اگر جای «اپل» بودید با این همه پول چه می‌کردید؟

۰ زمان تقریبی مطالعه 4 دقیقه

مجله اینترنتی کولاک، ترجمه: پرویز فغفوری آذر

طبق آخرین آماری که ارائه شده، ارزش شرکت اپل از مرز یک تریلیون دلار (یک هزار میلیارد دلار) هم عبور کرده است. یعنی بیش یک هزار ضرب در یک هزار میلیون دلار.

اجازه بدهید ساده‌تر بنویسم: یعنی بیش از یک هزار ضرب در یک هزار ضرب در یک هزار ضرب در یک هزار دلار. فهمیدید چقدر شد؟ اگر نفهمیدید تقصیری ندارید. راستش خودم هم نفهمیدم. ماشین حسابم صفر کم آورد این وسط. این که چه بر سر مغزم آمد،‌ بماند!

کتاب دکتر شریعتی یادتان هست (کتاب بود یا مقاله؟ یادم نیست دقیقا) همان که اسمش «یک جلویش بی‌نهایت صفر» بود. آن تیتر اینجا معنی می‌دهد.

حالا اگر سعی کنید این عدد را تبدیل به ریال خودمان کنید آن وقت دیگر باید مطمئن شوید یک تخته‌تان کم است و تشریف ببرید روانشناس/روانکاو/روانپزشک/روان‌درمانگر/تراپیست/مشاور یا … چه می‌دانم. از همین‌ها که می‌روید مطبشان، برای یک جلسه حداقل ۱۰۰ هزار تومان می‌دهید، روی یک کاناپه سه نفره می‌نشینید یا ولو می‌شوید، یک ساعت از بدبختی‌های زندگی که پدرتان را درآورده می‌گویید، طرف هم کلا در حال نقاشی کشیدن است یا دماغ گرفتن و آخر سر هم حواله‌تان می‌دهد به جلسه بعدی. کلا تا حالا کسی چیز به دردبخوری عایدش شده از این جلسات؟ دارویی، درمانی، مشاوره‌ای، کلا هر چیز.

بگذریم.

در سال ۲۰۱۷ که ارزش اپل از یک تریلیون دلار گذشت، بانک جهانی مقایسه‌ای انجام داد بین ارزش این شرکت و تولید ناخالص ملی بعضی کشورها. البته نه کشوری مثل ما. منظورم سوئد، آرژانتین، سوئیس، عربستان سعودی، هلند و ترکیه است. اینجا مقداری اعداد را رند کرده‌ایم که سردرد شما هم کمتر شود.

در سال ۲۰۱۷ تولید ناخالص ملی سوئد ۵۳۸ میلیارد دلار بود، آرژانتین ۶۳۷ میلیارد دلار، سوئیس ۶۷۸ میلیارد دلار، عربستان ۶۸۳ میلیارد دلار، هلند ۸۲۶ میلیارد دلار و ترکیه ۸۵۱ میلیارد دلار. آن وقت اپل به تنهایی بیش از هزار میلیون دلار ارزش داشت.

این هم یک عکس به عنوان سند آن تحقیق:

حالا همان سایت (investopedia.com) که سایت بسیار معتبری در مسائل مالی و اقتصادی است، ارزش اپل را با جنگ‌های مختلف در دوره‌های مختلف زمانی مقایسه کرده که نتیجه‌اش هم می‌تواند خنده‌دار باشد،‌ هم ممکن است اشک ما را درآورد.

اولین دوره از جنگ‌های داخلی امریکا که بین اتحادیه آن موقع درگرفت (از ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵) حدود ۵۹ میلیارد دلار هزینه داشت، در همان دوره جنگ بین دو طرف کنفدراسیون امریکا ۲۰ میلیارد دلار برای طرفین آب خورد، جنگ جهانی اول ۳۳۴ میلیارد دلار، جنگ کره از ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ حدود ۳۴۱ میلیارد دلار، جنگ ویتنام که از ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۵ طول کشید ۷۳۸ میلیارد دلار هزینه داشت، جنگ اول خلیج فارس (از ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱) حدود ۱۰۲ میلیارد دلار و جنگ دوم امریکا با عراق که از ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ طول کشید ۷۸۴ میلیارد دلار هزینه داشت. در نظر داشته باشید ارزش اپل هنوز هم هزار میلیارد دلار است!

خنده‌دار است اما با ارزشی که اپل دارد می‌توانستید جلوی وقوع دو جنگ داخلی امریکا، جنگ جهانی اول، جنگ کره و جنگ اول خلیج فارس را بگیرید و همه را با لب خندان و دلی شاد روانه خانه و کاشانه‌شان کنید، ضمن اینکه حدود ۱۴۴ میلیارد دلار هم ته جیبتان باقی می‌ماند. این جوری محبوب قلوب همه می‌شدید، پولدار هم می‌ماندید.

حالا که بازار مقایسه گرم است، بیایید یک کیلو تخمه آفتابگردان بخریم حدوداً ۶۰ هزار تومان، یک قوری چای دم کنیم و مقایسه‌ای هم بین دارایی ثروتمندترین افراد دنیا با میزان ارزش اپل انجام دهیم تا بفهمیم این افراد آن‌قدرها هم که اعلام شده، پولدار نیستند! ثروت این افراد در سال ۲۰۱۸ به شرح زیر است:

چارلز کخ ۵۳ میلیارد دلار، سرگی برین ۵۴ میلیارد دلار، لری پیج ۵۷ میلیارد دلار، لری الیسون ۵۸ میلیارد دلار، مارک زاکربرگ ۶۵ میلیارد دلار، کارلوس اسلیم ۶۵ میلیارد دلار، آمانسیو اورتگا ۷۵ میلیارد دلار، برنارد آرنولت ۸۰ میلیارد دلار، وارن بافت ۸۴ میلیارد دلار، بیل گیتس ۹۴ میلیارد دلار و جف بزوس ۱۴۸ میلیارد دلار (قبل از طلاق از همسرش). این اعداد مربوط به سال ۲۰۱۸ هستند و مسلما ثروت جف بزوس پس از جدایی از مکنزی (همسرش) کمتر هم شده است. حتی اگرثروت جف بزوس همان ۱۴۸ میلیارد دلار هم باشد، باز هم به عدد ۸۳۳ میلیارد دلار می‌رسیم، یعنی ۱۶۷ میلیارد دلار کمتر از ارزش اپل! محاسبه این اعداد هم با فوربس بوده که جزو معتبرترین‌های حوزه کاری خود است.

حالا یک نفر بیکارتر از ما و دیوانه‌تر از تمام ۷٫۵ میلیارد آدم روی زمین پیدا شده و چون وقت خالی داشته اما سردرد نداشته، دنبال راهی برای سرگیجه گرفتن گشته و نمی‌دانم چطور، اما بالاخره یک جوری حساب کرده اپل حدود ۲۲۵ میلیارد دلار پول بیکار دارد. یعنی پولی که فعلا برنامه‌ای برای سرمایه‌گذاری یا هزینه کردنش ندارد و نمی‌داند با این پول چه می‌توان انجام داد. اجازه دهید بهتر بگویم: هنوز تصمیم نگرفته با این پول چه می‌توان خرید.

این بنده بیکار خدا نشسته حساب کرده که اپل از این ۲۲۵ میلیارد دلار، با ۳ میلیارد دلارش می‌تواند باشگاه منچستریونایتد را بخرد که گرچه تیم فوتبالش بعد از فرگوسن به خاک سیاه نشسته، اما هنوز هم داشتنش آرزوی تمام مایه‌دارهای دنیاست. با حدودا ۲۸ میلیارد دلارش می‌تواند کل توییتر را بخرد و از صبح تا شب بنویسد اپل خوب است، بقیه… حالا هرچی! با حدود ۴۰ میلیارد دلارش می‌تواند کارخانه‌ای بخرد که اسطوره‌های صنعت اتومبیل‌سازی را تحویل جامعه بشریت داده؛ یعنی فراری. برای خرید کمپانی عظیم محصولات ورزشی نایکی هم حدود ۱۳۰ میلیارد لازم دارد. بعد از این که تمام این خریدها را انجام داد، هنوز ۲۵ میلیارد دلار بیکار برایش باقی می‌ماند ته جیب اپل در حال خاک خوردن است.

حالا شما به اندازه تمام عمرتان وقت دارید که بنشینید و حساب کنید بالاخره با این ۲۵ میلیارد دلار چه باید کرد؟ تابستان است، هوا هم ناجوانمردانه گرم است. زیر باد کولر و با آب خنک کلی وقت دارید برای محاسبه. این شما و این هم ۲۵ میلیارد دلار برای محاسبه. شما را نمی‌دانم اما به من که باشد همه را از این نیسان آبی‌ها می‌خرم و جاده تهران – شمال را قرق می‌کنم برای انتقال برنج و مرکبات. شاید هم همه را پراید ۵۰ میلیونی بخرم و مسافرکشی کنم.