سرنوشت پروانه در سریال لحظه گرگ و میش چه می شود؟

مجله اینترنتی کولاک؛ سید امید صادقی:

سرنوشت پروانه در سریال لحظه گرگ و میش آیینه تمام نمای زندگی دخترانی است که با انگیزه های مالی و کسب ثروت های افسانه ای تن به ازدواج به مردانی می دهند که به جز پول زیاد هیچ فاکتور دیگری برای دوست داشته شدن ندارند!

پروانه هم که قبلا منشی سروش بود با اطلاع از شرایط مالی او و ثروت و اموالش از همان ابتدا چشم طمع به ثروت او داشت و با همین انگیزه با وی ازدواج کرد تا به رویاهایی برسد که تا قبل از آن در زندگی خودش شبیه یک سراب بود.

این انگیزه پروانه باعث شد تا در زندگی با سروش هم هرگز نتواند عاشق باشد و عاشقانه های یک زندگی مشترک را لمس کند.چون از اول هم هیچ عشقی در کار نبود.
حتی مادر پروانه هم در آخرین صحبت هایی که با دخترش داشت به وضوح از تصاحب ثروت سروش به عنوان یک هدف بزرگ یاد می کرد تا معلوم شود که کمبودهای یک زندگی ضعیف چنان در تار و پود وجود مادر و دختر نفوذ کرده که برای چنگ زدن به ثروت از هیچ ترفندی دریغ نمی کنند و البته مادر پروانه هم دست آخر جانش را در راه حفظ طلا و جواهراتی از دست داد که که قرار بود برای همیشه در شکم یک عروسک مخفی بماند!

نقشه های پلید پروانه در سریال لحظه گرگ و میش

پروانه که پس از مرگ مادرش هم از تحقق رویاهای خود دست نکشیده حتی قصد دارد مازیار برادرش را هم دور بزند و در ازای رضایت دادن برای سوگند، تمام ثروت سروش را به تنهایی تصاحب کند.
سرگذشت پروانه در سریال لحظه گرگ و میش اگر به دقت توسط دختران جوان و دم بخت مرور شود شاید آمار عشق های رنگ و رفته و طلاق های آنی به طور شگفت انگیزی کاهش پیدا کند.اما افسوس که تمام آدمها برای نداشته هایشان می جنگند و ثروت همیشه بالاتر از علم بوده و خواهد بود!