مصاحبه با وارون داوان: ناتاشا نقطه قوت و تکیه گاه من است
مجله اینترنتی کولاک ، ترجمه: سمیرا فیض آبادی : وارون داوان یکی از پرطرفداراترین سوپراستارهای نسل جدید سینمای هند است. داوان با یک موفقیت صد درصدی جزء پرکاترین و پردرخواستترین بازیگران فعلی بالیوود محسوب میشود. او چندی پیش فیلم «کالنک» را روی پرده داشت که در آن برای چندمین بار با عالیا بات همبازی شده بود. او توانسته با فیلمی همچون «جوروا۲» در باشگاه صد کروری ها وارد شود و هم توانسته با فیلمی همچون «اکتبر» نظر منتقدین سینمایی را به بازی خود جلب کند. بعد از فیلم «کالنک» که متاسفانه در گیشه شکست خورد وارون داوان به فیلم پرسروصدای «Street Dancer 3D» دوباره به سینماها بازخواهد گشت. بعد از آن در سری دوم فیلم خاطره انگیز «کولی نامبر وان» ساخته پدرش، دیوید داوان دیده خواهد شد.
او در این فیلم با سارا علی خان؛ دختر بازیگر مطرح بالیوود سیف علی خان همبازی شده است. و بعد از آن در فیلمی تحت عنوان «Ranbhoomi» که یک کار اکشن است بازی خواهد کرد. او برای این فیلم روی عضلاتش بیشتر کار میکند. بنابراین وارون داوان یک برنامه کاری شلوغ دارد و در میان این همه اخبار کاری، خبر رمانس او با دوست دخترش که سالهای زیادی از رابطه آنها میگذرد و گفته میشود در تدارک مراسم ازدواجشان هستند جزء داغترین اخبار پاپاراتزیهای بالیوود جای میگیرد. مجله معتبر سینمای فیلم فیر با این ستاره جوان مصاحبهای انجام داده که در اینجا میتوانید این گفتگوی جذاب را بخوانید…
شما اخیرا فیلم تاریخی «کالنک» را روی پرده داشتید. به نظر میرسید این فیلم بزرگترین پروژه کاری شما بود…
این فیلم حس خوبی داشت. برایم مثل یک رویا بود. از من خواسته بودند که در برنامه تبلیغاتی این فیلم مواظب رفتارم باشم و خودم را کنترل کنم به خاطر اینکه این فیل، فیلم خاصی بود. ابیشک ورمان، کارگردان فیلم، زحمت بسیاری برای این کار کشید. این بار من کورکورانه خودم را به آبیشک سپردم و هرچیزی که من از خواست را اجرا کردم چراکه عشق و علاقه او به این فیلم خیلی بیشتر از من بود.
گفته میشود که شما علاقه بسیار زیادی به برنامههای تبلیغاتی فیلمهایتان دارید…
برای برنامههای تبلیغاتی فیلمها، حضور در مکانهایی که جمعیت زیادی در آنجا حضور دارند را دوست دارم چراکه در این نوع مکانها مردم بدون اینکه پولی پرداخت کنند می توانند مرا ببینند. من برای مردم زندگی می کنم. درابتدا فقط میخواستم بازیگر باشم و بازی کنم اما حالا دیگر میخواهم به تماشاچیان برسم. از ارتباط زنده با مخاطبین لذت میبرم.
قهرمان و چهره محبوب مردمی بودن – آیا این رویای شما بوده است؟
بله، این مسئله از ابتدای ورود به سینما رویای من بوده است. من در آثار سرگرم کننده حضور پیدا می کنم تا رضایت مخاطبم را بدست بیاورم. من برخی از فیلمهایم مثل اکتبر، بدلاپور، سوئی داگا را دوست دارم چون چیزهای بسیاری به من آموختند. چراکه این فیلمها به من آموختند که با چیزهایی که می ترسیدم آنها را ازدست بدهم ارتباط برقرار کنم. ژانر درام یکی از محبوبترین ژانرهای من است و من فرصت کار در این ژانر رابدست آوردم. بعد از بازی در فیلم «دانشآموزان سال» هیچ کس فکر نمیکرد من بتوانم در ژانر درام بازی کنم.
تغییر رویه از کاری مثل «اکتبر» به اثری همچون «کالنک» کار دشواری بود؟
بله، مثلا من برای بازی در فیلم « Sui Dhaaga» حس راحتی داشتم. این فیلم در ناحیه امن و راحتی من قرار داشت. این فیلم شوخی، ظنز، احساس و رمانس داشت و من از آن فیلم لذت بردم اما کالنک کار دشواری بود.
چرا؟
به لحاظ فیزیکی این کار انرژی زیادی از من گرفت. من هیچ وقت سر صحنه دچار آسیب دیدگی نشده بودم اما سر این کار خیلی آسیب دیدگی جسمانی متحمل شدم. یک سکانس نبرد در این فیلم داشتیم که هفت روز فیلمبرداری آن طول کشید و آبیشک سرسختانه معتقد بود که نباید از بدل استفاده شود و دشواریهای بسیاری داشت که من از چند ناحیه دچار آسیب دیدگی شدم. درکل خیلی کار سخت و خسته کنندهای بود.
چرا از بدل استفاده نکردید؟
تا آنجایی که تکنولوژیهایی مانند CGI و VFXرا درنظر بگیریم، هند به هیچ عنوان هم سطح با هالیوود نیست. در هالیوود چهره را روی بدن دیگری جایگزین میکنند و… . من نمیگویم که در صنعت ما نمیشود این کار را انجام داد، یک بودجه سنگین میطلبد. آبیشک می خواست همه چیز واقعی به نظر برسد و هیچ چیز مصنوعی جلوه نکند.
همکاری کردن با مادوری دیکشیت در این فیلم چطور بود؟
بهترین سکانسهای من در این فیلم با مادوری دیکشیت بود. تجربه و تخصص مادوری دیکشیت تاثیرگذاری سکانسها را بیشتر میکرد.
شما و عالیا بات در کنار هم یک شیمی و ارتباط بسیار خوبی جلوی دوربین و حتی پشت دوربین ایجاد می کنید، خودتان هم با این حرف موافقید؟
درواقع یک جادویی بین ما وجود دارد و ما خودمان هم این را میدانیم و به همین دلیل است که به طور مکرر با هم همبازی میشویم. در غیر این صورت نمیتوانستم با یک نفر چندین بار همبازی شوم. ما سازش و تعامل خوبی با هم داریم. ما با هم حس رقابت داریم و درعین حال مراقب یکدیگر هم هستیم. ما با هم دعوا هم میکنیم اما انچه که مهم است این است که ارتباط میان با یک ارتباط واقع گرایانه است.
رشد عالیا بات به عنوان یک بازیگر از «دانشآموزان سال» به بعد رشد چشمگیری و بی نظیری بوده است….
از اولین باری که او را برای تست بازی در فیلم «دانش آموزان سال» دیدم متوجه شدم که به این نقطه میرسد. شاید مردم فکر کنند که ظاهرنمایی می کنم اما واقعا من از همان لحظه اول فهمیدم که عالیا بازیگر بزرگی میشود. در ابتدا کارن جوهر نسبت به انتخاب او مردد بود و از ما در مورد او سوال کرد من حتی یک لحظه در خوب بودن بازی او و انتخاب او تردید نکردم.
سال گذشته آیوشمان کورانا، راج کمار رائو و ویکی کوشل با بازیها و فیلمها تاثیر گذارش، به شدت دیده شدند و به سطح بالاتری در بازیگری رسیدند. آیا آنها را رقیب خود نمیبینیند؟
شما باید از ایوشمان بپرسید که من بعد از دو فیلم «بدایی هو» و «اندوآن» به او چه چیزی گفتم. مردم واقعا باید کار ایوشمان و راج کمار رائو را تحسین کنند. واقعا بازیگران پرتلاشی هستند . انرژی زیادی را صرف کار خود کردهاند. آنها امروز فقط به خاطر خودشان است که در این جایگاه هستند. منظورم این نیست که آنها به خانوادههای سینمایی تعلق ندارند بلکه منظورم این است که برای رسیدن به این نقطه و دیده شدن تلاش بسیاری کردهاند.
به بازی آنها علاقه دارید؟
بله، همیشه طرفدار آنها بودهام. حتی طرفدار جان آبراهام… رسانهها می نوشتند که دوران طلایی جان آبراهام تمام شده است. به بازگشت پرقدرت او نگاه کنید که چطور با بازی بی نظیر به عرصب بازگشته است. او کارهای موفق پشت سر هم زیادی در بالیوود داشته است. یکی دیگر از چهرههای فعلی که بازی او را دوست دارم کارتیک آرین است. من از خیلی وقت پیش، خیلی پیش تر از «سونو کی تیتو که سوئیتی» او را میشناختم. او را در باشگاه به طور مرتب میدیدم.
اما آیا به عنوان یک ستاره سینما، آنها باعث نمی شوند که شما احساس ناامنی بکنید؟
من فیلمهای خوبی بازی کردهام؛ جوایز سینمایی دریافت میکنم، فیلمهایم در گیشه خوب عمل میکنند و به لطف خداوند، قبل از اکران یک فیلم، قرارداد بازی در دو سه فیلم دیگر را میبندم بنابراین نمیتوانم فکر کنم که در این فیلم من باید بازی می کردم که نفر ایکس در آن بازی کرد. اما بله، فردی که واقعا خیلی دوست دارم با او کار کنم، راج کمار هیرانی است. حس کمیک فیلمهای او را خیلی دوست دارم. اما وقتی فیلم «سانجو» را دیدم احساس نکردم که دلم میخواست در آن بازی کنم. قد من ۵ فوت است، بنابراین من نمیتوانستم نقش سانجی دات را بازی کنم. بازی رنبیر کاپور در آن فیلم بی نظیر بود. من به عنوان یک بازیگر میدانم که چه میخواهم.
آیا بازی رنبیر کاپور در «سانجو» و بازی رنویر سینگ در «پادماوات» برای شما الهام بخش نیستند؟
تماشای فیلمهای این دوستان و تلاش و سختکوشی آنها تحسین برانگیز است. اما من دوست دارم صادق و به دور از غرور باشم. من معتقدم هر بازیگری میداند که چه کاری میخواهد انجام دهد. من همیشه گفتهام که تکنولوژی نقش بسیاری بزرگی در فیلمهای من داشته است. مثل همان جلوههای ویژه بسیاری گسترده ای که در «کالنک» دیدیم. ما در تلاش هستیم که فیلم «رقاص خیابانی» که فیلم بعدی من هستد را به صورت فور دی نمایش دهیم و این به نوبهی خودش یک اتفاق منحصر به فرد است.
آیا فیلمی وجود دارد که آرزو کرده باشید کاش در آن بازی می کردید؟
فیلم «Stree» و وایدهی این فیلم را دوست داشتم. کاری که راج کمار رائو در کلایمکس انجام داد را دوست داشتم چراکه همه فکر می کنند که راج کمار یک بازیگر جدی است. برای او خوشحال هستم.
ظاهرا رقم دستمزد پیشنهادی به شما برای فیلم «رقاص خیابانی»، ۲۱ کرور بوده است. ارزش مارکت برای شما چقدر مهم است؟
در واقع دستمزد بیشتر از این رقم است. پول می آید و این اتفاق خوبی است. اگرچه برای زندگی کردن واقعا نیاز به این قدر پول نیست. اما خوب وقتی میآید چکار باید کرد؟! (با خنده)
آیا خروج کاترینا کایف از این فیلم برایتان ناامید کننده نبود؟
باورتان نمیشود که بگویم او همین امروز با من تماس کرد. کاترینا کایف یکی از بهترین بازیگرانی است که ما در این صنعت داریم. از زمانی که من درلند مشغول فیملبرداری بودم او به طور مرتب با من در تماس بوده است. من و کاترینا با یکدیگر گفتگوی خوبی داشته وقتی او میخواست این خبر را به طور رسمی اعلام کند. او به خاطر تداخل زمانی کارهایش مجبور به کناره گیری از این کار شد ولی این مسئله ارتباط من با او را تغییر نداد. سالهای زیادی است که من و کاترینا همدیگر را میشناسیم. من هنوز هم دوست دارم با او همبازی شوم و او هم دوست دارد با من همکاری داشته باشد و مهم هم همین است اما مهمترین نوع ارتباطی است که ما با هم داریم. اینکه او سعی کرد با من تماس بگیرد و دلیل کناره گیریاش از این کار را برایم توضیح دهد برایم خیلی باارزش بود. ما اگر میخواستیم منتظر کاترینا بمانیم من باید چهار ماه در خانه مینشستم و بعد از ان کار پدرم را باید شروع میکردم. من خیلی خوشحال شدم که دوباره در سری دوم این فیلم شرادا به تیم ما برگشت. شرادا یکی از دوستان خوب من است.
از دانشآموزان سال به بعد که هفت و هشت سال می گذرد چقدر بزرگ شدهاید؟
من هنوز بچه هستم، هنوز شیطنت و بازیگوشی دارم.. اولین چیزی که درهر موقعیتی به ذهن من خطور میکند شوخ طبعی است و این هنوز تغییر نکرده است. اما در همان حد، بالغ و و با احساس هم میتوانم باشم.
گفته میشود که قرار است امسال با ناتاشا دلال ازدواج کنید…
امسال شاهد این اتفاق نخواهید بود. نمیگویم که نمی خواهم ازدواج کنم اما به این زودی این اتفاق نمیافتد. چون این همه فیلم در درست دارم باید یک زمان درست برای ازدواج انتخاب کنیم.
ناتاشا اغلب اوقات در کنار پدر و مادرتان دیده میشود. به نظر میرسد او همین حالا هم جزئی از خانواده شما شده است…
من و ناتاشا با هم به مدرسه رفتیم. بنابراین سالهاست که مادر و پدر مرا میشناسد. او قبلا هم همراه پدر و مادرم در محافل گوناگون حضور پیدا کرده است.
ناتاشا چه چیزی به زندگی شما اضافه کرده است؟
نقطه قوت و تکیه گاه زندگی من و درواقع عامل ایجاد ثبات در زندگی من است. خیلی زیاد درست مثل خانواده…
شما برای او چه طور دوست پسری هستید؟
در سالهای اخیر خیلی خوب بودهام. من درک کردهام که در رابطه بودن و عاشق بودن چه مسئولیت هایی دارد. از کنار او بودن لذت می برم و در کنار او زمان خوبی دارم.
آیا دوست دارید ازدواجی شبیه ازدواج پدر و مادرتان داشته باشید؟
ازدواج و زندگی مشترک هیچ کس نمیتواند شبیه ازدواج دیگری باشد. درواقع باید مشابه ویژگی شخصیتی خودتان باشد.
در آینده پدر خوبی خواهی شد؟
نمیدانم، اما درحال حاضر عموی خوبی هستم. شما نمیدانید که خانواده ما چقدر مسحور و شیفته دختر برادرم هستند. هر کسی او را میبیند دلش آب میشود. خیلی او را دوست داریم و دوست دارم زودتر خانه بروم و با او بازی کنم.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |
یعنی واقعا بد سلیقه ای وارون