چرا امامان معصوم چند همسر داشتند ؟
مجله اینترنتی کولاک : یکی از مسائلی که در زندگی امامان شیعه دیده میشود، این است که غالباً بیش از یک همسر داشتند. فلسفهی ازدواجها چه بود؟
امامان الگوی جامعه هستند و شیعیان، آنان را فرزندان جسم و روح پیامبر(ص) میدانند. به عقیدهی شیعه، شیوهی زندگیشان مورد تأیید پیامبر(ص) است و مصداق کامل «اُولیالامر» هستند که خداوند ما را به اطاعت و پیروی آنان فرمان داده است:
أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی اْلأَمْرِ مِنْکُمْ؛[١]
اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا و صاحبان امر را.
بنابراین، بر ما لازم است جزئیات زندگی امامان را بررسی کنیم، و شیوهی آنان را در ابعاد گوناگون زندگی بشناسیم تا با معرفت، از آنان پیروی نماییم.
یکی از مسائل زندگی امامان، ازدواجهای مکرّر است. باید بدانیم فلسفهی ازدواجها چه بوده است؟ بعضی میپرسند:
آیا امامان دارای حرمسرا بودند و در زندگی کامجویی فراوان داشتند؟ آیا به راستی چنین است؟
برای روشن شدن این موضوع، نیاز به شرح چند مطلب است:
الف) در بررسی زندگی امامان مشخص میشود آنان دارای دو جنبه بودند: الهی و بشری. در جنبهی بشری، دارای زندگی متوسط بودند؛ از نعمتهای الهی بهرهمند میشدند، از جمله ازدواج میکردند و دارای فرزندانی میشدند و خود را برای همسران میآراستند و ازدواج را ارزش و سنّت خوب میدانستند.
بانویی به محضر امام صادق(ع) آمد و عرض کرد:
من زن «مُتَبَتَّلَه» هستم (وارسته و رها شده در کامجوییهای دنیا).
امام فرمود: «منظورت چیست؟»
گفت: ازدواج نمی کنم.
امام فرمود: «چرا ازدواج نمیکنی؟»
او گفت: میخواهم به مقام عالی زهد و وارستگی نائل شوم.
امام فرمود:
انصَرِفِی فَلَوکانَ ذلکَ فَضلاً لَکانَت فاطِمَهُ أحَقَّ مِنکِ، إنَّهُ لَیسَ أَحَدٌ یَسبِقُها إلَی الفَضلِ؛[٢]
از این تصمیم دست بردار! اگر ازدواج نکردن ارزش معنوی بود، حضرت زهرا(س) به آن سزاوارتر بود؛ زیرا بانویی در تحصیل ارزشهای معنوی، از حضرت زهرا(س) پیش نگرفته است.
بنابراین، وقتی فاطمه(س) ازدواج کرد، بدان که ترک ازدواج، فضیلت نیست.
بر همین اساس، امامان ازدواج را مقدس میشمردند و به آن اقدام میکردند و ترک آن را به عنوان کار ناپسندی مطرح مینمودند.در مورد ازدواجهای امامان این نسبت که دارای حرمسرا بودند و هر شبی را نزد یکی از همسران خود میگذراندند کاملاً ناروا است و چنین چیزی نبوده است آنان اهل تهجّد و نماز شب و زهد بودند. آن که شهوتران و هوسباز است، هرگز نمیتواند شبزندهدار باشد، چنین فردی به جای بیداری شب، چنان مست خواب میشود که صبح، با زور از خواب بیدار میشود.
چکیده سخن: همیشه جنبههای معنوی امامان بر جنبههای مادی غلبه داشته است. زندگی پر از عبادت و تضرع از خوف خدا و تلاش شبانهروزی امامان، هرگز با شهوترانی سازگار نیست.
ب) بر اساس تحقیقی که دانشمندان محقق نمودهاند و ما از بررسی کتابهای بسیار مانند بحارالانوار و ارشاد مفید به دست آوردهایم.
در میان امامان، سه نفر یعنی امام جواد، امام هادی و امام حسن(ع) یک زن داشتند و امامان دیگر بیش از یک همسر داشتند.
فلسفه ازدواجهای امامان چه بود ؟
اکنون این سؤال مطرح میشود که چرا بسیاری از امامان، بیش از یک همسر داشتند؟!
پاسخ:
١. تولید نسل
در آن عصر، جنگهای زیادی صورت میگرفت و مردها کشته میشدند و جبههی اسلام از نظر نیروی انسانی ضعیف میشد. با توجه به این که در آن عصر، پیروزی در جنگها، بیشتر به تعداد نفرات سپاه بستگی داشت، امامان ازدواجهای مکرر داشتند، تا دیگران از آنان پیروی کنند و با کنیزان و زنان بیوه ازدواج نمایند و فرزندانی به وجود آید تا در آینده، سپاه اسلام از نظر نیرو، مشکل و کمبودی نداشته باشد. بر این اساس، ازدواج تکلیف و پشتوانهای برای آیندهی سپاه اسلام بود.
٢. حفظ شخصیّت و تربیت زنان
در جنگها، عدهای از زنان اسیر میشدند و به صورت برده درمیآمدند. یا با کشته شدن شوهرانشان، بیسرپرست میشدند و شخصیّت اجتماعیشان پایین میآمد. از طرفی، ازدواجها بسیار ساده بود و قید و بند و شرط سنگین نداشت و موجب مشکلات اقتصادی نمیشد و امامان برای حفظ شخصیّت بانوان با آنان ازدواج میکردند، تا در جامعه تحقیر نشوند و عقدهای و سرشکسته نگردند. ازدواج عامل مهمی برای جلوگیری از انحرافات و حفظ شخصیّت بانوان و پاسداری از حریم عفاف بود.
ازدواج امامان با زنان برده، اغلب برای حفظ شخصیّت آنان واحترام به کرامت انسان بود. امامان با آنان ازدواج میکردند و تربیت شان نموده، سپس آزاد میکردند. به این ترتیب، هم یکی از مشکلات جامعه را حل مینمودند و هم با آیندهنگری، از پیامد شوم افزایش برده جلوگیری میکردند.
امام سجاد(ع) با کنیز عمویش (امام حسن) ازدواج کرد و غلام آزاد شدهاش را همسر مادر رضاعی خود نمود. عبدالملک، پنجمین خلیفهی عبّاسی که طبق خوی اشرافی این کار را مناسب شأن امام نمیدانست، نامهی اعتراضآمیزی برای حضرت نوشت که تو با این کار، شخصیت عرب آزاده را کوبیدی!
امام در پاسخ نوشت:
از مضمون نامهی تو آگاه شدم. بدان که ما از شیوهی رسول خدا پیروی میکنیم که زینب، دختر عمهاش را همسر غلامش، زید بن حارثه نمود و با کنیز آزاده کردهاش، «صفیه»، دختر حی بن اخطب ازدواج کرد.[٣]
نظیر این شوه در مورد امامان دیگر نقل شده است. بنابراین، یکی از فلسفههای ازدواج مکرّر امامان، حفظ حریم شخصیت بانوان بوده است.
٣. حفظ بانوان از فساد اخلاقی
امامان الگو بودند و یکی از اهدافشان در ازدواج مکرّر این بود که ازدواج رواج یابد و زنان دارای همسر گردند و از مفاسد جنسی جلوگیری به عمل آید؛ چرا که زنِ بیشوهر در خطر انحراف بود و اگر میتوانست پاک زندگی کند، افراد سبکسر به خاطر این که سرپرست ندارد، برای او ایجاد مزاحمت مینمودند. به عنوان نمونه، در تاریخ آمده است:
عبدالله بن عامر بر اثر دسیسهی معاویه، برای آن که همسر زیبای او با یزید ازدواج کند؛ همسرش «ام خالد» را طلاق داد، ولی قبل از آن که معاویه اقدام کند، امام حسن(ع) با ام خالد ازدواج کرد.[۴]
این ازدواج صوری بود، چرا که ام خالد زن زیبایی بود. هوسبازان با نیرنگ میخواستند او را همسر یزید کنند و او را به فساد بکشانند.
امام حسن(ع) برای جلوگیری از انحراف، با او ازدواج کرد. پس از مدّتی، عبدالله بن عامر که از کار خود پشیمان شده بود، برای گرفتن امانتی که نزد همسرش سابقش داشت، به خانهی امام آمد. امام فرمود:
من با همسر سابق تو به خاطر حفظ او ازدواج کرده، او را پاک و سالم به عنوان امانت نگه داشته و امروز امانت را به تو رد میکنم.
عبدالله شاد شد و امام حسن(ع)، ام خالد را طلاق داد و به عقد مجدد عبدالله درآورد.[۵]
این گزارش تاریخی نشان میدهد ازدواجهای امامان برای شهوترانی نبود و بر اساس مصالح اجتماعی و جلوگیری از فساد انجام میگرفت.
در اینجا به خانوادههای عزیز شهیدان، به عنوان خیرخواهی یادآوری میشود: بعضی با بهانههایی از جمله این که من با شوهرم عهد کردهام ازدواج نکنم و… ازدواج نمیکنند. این عهد اساسی ندارد و بهانهای پوچ است. برای حفظ موقعیت و شخصیت زن و حفظ او از فساد لازم است ازدواج کنند.
باید به بانوانی که چنین میاندیشند گفت: بانوانی مانند «اسماء بنت عُمیس»، همسر جعفر طیار (شهید جنگ موته) پس از شهادت شوهرش، ازدواجهای مکرّر نمود. سکینه، دختر امام حسین پس از شهادت شوهر اوّلش (عبدالله بن حسن(ع)) به ازدواج مجدّد اقدام نمود.
لُبابه، همسر حضرت عبّاس، دختر عبدالله بن عبّاس، پس از شهادت حضرت عبّاس، با زید بن امام حسن ازدواج کرد و از او دارای دو فرزند گردید.[۶]
رسول خدا(ص) فرمود:
مَن تَزَوَّجَ فَقَد أوتِیَ نِصفَ العِبادَۀِ؛[٧]
کسی که ازدواج کند، نیمی از پاداش عبادات [از مجموع عبادات] به او داده میشود.
بنابراین، ترک ازدواج نه تنها وفاداری و تقدّس و ارزش نیست، بلکه ضد تقدّس و ارزش است.
۴. ازدواج پس از فوت همسر
عامل بخشی از ازدواجهای امامان(ع) فوت همسر بود، مثلاً تا حضرت زهرا(س) زنده بود، امام علی(ع) با زن دیگری ازدواج نکرد، برای بعضی امامان نیز چنین موضوعی وجود داشت.
در اسلام، داشتن بیش از چهار زن دائم جایز نسیت. فقط این حکم در مورد پیامبر اکرم(ص) استثنا شده است. بنابراین، امامانی که بیش از یک همسر داشتهاند، ازدواجها در یک زمان نبوده است یا بعضی زنها از طریق کنیز یا متعه، همسر آنان شده بودند.
وصیت حضرت زهرا(س) در مورد ازدواج امام علی(ع) با «آمامه»
وقتی حضرت زهرا(س) در بستر شهادت قرار گرفت، میدانست بعد از او، حضرت علی(ع) بدون همسر خواهد شد. همسر داشتن از لوازم طبیعی و از ضروریات زندگی است. در وصیت خود به علی(ع) فرمود:
یَابنَ عَمَّ رَسُولِ اللهِ! أُوصِیکَ أَوَلاً أن تَتَزَوَّجَ بَعدی بِابنَۀِ أُختِی أَمامَۀ فَإِنَّها تَکُونُ لِوُلدِی مِثلِی؛ فَإِنَّ الرِّجالَ لابُدَّ لَهُم مِنَ النَّساءِ؛[٨]
پسر عموی رسول خدا! نخست به تو وصیت میکنم بعد از من با «امامه»، دختر خواهر (زینب) ازدواج کنی؛ زیرا او نسبت به فرزندانم، مثل من [مهربان] است. [ثانیاً] مردان لازم است دارای همسر باشند.
اما علی(ع) بعد از رحلت حضرت زهرا(س)، قبل از اینکه چهلمین روز رحلت فاطمه(س) برسد، با امامه ازدواج کرد و بعداً از او دارای فرزند شد که او را «محمد بن علی الاوسط» می خواندند. او از شهدای کربلا است.
امامه تا آخر عمر علی، همسر حضرت بود. امیر مؤمنان به مغیرۀ بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب وصیت کرده: بعد از من با امامه ازدواج کن، مبادا معاویه با او ازدواج کند! پس از شهادت امام، امامه خواستگاری معاویه را رد کرد و با «مغیره» ازدواج نمود و تا آخر عمر همسر او بود تا این که در سال ۵٠ هجری از دنیا رفت.[٩]
۵. ازدواجهای افتخاری
همهی فرزندان و نوادگان پیامبر اسلام(ص) زیبا بودند و در جمال و کمال نظیر نداشتند.
گاهی بانوانی به حضورشان میآمدند و التماس میکردند. گرچه مدت کوتاهی باشد، با آنان ازدواج کنند. زنان به عظمت مقام فرزندان پیامبر(ص) اعتقاد داشتند و افتخار میکردند نامشان در فهرست عروسهای حضرت فاطمه زهرا(س) ثبت گردد. امامان، از جمله امام حسن(ع) براساس مصالحی ناچار میشدند تقاضایشان را بپذیرند.[١٠]
۶. احیا و پاسداری از سنت
بخشی از ازدواجهای امامان برای احیای سنت و نگهبانی از احکام اسلام بود. «مُتعه» (ازدواج موقت) یکی از ازدواجهای مشروع در عصر پیامبر(ص) بود و بعد از حضرت، در عصر خلافت ابوبکر نیز رایج بود. پس از ابوبکر، مدّتی در عصر خلافت عمر اجرا شد؛ ولی پس از آن، عمر آن را حرام و قدغن کرد و این سنت اسلامی را نابود نمود و صریحاً اعلام کرد:
مُتعَتانِ مُحَلَّلَتانِ فِی عَهدِ رَسُولِ اللهِ وَ أَنَا أحُرِّمَهُما و أُعاقِبُ عَلَیهِما؛
دو متعه (حج تمتع و متعه زنان) در عصر رسول خدا(ص) حلال بودند و من آن دو را حرام کردم. هر کس مرتکب این دو شود، او را مجازات مینمایم.
امامان شیعه برای احیای این سنت، با بیانات گوناگون، مسلمانان را به «ازدواج موقت» تشویق می نمودند و خود نیز در این عهد، پیشقدم میشدند.
امام صادق(ع) فرمود:
اَلمُتعَهُ نَزَلَ بِهَا القُرآنُ، وَ جَرَت بِهَا السُّنَّۀُ؛[١١]
حکم متعه در قرآن[١٢] نازل شده و سنت پیامبر طبق آن جاری گردیده است.
نیز فرموده:
لَیس مِنا مَن لَم یُؤمِن بِکَرَّتِنا وَ لَم یَستَحِلَّ مُتعَتَنا؛[١٣]
از ما نیست کسی که به رجعت ما معتقد نباشد و متعهی زنان را حلال نداند.
امامان میدیدند این سنت اسلامی، بر اثر بدعت عمر، مرده است. خواستند آن را احیا کنند و نگذارند دستور مسلّم اسلامی، حذف گردد. در این راستا، به روایات زیر توجه کنید:
ابن بابویه نقل میکند:
إنَّ عَلِیّاً نَکَحَ امرَأَۀً بِالکُوفَۀِ مِنَ بَنِی نَهشَلَ مُتعَۀً؛[١۴]
حضرت علی(ع) در کوفه با زنی از طایفهی نهشل ازدواج موقت نمود.
اسماعیل بن فضل میگوید:
امام صادق(ع) به من فرمود:
آیا در مدّتی که از نوادهات جدا شدهای، متعه کردهای؟
گفتم: از این جهت بینیاز هستم. فرمود:
وَ إِن کُنتَ مُستَغنِیاً فَإِنَّی أُحِبُّ أن تُحیِی سُنَّۀَ رَسُولِ اللهِ؛[١۵]
گرچه بینیاز هستی، ولی دوست دارم سنت رسول خدا(ص) را زنده کنی.
محمد بن مسلم میگوید:
امام صادق(ع) به من فرمود: تَمَتَّعْتَ؛ متعه کردهای؟
عرض کردم: نه.
فرمود:
لاتَخرُجِ الدُّنیا حَتّی تُحیِی السُّنَّۀَ؛[١۶]
از دنیا مرو، مگر این که سنت(متعه) را زنده کنی.
***
نتیجه: ازدواجهای امامان، به خاطر شهوت جنسی نبود، بلکه مصالح و حکمتهای گوناگونی، مانند مصالح ششگانهی فوق موجب ازدواج مکرّرشان میشد.
بدین ترتیب مهمترین عامل ازدواج مکرّر حفظ حریم عفّت جامعه و جلوگیری از فساد بود. کسانی که به ازدواج مکرّر خورده میگیرند بد نیست سری به دادگاهها بزنند و ببینند یکی از عوامل مهم بی بند و باری و بی عفّتی در جامعه وجود زنهای بیوهای است که جامعه ما ازدواج مکرّر آنها را به خاطر برخی از جهات، جایز نمیدانند و اگر بخواهیم ریشهی بی عفتی در جامعه بخشکد راهش همان است که امامان ما داشتند البته باید در این زمینه از نظر فرهنگی کار کرد و افراد جامعه را از زن ومرد به وظائف خویش آشنا نمود./دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |