خلاصه داستان قسمت ۸۰ سریال ترکی سیب ممنوعه
در این مطلب از سایت کولاک خلاصه داستان قسمت ۸۰ سریال ترکی سیب ممنوعه را برای شما کاربران عزیز و علاقمند به سریال های ترکی آماده کرده ایم که در ادامه این پست می خوانید. این مجموعه پرطرفدار درام و عاشقانه ترکیه ای می باشد که بازیگران اصلی آن؛ شوال سام در نقش اندر آرگون، تالات بولوت در نقش هالیت آرگون، اونور تونا در نقش علیهان، ادا اجه در نقش ییلدیز، سودا ارگنچی در نقش زینب می باشند.
خلاصه داستان قسمت ۸۰ سریال ترکی سیب ممنوعه
علیهان به اتاق زینب می رود و بابت سمت جدیدش به او تبریک میگوید. زینب از دست او عصبی است و با یکدیگر بحث میکنند. علیهان علت برگشت زینب به شرکت را، انتقام گرفتن از خودش می داند، اما زینب به حرفهای او بهایی نمیدهد.
اندر دم مدرسه اریم می رود تا با او صحبت کند. اریم که همچنان از دست مادرش عصبانی است، حاضر به حرف زدن با او نیست و بی توجه به اندر می رود.
او با یکی از دوستانش ، با گروه جدیدی از همسالانش آشنا می شود. آنها از اینکه میبینند اریم پسر پولداری است خوششان آمده و سعی در نزدیک شدن به او دارند. اریم آنها را برای نهار به رستوران می برد و بعد، تصمیم میگیرد با اجازه پدرش آنها را برای فردا شب به خانه دعوت کند.
زینب برای دیدن ماشین به سمت نمایشگاهی که زرین معرفی کرده می رود. او در راه، با ایرم تماس گرفته و در مورد جدایی او و هاکان صحبت میکند. او از ایرم میخواهد شب با یکدیگر بیرون بروند تا بیشتر صحبت کنند.
ییلدیز به شرکت هالیت می رود. او در راهرو، کمال را میبیند، و دوباره بابت رابطه او با زهرا کنایه می زند. کمال میگوید :«اگه نمیخوای زهرا رو ببینم، قبلا هم گفتم باید رک بگی». قبل از اینکه ییلدیز جوابش را بدهد، گوشی اش زنگ خورده و زینب از او نیز برای شب میخواهد همراهشان بیرون برود. ییلدیز بی توجه به کمال، به سمت اتاق هالیت می رود. او از هالیت برای شب اجازه میخواهد. هالیت قبول نمیکند اما با اصرار ییلدیز، میگذارد که برای اولین و آخرین بار برود.
در نمایشگاه ماشین، فروشنده که پسری عصبی و بداخلاق است، با زینب بحث میکند. زینب از دست بی ادبی او عصبانی شده و از نمایشگاه بیرون می آید. فروشنده عصبی از شاگردش میخواهد هر طور شده آمار این دختر را در بیاورد تا او را تنبیه کند.
کمی بعد، شاگردش به او خبر میدهد که زینب، نماینده ارشد شرکت هواپیمایی و آشنای زرین است، که با هماهنگی پدر فروشنده به آنجا آمده بود. فروشنده که متوجه می شود خرابکاری کرده است و برایش بد تمام خواهد شد، تصمیم میگیرد به شرکت رفته و از زینب عذرخواهی کند. اما او همچنان فردی بسیار عصبی و بد اخلاق است.
هالیت یکی از کارمندانش را فرامیخواند، و به او میگوید که متوجه علت دشمنی علیهان با خودش که ریشه در گذشته دارد شده است. او میگوید:« ما هم باید نقشه یه راه رو بکشیم.»
زینب و ایرم و ییلدیز به رستوران می روند. آنها شروع به مشروب خوری کرده و در مورد روابطشان صحبت میکنند و از افرادی که با آنها در رابطه هستند ایراد میگیرند. بعد از مدتی که مست میکنند، تصمیم میگیرند هر کدام به طرف مقابلشان پیام دهند. ییلدیز میخواهد به کمال پیام بدهد که زینب سریع جلوی او را میگیرد. زینب به علیهان پیام میدهد و میگوید :«دوستتون داریم.» ایرم نیز به هاکان پیام میدهد و میگوید :«تو آدم فوقالعاده ای هستی».او همچنین در پیام به هاکان میگوید که آنها مست هستند. هاکان و علیهان که با همدیگر بیرون هستند همزمان پیام را میبینند. آنها به سمت رستوران حرکت میکنند.
در رستوران، هر سه بخاطر اینکه دیگر پیامی به کسی ندهند، گوشی ها را سایلنت کرده و به گارسون میسپارند. هالیت که میبیند از ییلدیز خبری نیست و دیروقت شده است، با ییلدیز تماس میگیرد اما او جواب نمیدهد. زینب نیز جواب نمیدهد. هالیت از دست ییلدیز عصبانی می شود. هاکان و علیهان به رستوران رسیده و بچه ها را به خانه می رسانند.
ییلدیز که خیلی مست است، به سختی پیاده شده و داخل می رود. هالیت وقتی او را با آن وضعیت میبیند، بیشتر عصبانی شده و با ییلدیز دعوا میکند و به او میگوید:« دیگه حق نداری بیرون بری.زن هالیت آرگون نمیتونه اینطوری بگرده.»
علیهان زینب را تا دم خانه می رساند و می رود. صبح، جانر و امیر به خانه زینب می آیند و به روز او را برای صبحانه بیدار میکند .آنها تصمیم میگیرند با زینب شوخی کنند، برای همین به بهانهای کلید یدک خانه او را میگیرند.
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی سیب ممنوعه
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |