داستان کامل قسمت ۵۰ سریال ترکی لروکس همه جا تو Her Yerde Sen به همراه جرئیات همچنین خلاصه داستان سریال ترکی لروکس قسمت ۵۰ را در این مطلب بخوانید.
این سریال ترکیه ای در اوایل سال ۲۰۱۹ تولید شد و در تابستان این سال پخش شده است. ژانر این سریال درام و رمانتیک است، در حال حاضر قسمت های زیادی از فصل اول این سریال پخش شده است. سریال ترکی همه جا تو جمعه ها ساعت ۲۰:۰۰ از شبکه Fox پخش میشود. این سریال در شهر استانبول ترکیه در حال ساخت است.
.
دخترها سر میز لروکس یک دسته گل به همراه یک یادداشت عاشقانه میگذارند. بوراک وقتی از جلوی میز لروکس رد می شود، کنجکاو می شود که گل از طرف کیست. همان لحظه دمیر نیز به شرکت می آید. پشت سر او لروکس نیز وارد شده و مستقیم سر میزش می رود.او با دیدن دسته گل متعجب می شود و باز هم تصور میکند که دمیر آن را برایش خریده است. دمیر نیز تصور میکند که بوراک آنها را برای لروکس خریده است. بوراک و دمیر به اتاق می روند و در مورد شرایط جدید شرکت صحبت میکنند.انها دو شرکت مجزا می شوند، اما بوراک میگوید که مکان شرکت را تغییر نخواهد داد.
.
او همچنین در مورد لروکس، میگوید که او جزو کارمندان خودش خواهد شد. دمیر به او میگوید که لروکس استعفا داده است. بوراک میگوید که لروکس را استخدام میکند، زیرا استعفا از این شرکت به منزله استخدام در شرکت اوست و اینها تفاوت دارند. بوراک ناگهان به این فکر میکند که شاید علت استعفای لروکس، رفتن به شرکت بوراک بوده و منظورش از عاشق رئیس شدن، بوراک بودهاست. فکر او به هم میریزد. کمی بعد، او و بوراک جلسه ای گذاشته و نیرو ها را تقسیم میکنند. بوراک لروکس را برای شرکت خودش انتخاب میکند.
.
لروکس بخاطر اینکه باز هم در شرکت است و مشکل ممنوعیت عشقی ندارد خوشحال می شود، اما دمیر تصور میکند که او بخاطر کار با بوراک خوشحال شده است. بعد از جلسه، دمیر سر میز لروکس رفته و به یادداشت دسته گل او نگاه میکند و آن را برمیدارد. عظمیه با ذوق از این صحنه عکس میگیرد و برای مروه و آیدا میفرستد. آنها از اینکه نقشه شان گرفته است و دمیر حساس شده است خوشحالند. ایبو به کافه می رود و از لیلا و فریده خانم سراغ آیدا را میگیرد . آنها میگویند که آیدا شرکت است. فیروزه خانم علت دلخوری میان ایبو و آیدا را می پرسد. ایبو با کلافلگی از دخالت همه در روابط و کارهای یکدیگر گله میکند. لیلا و فیروزه خانم از اینکه ایبو مخالف تفکر آنهاست، عصبی می شوند. دمیر پیش ودات می رود و در مورد دسته گل و یادداشت ها به او میگوید.
.
او از اینکه این وسط کسی پیدا شده و به لروکس ابراز علاقه میکند عصبی است. ودات به لروکس حق میدهد و میگوید که دیر یا زود کسی وارد زندگی او خواهد شد و او ازدواج خواهد کرد، و قرار نیست منتظر او بماند. دمیر از حرص شنیدن این حرفها، لیوان را در دستش خورد میکند. او به خودش آمده و از پیش ودات می رود. در خانه، لروکس در حال جمع کردن ظرفها در آشپزخانه است و در حین کار پشت سر دمیر غر می زند. وقتی دمیر می آید، لروکس میخواهد به اتاق برود تا با او رو در رو نشود. دمیر که گویا دسته گل ها روی او اثر گذاشته، از لروکس میخواهد که تمریناتی را که بنیامین به آنها داد انجام دهند. آنها هر دو به تراس رفته و تمرینات را میخوانند. در تمرین اول از آنها خواسته شده که به یکدیگر مدتی طولانی زل بزنند. آنها از این کار منصرف می شوند.
.
در تمرین دوم از آنها خواسته شده تا کاری را که تا به حال انجام ندادهاند را با یکدیگر انجام دهند. آنها سر این مسأله نیز به توافق نمی رسند. در تمرین سوم، آنها باید رازی را که تا به حال به کسی نگفته اند، به یکدیگر بگویند. آیدا شب بعد از کار دم کلینیک ایبو می رود. او از پشت پنجره ایبو را درحال انجام کار و بازی با حیوانات میبیند. او در صندوق موتور ایبو یک جعبه که داخلش یک عدد شیرینی عروسکی است میگذارد و می رود.
همچنین بخوانید:
⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های سریال ترکی جدید ، سریال ترکی عاشقانه و سریال های در حال پخش ترکیه مراجعه کنید
دریافت لینک کوتاه این نوشته: