خلاصه داستان قسمت ۱۰۷ سریال ترکی سیب ممنوعه
در این مطلب از سایت کولاک خلاصه داستان قسمت ۱۰۷ سریال ترکی سیب ممنوعه را برای شما کاربران عزیز و علاقمند به سریال های ترکی آماده کرده ایم که در ادامه این پست می خوانید. این مجموعه پرطرفدار درام و عاشقانه ترکیه ای می باشد که بازیگران اصلی آن؛ شوال سام در نقش اندر آرگون، تالات بولوت در نقش هالیت آرگون، اونور تونا در نقش علیهان، ادا اجه در نقش ییلدیز، سودا ارگنچی در نقش زینب می باشند.
خلاصه داستان قسمت ۱۰۷ سریال ترکی سیب ممنوعه
هاکان برای اینکه علیهان، در شب مراسم خواستگاری و آشنایی زینب تنها
نباشد، او را با خودش برای شام بیرون می برد. صبح، کمال که همچنان مشکلات مالی اش حل نشده، به زهرا توضیح میدهد که بخاطر این مسأله، تعمیرات خانه را به تعویق انداخته است. پیلدیز از پشت در حرفهای آن را می شوند. بعد از رفتن زهرا او سریع پیش کمال رفته و در مورد مشکل مالی او سوال میکند. کمال که حوصله ندارد او را دست به سر کرده و بی اهمیت به او می رود. کمال به شرکت هالیت می رود و در مورد سرمایه گذاری در یک سهام و ضرری که کرده به او خبر میدهد. هالیت از دست او بخاطر این ضرر و اینکه با او مشورت نکرده بود عصبانی می شود و با او بحث میکند. کمال
حرفی برای گفتن ندارد. او از هالیت کمک میخواهد. هالیت مجبور است پول
مورد نیاز او را تامین کند.
آسمان خانم، خانه اش را برای فروش به املاک می سپارد. از املاک با هالیت
تماس گرفته و به او می گویند که خانه برای فروش گذاشته شده, هالیت
متعجب شده و میخواهد که فعلا دست نگه دارند. او از اینهمه ماجرا سرسام
گرفته است.
اندر به شرکت پیش علیهان می رود و بی مقدمه به او میگوید که بالاخره
تصمیم به طلاق گرفته است. علیهان متعجب می شود و برای اینکه نظر او
عوض نشود، سریع با وکیل تماس میگیرد تا برای انجام کارها بیاید. او از قرار
بین اندر و زرین خبر ندارد. کمی بعد وکیل آمده و علیهان و اندر برگه ها را امضا میکنند ، اندر به علیهان میگوید «مرسی که خونه رو به من دادی». او همچنین در مورد زینب به علیهان میگوید که الان فرصت مناسبی است.
اما علیهان میگوید که دیگر چیزی بین او و زینب نمی تواند وجود داشته باشد، داوود به شرکت می آید و با هاکان بخاطر حرفهایی که در مورد او و زینب زده بود، عذر خواهی میکند. او همچنین علیهان را دیده و از او نیز بخاطر این پیشامدها معذرت خواهی میکند. هاکان از او میخواهد که همگی یک بار شب به خانه او بروند. ییلدیز که به شرکت آمده، با نقشه ای که در سر دارد به بهانه اینکه گوشی اش خراب شده گوشی جانر را گرفته و به گوشه ای می رود تا با تلفن صحبت کند . او که مطمئن است جانر فالگوش می ایستند، به عمد پای تلفن برای فردا قرار میگذارد.
وقتی جانر گوشی را پس می گیرد، شماره کمال را میبیند و مطمئن می شود که بین او و پیلدیز رابطه ای وجود دارد. پیلدیز سپس پیش امیر رفته و از او میخواهد برای نقشه اش او را کمک کند و به جانر نیز چیزی نگوید. زینب وقتی میفهمد که علیهان در آستانه طلاق است، ناراحت شده و با پیلدیز بیرون می رود. بیلدیز که از هالیت در مورد فروش خانه مادرش مطلع می شود با او تماس میگیرد. اسمان خانم باختن در قمار را بهانه کرده و پول میخواهد. پیلدیز از دست او عصبانی می شود.
در شرکت هالیت جلسه هیئت مدیره تشکیل می شود و اندر به عنوان یکی از
سهامداران با سهام بالا تر از از قبل، وارد می شود. هالیت و علیهان شوکه می
شوند. هالیت با اندر بیرون آمده و با او شروع به بحث میکند. اندر در قبال
فروختن سهام به هالیت از او یک سمت در هیئت مدیره میخواهد. علیهان با
زرین تماس گرفته و او نیز به شرکت می آید. علیهان از اینکه متوجه می شود اندر در قبال طلاق از زرین سهام گرفته عصبی می شود. وقتی زرین می آید هالیت با او دعوای شدیدی میکند. زرین میگوید که بخاطر رهایی علیهان این کار را کرده و باز هم هرکاری برای او خواهد کرد و بیرون می رود.
در خانه، زهرا و کمال دوباره با یکدیگر بحث می کنند و پیلدیز حرفهای آن ها را می شنود بعد از رفتن زهرا او پیش کمال رفته و از او میخواهد فردا سر قرار بیاید تا برای آخرین بار با او حرفهایی بزند.
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی سیب ممنوعه
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |