشته و توجه مخاطبان زیادی را به سوی صدا و هنر خوب جلب کرده اند. آلبوم افسانه چشمهایت به آهنگسازی مهیار علیزاده بعد از گذشت پنج سال از انتشار اولین خبرها پیرامون این پروژه در اختیار دوستداران آن قرار گرفت.

همایون شجریان و علیرضا قربانی در آلبوم افسانه چشمهایت
همایون شجریان و علیرضا قربانی در آلبوم افسانه چشمهایت

انتشار این اثر مشترک موسیقایی که به نوعی یکی از متفاوت ترین پروژه های همایون شجریان و علیرضا قربانی محسوب می شود در حالی است که مرداد ماه سال ۱۳۹۳ اولین خبرها از تولید یک آلبوم مشترک توسط این ۲ هنرمند پرطرفدار منتشر و از آن تاریخ تاکنون نیز اظهارات ضد و نقیض فراوان و دلایل متعددی هم برای تاخیر در انتشار آن اعلام شد.

مهیار علیزاده آهنگساز شناخته شده موسیقی کشورمان که طی سال های اخیر فعالیت های متفاوتی را در عرصه موسیقی انجام داده پیش از این درباره پروژه مشترک علیرضا قربانی و همایون شجریان که به تازگی عنوان آلبوم افسانه چشمایت برای آن انتخاب شده، گفته بود: دغدغه استفاده از چند صدا با نقش‌های مختلف از سال‌ها پیش و در زمان تحصیل در ارمنستان و تحت تاثیر کنسرت‌های موسیقی کلاسیک شکل گرفت؛ ولی در آن زمان تجربه کافی برای چنین پروژه بزرگی را نداشتم. علاوه بر آن کار می‌بایست روی اشعار فارسی ساخته می‌شد و این مشکل‌ترین بخش پروژه بود.

انتخاب اشعاری که مرا تحت تاثیر قرار دهد و همزمان برای ساخت اثر با ۲ خواننده متفاوت توجیه‌پذیر باشد. این ایده را با همایون شجریان و علیرضا قربانی مطرح کردم و آنها پذیرفتند که روی این پروژه کار کنیم. پروسه انتخاب اشعار و ساخت موسیقی و ضبط چیزی حدود یک سال به طول انجامید که بسیار پر زحمت ولی در عین حال شیرین بود. البته یک بخش از این اثر بر روی ابیاتی از نیمای بزرگ تالیف شده است و بخش دیگر، قطعاتی را با اشعار احمد شاملو، دکتر شفیعی کدکنی، محمدعلی بهمنی، سیمین بهبهانی و علیرضا کلیایی شامل می‌شود.

این آهنگساز که پیش از این آهنگسازی آلبوم حریق خزان با خوانندگی علیرضا قربانی را در بازار موسیقی منتشر کرده است، در مورد وضعیت ضبط این اثر گفته بود: ضبط ارکستر کاملاً به صورت آنسامبل صورت گرفته و قسمت اعظم موسیقی در استودیوی تلویزیون کشور چک و همراه با ارکستر فیلارمونیک متروپولیتن پراگ انجام شده است. قسمتی از آن نیز در ایران توسط آنسامبل موسیقی معاصر ایرانی به سرپرستی خودم و به صورت مشترک در استودیوی ترانه و استودیوی کنگان(کرگدن) ضبط شده‌اند.

همچنین گروه آوازی تهران به سرپرستی میلاد عمرانلو عهده‌دار بخش‌های کُر مجموعه بوده‌اند. ضمن اینکه برای اولین بار است که بعد از انقلاب ۲ خواننده سرشناس موسیقی ایرانی در کنار هم قرار می‌گیرند و اثری مشترک را تولید می‌کنند. حتما حساسیت‌ها در این باره زیاد است و ما تمام تلاش‌مان را کرده‌ایم تا بهترین اثر را تولید کنیم. این اثر برای هر ۲ خواننده اهمیت ویژه‌ای دارد تا جایی که در تمام مراحل ضبط در کنار همدیگر حضور داشتند و تلاش زیادی برای بی عیب بودن آن انجام شده است.

متن و شعرهای آلبوم افسانه چشمایت
متن و شعرهای آلبوم افسانه چشمایت

حاشیه ها و بازخوردهای آلبوم

در هفته های منتهی به انتشار آلبوم حواشی زیادی گریبان سازندگان آن به خصوص همایون شجریان را گرفت.پروژه عکاسی این آلبوم که در مجموعه “ایران مال” صورت گرفته بود انتقادهایی را به همراه داشت. بسیاری در شبکه های اجتماعی معتقد بودند ایران مال تخلفات زیادی کرده و فعالیت های اقتصادی سازنده آن شبهات زیادی دارد. منتقدین به حضور همایون در این مجموعه برای پروژه عکسهای آلبوم خرده گرفته بودند که البته با واکنش تند این خواننده نیز روبه رو شدند.

همچنین با انتشار آلبوم افسانه چشم‌هایت واکنش‌های زیادی درباره این آلبوم در شبکه‌های اجتماعی ثبت شد. اتفاق جالب این که واکنش‌ها تا ظهر که جو انتشار و شور آن بر مخاطبان غالب بود، مثبت و بعد از آن به نقد و واکنش‌های منفی هم تبدیل شد.

در ادامه برخی از این واکنش‌ها را می‌خوانیم:

«روانی دوئل بین همایون و علیرضا قربانی شدم، میشه گفت که بالاخره دو پادشاه در یک اقلیم گنجیدن»، «افسانه چشم‌هایت ناامیدی محض است. یک رقابت کسالت‌بار برای بالا خواندن و آهنگ سازی خنثی و محافظه‌کارانه و اشعاری که بعضا حیف شدند.»

«با دیدن اولین تیزر کار تقریبا مطمئن شدم قراره به یه دوئل «کی بالاتر می‌تونه بخونه» گوش بدیم. واقعا گوش دادن به آلبوم سخته»، «اگر می‌خواین از آلبوم لذت ببرین، اون رو با آثار قبلی خواننده‌ها مقایسه نکنین»،

«قربون حنجره طلایی جفت‌تون برم؛ هرچی بیشتر داد بزنید آلبوم بهتری میشه. مهیار علیزاده خطاب به علیرضا قربانی و همایون شجریان»، «کل آلبوم با قطعه قلاب برابری نمی‌کنه»، «آلبوم جدید همایون و قربانی را دارم می‌شنوم، احساس می‌کنم شکست عشقی خوردم.»

شعرهای آلبوم افسانه چشمایت
شعرهای آلبوم افسانه چشمایت

 

متن و شعرهای آلبوم افسانه چشمایت

 

متن آهنگ افسانه چشمهایت

می‌روم تا که فراموش کنم چشم تو را
می‌روم تا که در آغوش کشم یاد تو را
و هوای هوس وصل تو را، خواب تو را
و نگاهت که جهان است و جهان در نگهت
شود آیا که فراموش کنم چشم تو را
تا بسوزم و کنم خاک، غزل‌های تو را
تو حریفی و خزان بود که پایان من است
سوگ باران و بهاران همه آواز من است
گنه از دیده من بود و نگاهی نگران
که مرا دید و ربود و گذر کرد چو باد
دست در دست خیالت به بیابان بروم
تا به آتش بکشانم لب خاموش تو را
موج وهم است و جنون من و دریای عذاب
و سرابی که مرا برد به این دِیر خراب
حال دیوانگی من بنگر، هیچ مگو
بشنو نغمه دیوان پریشان مرا
می‌روم تا که فراموش کنم چشم تو را
می‌روم تا که در آغوش کشم یاد تو را
و هوای هوس وصل تو را، خواب تو را
و نگاهت که جهان است و جهان در نگهت

 متن آهنگ پریشان خیال

در شب تیره، دیوانه‌ای، کاو
دل به رنگی گریزان سپرده
می‌کند داستانی غم‌آور
از دلی رفته دارد پیامی
داستان از خیالی پریشان
عاشق – «ای دل من، دل من، دل من!
از تو آخر چه شد حاصل من
آخر ای بینوا دل! چه دیدی
که ره رستگاری بریدی؟
می‌توانستی ای دل رهیدن
گر نخوردی فریب زمانه
آنچه دیدی، ز خود دیدی و بس
هر دم از یک ره و یک بهانه
تا تو ای مست! با من ستیزی
تا به سرمستی و غمگساری
با فسانه کنی دوستداری
مبتلایی نیابد به از تو»
افسانه – «مبتلایی که ماننده‌ی او
کس در این راه لغزان ندیده
آه! دیری است کاین قصه گویند:
از بر شاخه مرغی پریده
رهروان اندر این راه هستند
کاندر این غم، به غم می‌سرایند
سال‌ها با هم افسرده بودید
او تو را بوسه می‌زد، تو او را»
عاشق – «سال‌ها با هم افسرده بودیم
سال‌ها همچو واماندگانی
لیک موجی که آشفته می‌رفت
بودش از تو به لب داستانی»
افسانه – «من بر آن موجِ آشفته دیدم
یکه‌تازی سراسیمه»
عاشق – «اما من سوی گلعذاری رسیدم»
افسانه – «من در این لحظه از راه پنهان
نقش می‌بستم از او بر آبی»
عاشق – «آه، من بوسه می‌دادم از دور
بر رخ او به خوابی، چه خوابی!
ای فسانه، فسانه، فسانه
چیستی؟ ای نهان از نظرها

 متن آهنگ حیرانی

سرگذشت منی، ای فسانه!
که پریشانی و غمگساری
قلب پُر گیر و دار منی تو
که چنین ناشناسی و گمنام؟
یاد دارم شبی ماهتابی
باد سردی دمید از بر کوه
گفت با من که ای طفل محزون
از چه از خانه خود جدایی؟
ای فسانه! تو آن باد سردی؟
ناشناسا! که هستی که هر جا
با من بینوا بوده‌ای تو
ای فسانه! بگو، پاسخم ده!
بس کن از پرسش ای سوخته‌دل
باورم شد که از غصه مستی
عاشقا! تو مرا می‌شناسی
من یک آواره آسمانم
وز زمان و زمین بازمانده
هرچه هستم، برِ عاشقانم
من وجودی کهن‌کار هستم
خوانده بی‌کسان گرفتار
عاشق – «تو یکی قصه‌ای؟»
افسانه – «آری آری
قصه عاشق بی‌قراری
قصه عاشقی پُر ز بیمم
زاده اضطراب جهانم».

 متن آهنگ افسوس

به تو ای دوست سلام
دل صافت نفس سرد مرا آتش زد
چه کنم با غم خویش؟
گه‌گهی بغض دلم می‌ترکد
دل تنگم ز عطش می‌سوزد
شانه‌ای می‌خواهم
که گذارم سر خود بر رویش
و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم
ولی افسوس که نیست
دیگر ای باد صبا دست ز بختم بردار
خبر از یار نیار
دل من خاک شد و دوش به بادش دادم
مگر این غم ز سرم دور شود
ولی انگار نشد
بگو ای دوست چرا دور نشد؟
من تماشای تو می‌کردم و غافل بودم
کز تماشای تو خلقی به تماشای منند
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
و چنان محو که یکدم مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی

متن آهنگ بی خوابی

به دیدارم بیا هر شب
در این تنهایی تنها و تاریک خدامانند
دلم تنگ است
بیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخند
شبم را روز کن در زیر تن‌پوش سیاهی‌ها
دلم تنگ است
بیا بنگر چه غمگین و غریبانه
در این ایوان سرپوشیده وین تالاب مالامال
دلی خوش کرده‌ام با این پرستوها و ماهی‌ها
به دیدارم بیا ای هم‌گناه، ای مهربان با من
که اینان زود می‌پوشند رو در خواب‌های بی‌گناهی
و من می‌مانم و بیداد بی‌خوابی

 متن آهنگ به تماشای نگاهت

گو چه رازی است در این موج مه‌آلود نگاهت
که تو چون باد پریشانی و مستی
دست در دست خزان، خنده‌کنان
در دل این باغ نشستی
قامت عمر مرا خشک‌تر از شاخه بی‌جان
بشکستی، بشکستی
چه بگویم، به که گویم
که دلم گلشن اسرار تو گشته
گل هر یاد در این باغ پریشان
به سرانگشت تو در خاطره خاک نشسته
وای بر من که دلم پُر ز تمنای تو گشته
چه بگویم، به که گویم، که زبانم گره خورده
نتوانم، نتوانم، نتوانم که بگویم :
دل من لیلی‌اش از یاد نبرده
من که عمرم به تماشای نگاهش همه بر باد نشسته
همچو لیلای پریشان تو بر خاک نشستم
خسته‌ام، خسته‌تر از مرغ پر و بال شکسته
خسته‌ام، خسته‌تر از قامت مینای شکسته
جز غم روی رخش در دل ویران چه توان دید
به که گویم، به که گویم که من از عشق غریبش
نگذشتم، نگذشتم

 متن آهنگ درد مشترک (۱)

اشک رازی است
لبخند رازی است
عشق رازی است
اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم، مرا فریاد کن
درخت با جنگل سخن می‌گوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن می‌گویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه‌های تو را دریافته‌ام
با لبانت برای همه لب‌ها سخن گفته‌ام
و دست‌هایت با دستان من آشناست.

 متن آهنگ درد مشترک (۲)

اشک رازی است
لبخند رازی است
عشق رازی است
اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم، مرا فریاد کن
درخت با جنگل سخن می‌گوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن می‌گویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه‌های تو را دریافته‌ام
با لبانت برای همه لب‌ها سخن گفته‌ام
و دست‌هایت با دستان من آشناست.

متن آهنگ درد مشترک (۳)

اشک رازی است
لبخند رازی است
عشق رازی است
اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم، مرا فریاد کن
درخت با جنگل سخن می‌گوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن می‌گویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه‌های تو را دریافته‌ام
با لبانت برای همه لب‌ها سخن گفته‌ام
و دست‌هایت با دستان من آشناست.

 متن آهنگ بی قرار (شماره ۲)

کاش سوی تو دمی رخصت پروازم بود
تا به سوی تو پرم بال و پری بازم بود
دیگر اکنون چه کنم زمزمه در پرده عشق؟
دور از آن مرغ بهشتی که هم‌آوازم بود!
خواستم عشق تو پنهان کنم و راه نداشت
پیش این اشک زبان‌بسته که غمازم بود!
رفتی و بی تو ندارد غزلم گرمی و شور
که نگاهت مدد طبع سخن‌سازم بود
من با صدای تو می‌خوانم
من در هوای تو می‌رقصم
من در فضای تو می‌بینم
من در خطوط تو می‌جویم
من با زبان تو می‌سوزم؛ آری، تو شعله و من شمعم
من با امید تو می‌سازم کاخی به وسعت آزادی
باز آی دلبرا که دلم بی‌قرار توست
وین جان بر لب آمده در انتظار توست

متن آهنگ درد مشترک (۳-۱)

اشک رازی است
لبخند رازی است
عشق رازی است
اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم، مرا فریاد کن
درخت با جنگل سخن می‌گوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن می‌گویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه‌های تو را دریافته‌ام
با لبانت برای همه لب‌ها سخن گفته‌ام
و دست‌هایت با دستان من آشناست

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا