سریالسریال خارجی

خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی استانبول ظالم

در این مطلب از سایت کولاک خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی استانبول ظالم را برای شما کاربران عزیز و علاقمند به سریال های ترکی آماده کرده ایم که در ادامه این پست می خوانید. سریال zalim istanbul در ژانر درام ساخته شده است و بازیگران این سریال عبارتند از؛ بهار شاهین، برکر گوون، سرا کوتلوبی، مینه توگای، دنیز اگور، ادریس نبی تاشکان، فیکرت کوشکان، سیمای بارلاس، اوزان دولونای.

سریال ترکی استانبول ظالم

خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی استانبول ظالم

نریمان دست جرن را می گیرد و به بیرون از محوطه میبرد. او به جرن می گوید: چرا اینکارو با خودت کردی؟ جرن می گوید که این اتفاقات بخاطر دروغ نریمان بوده است. جرن بخاطر اینکه فکر میکردہ قرار است با جنک ازدواج کند، با او رابطه داشته و حالا حامله است. جرن مصمم است و می خواهد هر چه سریع تر، جنک را از وجود بچه با خبر کند. اما مادر بزرگش مانع این کار می شود و عقیده دارد که جنگ به او توجهی نخواهد کرد و با مادری که دارد، از شر جرن خلاص می شود. نریمان می گوید که باید صبر کنند تا جای بچه محکم شود و قابل سقط شدن نباشد. در ضمن اگر الان این خبر را همه بفهمند، هیچ کس از جرن حمایت نخواهد کرد.

مادرش اگر بداند دخترش قبل از عقد و عروسی حامله شده، او را می کشد. جنک و خانواده اش او را قبول نخواهند کرد. بنابراین باید با فکر و نقشه ی قبلی عمل کنند. جرن قبول میکند که تا وقتش نشده سکوت کند. نورتن تلاش میکند که به ندیم غذا بدهد اما ندیم نمیخورد. ندیم میگوید که مجبره را می خواهد. نورتن حرف های ندیم را به آگاه خبر می دهد. .

آنها در آشپزخانه مشغول کار بودند که نورتن می آید و به جرن می گوید که به اتاق ندیم برود و شام بدهد، جرن با بی میلی قبول می کند. جمره تمام روز کاری نکرده و اجازه ی ورود به ویلا را ندارد. او در حیاط ایستاده و هوا می خورد. جنگ به خانه می آید و به سمت جمره می رود. او با خنده به جمره می گوید که به خانواده ات گفتی منو بوسیدی. جمره در پاسخ می گوید که خیال نکند از او خوشش می آید. او فقط می خواست حد و حدود برادر کوچکش (جیوان) را نشان دهد. جنگ با لبخند می گوید : تو شجاع ترین دختری هستی که تاحالا دیدم، حتى جلوی مامانم هم ایستادی. در واقع میتونم بگم به احمق شجاع هستی.

چون حماقت کردی و بدون تاکتیک و برنامه ریزی جلو رفتی. من به تو راهشو نشون میدم. برو معذرت خواهی کن. کارت رو پس بگیر. و به میدون جنگ برگرد. جمره می گوید که لازم نیست به او درس بدهد. جمره نمی تواند بفهمد چرا جنکه میخواهد به او کمک کند. جرن در اتاق ندیم، سعی می کند به او غذا بدهد. اما ندیم لب به غذا نمی زند.

جرن صبرش را از دست می دهد و غر میزند. ندیم میلی به غذا ندارد زیرا می خواهد که جمره بیاید. او با ویلچر جلوی پنجره می رود و جمره و جنگ را در حیاط می بیند. جرن که هنوز از خواهرش کینه به دل دارد، به در گوش ندیم اتفاقی که بین جمره و جنگ افتاده است را خبر میدهد. ندیم عصبی می شود و با ویلچر به طبقه پایین می رود. او با سرعت به سمت جنک می رود و رویش هجوم می برد. ندیم از روی ویلچر به روی ندیم می افتد و او را کتک می زند. جنک خود را از دست ندیم نجات نمی دهد، در عوض فریاد می زند که منو بزن.

جرن با عجله به سالن غذاخوری می رود و میگوید آقا ندیم و جنگ در حیاط دعوایشان شده است. آگاه و شنیز و داملا همگی به حیاط میروند، آگاه به بادیگارد ها دستور میدهد ندیم را از روی جنک بلند کنند و به اتاقش ببرند. جنکا با صورت زخمی بلند می شود و با ماشین بیرون می رود. آگاه نمی داند چه خبر شده و چرا دعوا شده است. از این رو به اتاق ندیم می رود و از او سوال می کند. ندیم نام جمره را می آورد و میگوید : جمره بازیچه اون نیست. جمره مال منه شنیز که می بیند پسرش زیر کتک های ندیم مانده و خود را مجازات کرده است، گریه اش می گیرد و به اتاق می رود. آگاه در اتاقش جریان را به نورتن می گوید و نمی داند چه کار کند. پسرش به بال و پر جمره می پیچد و برادر زاده اش عاشق جمره شده است.

او نمی داند که آیا باید جمره و ندیم ازدواج کنند یا خیر، شنیز که فال گوش ایستاده است با شنیدن ازدواج به اتاق می آید و میگوید که باید از روی جنازه من رد بشوی. آگاه نورتن را مرخص می کند. شنیز می گوید دختری که از خانواده بی ادبی ست و عذرخواهی نکرده است، عروس این خانواده نخواهد شد. آگاه تایید می کند و بخاطر گستاخی جمره به شنیز حق می دهد.

جمره در خانه استرس دارد و دلیل حال ندیم را نمی داند. او به یاد حرف جنک می افتد و می فهمد که حق با جنگ بوده است. از این رو به عمارت می رود و در حضور آگاه، از شنیز عذرخواهی می کند. او می خواهد که سر کار برگردد. آگاه عذرخواهی او را قبول می کند و اجازه کار می دهد. جنک با افکار پریشان رانندگی می کند و در جاده ای می ایستد. او آن شب به خانه باز نمیگردد.

صبح روز بعد، جمره رو به روی ندیم می نشیند. ندیم لبخند می زند و خودش صبحانه اش را می خورد، آگاه از دوربین خوشحالی ندیم را می بیند و خوشحال می شود. شنیز با گوشی تلفن اش به دوربین وصل است و آنها را زیر نظر دارد. او می خواهد که کتک های دیشب ندیم را تلافی کند. جمره از ندیم دلیل دعوای دیشب را می پرسد، ندیم می گوید که جنگ تو را بوسیده و می خواسته به تو تجاوز کند. جمره عصبی میشود و می پرسد چه کسی اینها را به تو گفته است. ندیم می گوید :{ خواهرت گفته }

 


همچنین بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی استانبول ظالم

سریال ترکی استانبول ظالم چند قسمت است؟

معرفی سریال ترکی استانبول ظالم+ بیوگرافی بازیگران

 


⇐ مطالب بیشتر در لینک های  سریال ترکی جدید، سریال ترکیه ای، سریال های در حال پخش ترکیه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا