علم و تکنولوژی

کاهش شدید جمعیت‌های حشرات یا آخرالزمان حشرات چه عواقبی در پی دارد؟

مجله اینترنتی کولاک: در دانشگاه های متعدد جهان، مطالعات زیادی در مورد کاهش شدید جمعیت‌ های حشرات انجام شده است و دانشمندان پیرامون این اتفاق بسیار هشدار داده‌ اند.

کاهش شدید جمعیت‌های حشرات یا آخرالزمان حشرات چه عواقبی در پی دارد؟

براد لیستر از مؤسسه‌ی پلی‌تکنیک رنسیلر در تروی نیویورک می‌گوید: ما شوکه شده بودیم. نمی‌توانستیم نتایج اولیه را باور کنیم. در دهه‌ی ۱۹۷۰، پروانه‌ها را پس از باران در هرجایی می‌دیدیم اما در نخستین روز پس از باران در ۲۰۱۲، به‌سختی می‌توانستم پروانه‌ای ببینم.

دکتر لیستر در حال توصیف جنگل لوکیلو در کشور پورتوریکو است، جایی که اخیرا یک سرشماری از حیات حشرات انجام داده و متوجه شده است که این حیات طی ۴۰ سال تقریبا ناپدید شده است. او درمورد بسیاری از مناطق دیگر نیز صحبت می‌کرد. طی چند سال گذشته، در شمار زیادی از  مطالعات، کاهش‌هایی در سنجه‌های مختلف حیات و سلامتی حشرات نشان داده شده است؛ همه با اندازه‌ی ۸۰-۵۰ درصد و در مناطق بسیار پراکنده‌ای مانند آلمان، کالیفرنیا و برونئو. این یافته‌ها موجب آغاز هشدار وحشتناکی شده است. براساس نتایج مطالعه‌ای که سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد آن را انجام داده است، گرده‌افشانی ۷۸درصد از گیاهان گلدار به‌وسیله‌ی حیوانات و عمدتا حشرات انجام می‌شود.

بدون حشرات بیشتر گیاهان قادر به تولیدمثل نیستند. آن‌ها مواد مغذی را که گیاهان برای فتوسنتز به آن‌ها نیاز دارند، تجزیه و بازیافت می‌کنند. حشرات ضایعات آلی را تجزیه می‌کنند و بخش زیادی از پرندگان و خفاش‌ها از آن‌ها تغذیه می‌کنند. ویلسون زیست‌شناس آمریکایی، حشرات را «قلب حیات روی زمین» می‌خواند. اکنون مطالعات نشان می‌دهند که این زندگی در معرض خطر قرار گرفته است و پژوهشگران درمورد انقراض ۴۰ درصد از کل گونه‌های حشرات طی چند دهه‌ی آینده هشدار می‌دهند. اگر حشرات واقعا با انقراض رو‌به‌رو شوند، بحرانی زیست‌محیطی پدید خواهد آمد. اما این وضعیت چقدر واقعی است؟ این داده‌ها به ما چه می‌گویند؟

ازلحاظ تعداد گونه‌ها، حشرات فراوان‌ترین شکل حیات هستند. دانشمندان بیش از یک میلیون گونه حشره شناسایی کرده‌اند، درحالی‌که فقط حدود ۶۰۰۰ گونه پستاندار و ۱۸ هزار پرنده شناسایی شده‌اند. حشرات چنان فراوان هستند که توده‌ی آن‌ها سه برابر توده‌ی انسان‌ها و ۳۰ برابر توده‌ی پستانداران وحشی است.

دانش کمی درمورد این موجودات وجود دارد. نیگل استورک از دانشگاه گریفیث، با استفاده از مدل‌های کامپیوتری اکوسیستم‌ها، برآورد می‌کند که ۵/۵ میلیون گونه از حشرات و ۶/۸ گونه از بندپایان خشکی (گسترده‌ترین طبقه‌ای که شامل عنکبوت‌ها و سخت‌پوستان می‌شود) وجود دارد. این بدان معنا است که بیش از ۸۰ درصد از حشرات هنوز کشف نشده‌اند. آرتور شاپیرو از دانشگاه کالفرنیا داستان سفر خود با اتوبوس را در پاتاگونیا تعریف می‌کند؛ زمانی‌که اتوبوس آن‌ها در میان ناکجا آباد خراب شد. او طی دو ساعتی که اتوبوس برای تعمیر موتور متوقف شد، در حالی‌که در محدوده‌ی دید خودرو قرار داشت و زیاد از آنجا دور نشد،  توانست سه گونه‌ی جدید پروانه را پیدا کند؛ موجوداتی که اطلاعات ما در موردشان بسیار اندک است. حتی وقتی گونه‌ها به‌صورت انفرادی توصیف می‌شوند، ما تنها اطلاعاتی جزئی داریم.

دانشمندان اطلاعات کمی درمورد این دارند که اکثریت حشرات چه چیزی می‌خورند، میزان جا‌به‌جایی آن‌ها چقدر است و نیز چه عواملی بر موفقیت تولید مثلی آن‌ها اثر می‌گذارد. تقریبا نظارت بلندمدتی روی تعداد آن‌ها وجود نداشته است. دکتر ویلسون می‌گوید رو‌به‌رو و زیر پاهای ما بخشی از سیاره‌ی زمین وجود دارد که کمتر از همه مورد بررسی و اکتشاف قرار گرفته است.

برای سال‌های زیادی این امر ممکن یا لازم به‌نظر نمی‌رسید که جوامع حشرات را مطالعه کنیم. درمیان هیاهوی انقراض پستانداران شکاری، به‌نظر می‌رسید که حشرات در امان هستند. این امر غیر قابل تصور بود که چنین جمعیت کثیری بتواند ناپدید شود.

کاهش شدید جمعیت‌های حشرات یا آخرالزمان حشرات چه عواقبی در پی دارد؟

در دهه‌ی ۱۹۷۰، علایم کاهش شروع به پدیدار شدن کردند. رانندگانی که به سرتاسر آمریکا و اروپا سفر می‌کردند، می‌گفتند که دیگر مثل گذشته روی شیشه‌های جلوی اتومیبل خود حشره‌ای نمی‌بینند. خلبانانی که در دایره‌ی  قطب شمال فعالیت می‌کردند، نیز همین مسئله را گزارش می‌کردند. چراغ‌های خیابان‌های شهر دیگر با ابرهایی از حشراتی که جلب نور می‌شوند، احاطه نمی‌شدند. پرندگان حشره‌خوار شروع به ناپدید شدن کردند. اگرچه این علائم می‌توانستند با طراحی ماشین‌های آئرودینامیکی یا تغییرات در کشاورزی توضیح داده شوند اما در تأیید آن‌ها شواهدی وجود نداشت.

اگرچه ما می‌گوییم به‌طور کلی پایگاه داده‌ی بلندمدتی برای جمعیت حشرات وجود ندارد، اما در این زمینه استثناهایی نیز به چشم می‌خورد. بزرگ‌ترین این‌ها (پایگاه داده) توسط سازمان خیریه حفاظت از پروانه‌ها در دورست انگلستان نگه‌داری می‌شود. این مجموعه دارای رکوردهایی از سال ۱۹۶۰ است اما مهم‌ترین داده‌های آن‌ها از سال ۱۹۷۶ آغاز می‌شوند، زمانی‌که نگرانی‌های مرتبط با کاهش جمعیت این موجودات موجب شد که دو دانشمند یک سیستم نظارتی ساده را طراحی کنند. هر هفته در فصل تابستان، افرادی به‌صورت داوطلبانه در طول مسیرهای ثابتی حرکت می‌کردند و هر پروانه و حشره‌ای را که در محدوده‌ی ۲/۵ متری مسیر خود می‌دیدند، گزارش می‌کردند. در هثفلتون وود در دورست، این مسیر از جنگلی می‌گذرد که اکنون بخشی از آن تخریب شده و به دشتی داغ تبدیل شده است.

داوطلبان از سال ۲۰۰۰، ۳۵ گونه از پروانه را در این منطقه ثبت کرده‌اند که برخی از آن‌ها در مناطق دیگر دیده نمی‌شوند. این پروژه که طرح نظارت بر پروانه‌های بریتانیا (UKBMS) نام دارد و به وسیله‌ی طبیعت‌شناسان آماتور انجام شد، دانشمندان را تحت‌تاثیر قرار داد. در حال حاضر، ۲۰۰۰ داوطلب روی بیش از ۲۵۰۰ سایت نظارت می‌کنند و در هر سال ۳ میلیون رکورد تولید می‌کنند.

این مجموعه درحال حاضر دقیق‌ترین مجموعه داده حشرات در جهان است و برخلاف اکثر موارد، هم وجود یک گونه در یک منطقه و هم فراوانی آن را اندازه‌گیری می‌کند. این رکوردها نشان می‌دهند که در فاصله‌ی سال‌های ۲۰۱۴-۱۹۷۶، ۳۲ گونه پروانه از ۵۶ پروانه‌ی بومی بریتانیا ازلحاظ تعداد کاهش یافته‌اند که میزان این کاهش دربرخی موارد بیش از ۴۰ درصد بوده است. بزرگ‌ترین کاهش مربوط‌به گونه‌هایی بوده است که با‌عنوان «متخصصان زیستگاه» شناخته می‌شوند و دارای دامنه‌ی پراکندگی محدودی بوده یا از گیاهان محدودی تغذیه می‌کنند.

در مجموعه بلندمدت دیگری نیز پروانه‌ها مورد نظارت قرار گرفته‌اند. این مجموعه قدیمی‌تر بوده و حاصل تلاش یک نفر است. پروفسور شاپیرو از سال ۱۹۷۲، هر دو هفته یک بار از مسیرهای دشواری در کالیفرنیای مرکزی به سختی می‌گذشت و پروانه‌هایی را که می‌دید، یادداشت می‌کرد (۱۵۹ گونه و زیرگونه). از سال ۱۹۷۲، تعداد گونه‌ها در سال ۲۰۱۸-۲۰۱۷ در نیمی از این مسیرها کاهش و در یکی از مسیرها افزایش یافته بود. او می‌گوید این سال، سالی فاجعه‌بار برای پروانه‌ها بود.

سومین مجموعه داده‌ها توسط انجمن حشره‌شناسی کریفیلد، گروهی از طبیعت‌شناسان حرفه‌ای و آماتور در شهری نزدیک دوسلدورف در غرب آلمان نگه‌داری می‌شود. در دفتر مرکزی آن‌ها نمونه‌هایی از حشراتی که از مراتع، شنزارها و جنگل‌های اطراف پیدا شده و به‌دقت برچسب‌گذاری شده‌اند، یافت می‌شود. در سال ۱۹۸۹ این انجمن آغاز به ساخت تله‌هایی به نام «تله‌های مالایز» کرد؛ ساختارهای بزرگ چادر مانندی که حشرات پروازی را در مناطق محلی در بهار و تابستان به دام می‌انداخت. در حال حاضر ۶۳ سایت وجود دارد. در این روش، کل زیست‌توده‌ی حشرات داخل تله ثبت می‌شود؛ یک سنجه‌ی خوب از مقدار غذای در دسترس برای پرندگان و دیگر شکارچیان که البته هیچ اطلاعاتی در زمینه‌ی نوع و تعداد گونه‌ها فراهم نمی‌کند. از سال ۱۹۸۹  تاکنون، بیش از نیمی از تله‌ها فقط یک بار بررسی شده‌اند و حتی آن‌هایی که بیش از یک بار مورد بررسی قرار گرفته‌اند، در سال‌های متوالی تحت نظارت قرار نگرفته‌اند. این نتایج به هیچ عنوان به نتایج یک مطالعه‌ی کلاسیک طولی (در طول زمان) شبیه نیست.

وقتی در سال ۲۰۱۷، کاسپر هالمن از دانشگاه رادبود هلند داده‌ها را مورد کاوش قرار داد، تمام تردیدهای او درباره‌ی معنی‌داری این داده‌ها از بین رفت. او دریافت که در فاصله‌ی سال‌های ۲۰۱۶-۱۹۸۹، زیست‌توده‌ی حشرات پروازی در این گوشه از غرب آلمان تا ۷۷ درصد کاهش یافته است. موضوع مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که این تله‌ها در مناطق طبیعی دست نخوره بوده و برخلاف بیشتر زمین‌ها در غرب اروپا از هجوم حشره‌کش‌ها در امان بودند.

دیو گولسون از دانشگاه ساسکس، می‌گوید: «ما شگفت‌زده شدیم». این مطالعه در رسانه‌ها مکررا منتشر و موجب شد دولت‌های آلمان و هلند برنامه‌هایی برای حفاظت از تنوع زیستی حشرات راه‌اندازی کنند. از آن زمان، مطالعات زیادی این نتایج را تأیید کردند. در اوایل سال جاری، فرانسیسکو سانچز بایو از دانشگاه سیدنی و کریس ویکایس از دانشگاه کوئینزلند، تمام مطالعاتی را که درمورد کاهش حشرات انجام شده بود، مرور کردند. مطالعه‌ی آن‌ها نخستین مورد از این نوع مطالعات بود. نویسندگان دریافتند که ۵۳ درصد از پروانه‌ها و شاپرک‌ها و ۴۹ درصد از سوسک‌ها و ۴۶ درصد از زنبورها، مورچه‌ها و اره‌مگس‌ها در حال کاهش بودند. آن‌ها ادعا کردند که بیش از یک سوم از گونه‌های حشرات در معرض خطر انقراض قرار دارند.

در مورد اینکه گونه‌ها در برخی از مناطق درحال کاهش هستند، بحثی وجود ندارد. چیزی که آشکار نیست این است که آیا این کاهش جهانی است یا نه. سانچز بایو و ویکایس در این زمینه ۷۳ مقاله پیدا کردند. آلکس وایلد از دانشگاه تگزاس می‌گوید این داده‌ها به آن اندازه کافی نیستند که اطلاعاتی در مورد وضعیت جهانی حشرات بدهد. هیچ‌گونه بررسی از تعداد حشرات وحشی در هند، چین، سیبری و خاورمیانه یا استرالیا وجود نداشته و تنها یک مطالعه‌ی مرتبط در آمریکای جنوبی، آفریقای سیاه و آسیای جنوب شرقی وجود داشت. این مناطق تقریبا شامل تمام مناطق گرمسیری می‌شود که تصور می‌شود در آن‌ها اکثر گونه‌های حشرات زندگی می‌کنند.

بزرگ‌ترین کاهش در جمعیت حشرات که در اروپا و ایالات متحده‌ آمریکا اتفاق افتاده است، مربوط‌به مناطقی بوده که ردپای انسان در آن‌ها بیشترین حد بوده و نیز مناطقی که روش‌های کشاورزی مدرن در آن‌ها فراگیر بوده است.

با توجه‌ به کمبود شواهد، غیرممکن است که بتوانیم بگوییم آیا تعداد حشرات واقعا در این دو منطقه بیش از همه جا کاهش یافته است یا اینکه این کاهش در همه‌ی مناطق اتفاق افتاده است اما این مناطق تنها مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. درست است که تمام ۷۳ مطالعه، نشان‌دهنده‌ی کاهش بوده‌اند؛ اما این بدان خاطر است که نویسندگان به‌دنبال آن نتیجه بوده‌اند. آن‌ها واژه‌های «حشره» و «کاهش» و «بررسی» را درپایگاه‌های داده مورد جست‌وجو قرار داده‌اند. کریس توماس از دانشگاه یورک در بریتانیا می‌گوید: برآورد براساس این روشِ جهت‌دار، معتبر نیست.

 

همه‌ی مطالعات کاهش را نشان نمی‌دادند. یک مطالعه‌ی اخیر نشان داده است که گرده‌افشان‌ها در زیستگاه‌های دست‌نخورده در جنوب شرقی اسپانیا رو به افزایش هستند. این گزارش می‌گوید: این شواهد نشان می‌دهند که کاهش گرده‌افشان‌ها در اکوسیستم‌های حشرات فراگیر نیست. همچنین ارتباط بین کاهش تعداد حشرات و آسیب به اکوسیستم‌ها یک ارتباط خطی ساده نیست.

سانچز بایو و ویکایس و نیز پژوهشگران پروژه‌ی UKBMS دریافتند که میزان کاهش در جمعیت گرده‌افشان‌های عمومی نسبت‌به گرده افشان‌های اختصاصی کمتر است. گرده‌افشان‌های عمومی احتمالا در حال حرکت به‌سمت مناطق اکولوژیکی هستند که از گرده افشان‌های اختصاصی تهی شده‌اند، فرایندی که بدون خطر نیست. در سطوح پایین تنوع، اکوسیستم‌ها دربرابر بیماری‌هایی که می‌توانند به یک گونه حمله کنند، آسیب‌پذیر می‌شوند. با این وجود، این فرایند یادآور این نکته است که اکوسیستم‌های حشرات نسبت‌به چیزی که به‌نظر می‌رسد، انعطاف‌پذیری بیشتری دارند.

کاهش شدید جمعیت‌های حشرات یا آخرالزمان حشرات چه عواقبی در پی دارد؟

اکوسیستم‌های گلدار به حشرات گرده‌افشان وابسته هستند. جین مموت از دانشگاه بریستول این موضوع را مورد بررسی قرار داد که وقتی گیاهان در یک محیط کنترل‌شده قرار دارند و گونه‌های حشرات گرده‌افشان به‌تدریج از آن اکوسیستم حذف می‌شوند، چه اتفاقی برای آن‌ها می‌افتد. او دریافت که بیشتر گیاهان حتی با از بین رفتن دو سوم از گونه‌های حشرات زنده می‌ماندند که این مسئله نشان‌دهنده‌ی قابلیت انعطاف‌پذیری اکوسیستم‌ها است. تنها زمانی‌که بیش از ۹۰ درصد از گونه‌های حشرات از بین می‌رفتند، تنوع گیاهان گلدار به‌شدت کاهش می‌یافت. تمام این‌ها دلایلی هستند که نشان می‌دهند باید درمورد تعمیم این داده‌ها احتیاط کرد. اما هنوز سه دلیل اصلی برای نگرانی درمورد آن‌چه شناخته شده است، وجود دارد.

نخست، مقیاس. به‌نظر می‌رسد کاهش بیش از ۵۰ درصدی در بیشتر سنجه‌های مرتبط با سلامتی حشرات که نسبت‌به کاهش‌هایی که در دیگر رده‌های موجودات نشان داده شده، جدی‌تر است. یک مطالعه‌ی بریتانیایی در سال ۲۰۰۴ نشان داد که سرعت کاهش گونه‌های حشرات درمقایسه با پرندگان یا گیاهان بیشتر است. تقریبا تمام گونه‌ها و زیر گونه‌ها بدون توجه به ارتفاعی که آن‌ها در آن زندگی می‌کنند، تحت‌تاثیر قرار گرفته‌اند. این کاهش‌ها در مناطق حفاظت‌شده حتی شدیدتر بوده است.

 

دوم، این موضوع که عوامل زیادی می‌توانند حیات حشرات را در معرض خطر قرار دهند، نگران‌کننده است. برخی از مهم‌ترین عوامل در این زمینه عبارت‌اند از:

  •  از دست دادن زیستگاه (از دهه‌ی ۱۹۳۰، ۹۷ درصد از علفزارهای گل‌های وحشی در بریتانیا از بین رفته‌اند)
  • کشاورزی متراکم که زمین کمتری را برای حیات وحش باقی می‌گذارد
  • استفاده از آفت‌کش‌ها
  • شیوع بیماری‌ها و آفاتی مانند کنه‌ی واروآ که زمانی محدود به زنبورهای محلی شرق آسیا بود و این زنبورها دربرابر این کنه مقاومت داشتند اما اکنون در حال کشتن زنبورهای عسل در سرتاسر جهان است

 

سوم، مشکل زیست‌محیطی ناشی از کاهش حشرات کمتر به چشم می‌آید. زیست‌شناسان اغلب درمورد کاهش تنوع زیستی و انقراض شکارچیان مهم فکر می‌کنند. اما هنگامی که یک گونه فراوان است، اکوسیستم‌ها وابسته به فراوانی آن هستند و یک انقراض کوچک نیز می‌تواند به‌طور شدیدی عملکرد آن‌ها را مختل کند. همان‌طور که آزمایش مموت نشان داده است، این تاثیر ممکن است دارای تأخیر باشد ولی درنهایت اتفاق می‌افتد.

 

یکی از احتمالاتی که وجود دارد این است که این کاهش در جمعیت حشرات ممکن است حتی دهه‌ها قبل از آغاز برنامه‌های نظارت بلندمدت آغاز شده باشد. فعالیت‌های کشاورزی مدرن از دهه‌ی ۱۹۲۰ در حال انجام بودند. این موضوع می‌تواند به این معنا باشد که کاهش نشان داده شده در آمریکا و اروپا حتی بیش از آن چیزی است که به‌نظر می‌رسد. البته این به‌معنای قریب‌الوقوع بودن فروپاشی جهانی حشرات نیست؛ اما داده ‌ها نشان می‌دهند که جای نگرانی وجود دارد. دکتر لیستر می‌گوید: در سه ماه گذشته میزان ترس من افزایش یافته است. من نگرانم که ما شاید به نقطه‌ای برسیم که کاهش حشرات بازگشت‌ناپذیر شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا