داستان کامل قسمت ۵۱ سریال ترکی لروکس همه جا تو Her Yerde Sen به همراه جرئیات همچنین خلاصه داستان سریال ترکی لروکس قسمت ۵۱ را در این مطلب بخوانید.
این سریال ترکیه ای در اوایل سال ۲۰۱۹ تولید شد و در تابستان این سال پخش شده است. ژانر این سریال درام و رمانتیک است، در حال حاضر قسمت های زیادی از فصل اول این سریال پخش شده است. سریال ترکی همه جا تو جمعه ها ساعت ۲۰:۰۰ از شبکه Fox پخش میشود. این سریال در شهر استانبول ترکیه در حال ساخت است.
.
لروکس طبق تمرین برگه مشاور، رازی را برای دمیر تعریف میکند. او میگوید که در بچگی باعث شده که کودکی داخل چاه بیفتد و آسیب ببیند. برای همین خانواده اش به عنوان تنبیه او را به ییلاق پیش مادربزرگش فرستادند. او در این مدت دوستانش را که از شهرشان رفتند از دست داد و همچنین اسبی که داشت،مرد و از داشتن تمام اطرافیانش در این مدت محروم بوده و خیلی اذیت شده. لروکس با یادآوری ان روزها گریه اش میگیرد و دمیر نیز برای او ناراحت می شود. سپس دمیر برای لروکس تعریف میکند که وقتی بچه بود، مادرش قصد داشت پدرش را ترک کند.
.
دمیر دوست داشت همراه مادرش برود، اما پدرش به او گفت که اگر با او بماند مادرش نیز بخاطر او زود برمیگردد و با هم هستند. دمیر به خاطر حرف پدرش با مادرش نرفت، و از روزی که مادرش رفت دیگر هرگز او را ندید. لروکس شوکه و ناراحت می شود. دمیر دیگر ادامه نداده و به اتاقش می رود. لروکس نیز به اتاقش می رود. آنها تا دیروقت بیدار مانده و با خود فکر میکنند. صبح، دمیر زودتر آماده شده و هنگام بیرون رفتن روی در گل و یادداشتی میبیند که نوشته :«به حرفهایی که گفتم خوب فکر کردی لروکس؟ من دائم به تو فکر میکنم.» دمیر نمیداند که چه کسی این پیامها را برای لروکس میفرستد. او با حرص بیرون می رود. بچه های شرکت همگی برای خداحافظی با بورا پیش او می روند. مروه از رفتن بورا ناراحت است.
.
در شرکت،بچه ها کارهای شرکت جدید را انجام داده و بابت این قصه ذوق دارند. آنها همگی با هم خوش میگذرانند و دمیر هر بار با چهره ای عبوس از اتاق بیرون آمده و به آنها نگاه میکند. صبح روز بعد هنگامی که دمیر در حیاط مشغول ورزش است، متوجه پیامی روی گردن سگشان می شود که ساعت و مکان قرار را نوشته است. او با حرص داخل می رود و چیزی نمیگوید. سپس لروکس به حیاط می آید و آن یادداشت قرار را دور قلاده سگ میبیند. او تصور میکند که دمیر با او قرار گذاشته و خیلی خوشحال می شود. در شرکت، لروکس کارهایش را زودتر انجام داده و از بوراک که پیش دمیر است اجازه میگیرد تا زودتر برود. دمیر به این فکر میکند که لروکس بخاطر قرارش میخواهد زودتر برود. بعد از رفتن لروکس، دمیر نیز از شرکت به گلخانه ودات می رود.
.
او ماجرا را برای ودات تعریف میکند. ودات از اینکه دمیر حرصش گرفته ولی کتمان میکند، خنده اش میگیرد .او به دمیر میگوید که به همان رستوران برود تا ببیند لروکس با چه کسی قرار دارد. شب لروکس که حسابی به خودش رسیده به رستوران می رود. او دمیر را را میبیند و با ذوق سمت میز او می رود و می نشیند. دمیر میگوید که منتظر او نبوده و از لروکس میخواهد از سر میزش بلند شود.
.
لروکس علت این رفتار دمیر را درک نمیکند و با حرص سر میزی که گارسون می گوید می رود. عظمیه که شخصی را قرار بود سر قرار بفرستد تا حسادت دمیر را برانگیزد، متوجه می شود آن شخص کاری برایش پیش آمده و نمی تواند برود. لروکس مدام به آیدا و مروه و عظمیه پیام میدهد و میگوید که تنها نشسته و دمیر نیز پیش او نیست. دخترها تصمیم میگیرند برای برانگیختن حسادت دمیر، از بوراک به بهانه اینکه لروکس در موقعیت مناسبی نیست، بخواهند که دنبال او برود. لروکس و دمیر تا زمان تعطیلی رستوران میمانند. دمیر از لروکس میخواهد که دیگر بروند زیرا کسی نمی آید.
.
لروکس با عصبانیت با دمیر به بخاطر بازی دادن او دعوا میکند. دمیر میگوید که او نامه ها را ارسال نکرده. او خودش نیز متعجب می شود. لروکس همچنان از دست دمیر عصبی است و از رفتارهای بد او به ستوه آمده و با گریه میخواهد برود. دمیر ناگهان او را سمت خودش کشیده و میبوسد. بوراک که دنبال لروکس آمده بود از دور این صحنه را میبیند و شوکه می شود.
همچنین بخوانید:
⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های سریال ترکی جدید ، سریال ترکی عاشقانه و سریال های در حال پخش ترکیه مراجعه کنید
دریافت لینک کوتاه این نوشته: