داستان کامل قسمت ۵۲ سریال ترکی لروکس همه جا توHer Yerde Sen به همراه جرئیات همچنین خلاصه داستان سریال ترکی لروکس قسمت ۵۲ را در این مطلب بخوانید.
این سریال ترکیه ای در اوایل سال ۲۰۱۹ تولید شد و در تابستان این سال پخش شده است. ژانر این سریال درام و رمانتیک است، در حال حاضر قسمت های زیادی از فصل اول این سریال پخش شده است. سریال ترکی همه جا تو جمعه ها ساعت ۲۰:۰۰ از شبکه Fox پخش میشود. این سریال در شهر استانبول ترکیه در حال ساخت است.
.
بوراک با دیدن این صحنه، اشک در چشمانش حلقه زده و عصبی می شود. دمیر لروکس را به سمت ماشین می برد. لروکس با عشق، دمیر را بغل میکند. آنها هر دو خوشحال هستند. بوراک با آیدا تماس میگیرد و پیش آنها می رود. در ماشین، لروکس که هم خوشحال و هم مست است، از سانروف ماشین بیرون آمده و فریاد می زند که دمیر عاشق اوست و میخواهد این را همه مردم شهر بدانند. دمیر او را پایین آورده و سعی دارد آرامش کند.
.
در خانه، لروکس که حالا دیگر به عشق دمیر نسبت به خودش مطمئن شده، شروع به گله از او به خاطر رفتارش با او و رابطه اش با آلارا، و همچنین ممنوعیت عشقی که باعث اذیت ها و مشکلات برای بورا و مروه شد میگوید. دمیر نیز از پنهان کاری او در مورد ازدواج آنها گله میکند. در کافه، بوراک با عصبانیت به آنجا رفته و از دخترها میپرسد که آنجا چخبر است و آنها چرا او را به رستوران فرستادند. دختر ها که انتظار این برخورد را از بوراک نداشته و نمیدانند چه اتفاقی افتاده، نمیدانند چه باید بگویند. او میگوید که وقتی به رستوران رفته، دمیر را پیش لروکس و در حال بوسیدن او دید.
.
بچه ها از شنیدن این حرف خوشحال می شوند، سپس برای بوراک تعریف میکنند که گویا شخصی با لروکس قرار گذاشته و سر قرار نیامده است و آنها بوراک را برای این فرستادند که دنبال لروکس برود. بوراک وقتی از حرفهای آنها متوجه می شود که زیاد از این قضیه و رابطه بین لروکس و دمیر بدشان نیامده، حرصش میگیرد و علت عوض شدن دختر ها نسبت به دمیر که با او دشمن بودند را درک نمیکند. او به آنها میگوید که دمیر آدم قابل اعتمادی نیست و آمدن او به ترکیه و خرید سهام شرکتی که رو به ورشکستگی بوده، عجیب و مشکوک است. دختر ها چنین تفکری ندارند، اما بوراک میگوید که این مسأله را پیگیری خواهد کرد. در خانه، دمیر سعی دارد لروکس را که به خاطر مستی و همچنین ابراز عشقشان خیلی هیجانزده شده، آرام کند.
.
ودات با دمیر تماس میگیرد تا خبری بگیرد که او چه کرده است. او وقتی صدای داد و بیداد لروکس و خنده های دمیر را می شنود متوجه می شود که بین آنها خوب شده است و تماس را قطع میکند. دمیر لروکس را به اتاق برده و می خواباند. در کافه بعد از رفتن بچه ها، ایبو به دیدن آیدا می آید. آیدا با ناراحتی او را بغل کرده و میگوید که در کاری که ایبو خوشش نمی آید، یعنی دخالت در زندگی دیگران، خرابکاری کرده است. صبح، دمیر لروکس را به زور بیدار کرده و به حمام می فرستد تا سرحال شود. او میز صبحانه برای خودشان میچیند. سر میز، لروکس تظاهر میکند که چیزی از شب گذشته یادش نمی آید. او میخواهد واکنش دمیر را ببیند. سپس وقتی متوجه می شود که دمیر، سر قرار رفتن بیهوده لروکس را به رویش نمی آورد، خوشحال شده و از او تشکر میکند.
.
در شرکت، بوراک ، فرخ را کنار کشیده و از او میخواهد که در مورد تمام جزییات زندگی دمیر تحقیق کند و اطلاعاتش را به او بدهد. هنگامی که دمیر و لروکس از خانه بیرون می آیند، دوباره دسته گل و یادداشتی برای لروکس بیرون است. آنها هنوز نمیدانند چه کسی این گلها را می فرستد. در شرکت، عظمیه یک بسته کادو روی میز لروکس می گذارد. او در جواب مروه و آیدا برای تمام کردن این کار، میگوید که اگر این گل و کادو فرستادن ها ناگهان قطع شود آنها مشکوک می شوند و همچنین ایجاد حسادت در دمیر برای نزدیک تر شدنش به لروکس خوب است.