خلاصه داستان قسمت ششم سریال مرضیه شبکه دو
داستان کلی سریال مرضیه از این قرار است که مرضیه در تعارض کار و مذهب مجبور به انتخاب می شود. این انتخاب اتفاقات جدیدی را برایش رقم میزند و … اما در قسمت ششم این سریال می بینید که :
امشب که سالگرد ازدواج مرضیه و علی است مرضیه حال روحی بهتری دارد و کنار درخت زندگی که علی در سالگرد قبلش به مرضیه هدیه داده بود، نشسته است. سوگل دختر علی و مرضیه در رویای پدرش است و او را می بیند .اسد آقا که قبلا علی پسر بچه او را ساپورت مالی می کرد بعد از فوت علی اسد آقا در حیاط خانه مرضیه وکمک حال مرضیه است و در مقابل لطف مرضیه به اسد آقا و پسرش او هم به مرضیه کمک می کند . مادر ژیلا جعفری (همان دو دختر که برای کشف خلاف تیموری به قتل رسیده اند ) با مرضیه تماس گرفته است و بعد از شنیدن مرگ علی سریع تلفن را قطع می کند. مرضیه با احسان برادرش تماس گرفته و داستان تماس را برایش تعریف می کند احشان از او میخواهد که شماره را به او بدهد .احسان با آن زن تماس می گیرد و با او قرار میگذارد و همه داستان را به سردبیر خود می گوید اما سردبیر با تیموری هم دست است. خواهر و برادر علی در حال برنامه ریزی هستند که حالا که مرضیه دین و اعتقاد خودش را از دست داده است نگران نذری هیئت هستند.احسان میخواهد مصاحبه مادر ژیلا را چاپ کند ولی از آنجا که سردبیر دفتر با تیموری هم دست است اجازه نمی دهد، چاپ شود. احسان حالا میخواهد که خبر را در صفحه شخصی خود به چاپ برساند تا همکارانش در روزنامه های دیگر آن را ببینند فردای آن روز خبر در همه جا پیچیده است که مشخص می شود اسد آقا هم با تیموری هم دست است…
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |