داستان کامل قسمت ۵۴ سریال ترکی لروکس

لروکس و دمیر به خانه لیلا و‌ فیروزه خانم می روند. سر میز شام، دوباره بحث خانه پیش می آید. لیلا و فیروزه خانم فکر میکنند که با دوستی دمیر و لروکس دیگر آن‌ها پیگیر خانه نمی شوند، وقتی دمیر به آنها میگوید که در هر صورت باید تکلیف خانه مشخص شود،کمی شوکه و ناراحت می شوند. دمیر میگوید که در این باره با وکیل‌هایشان صحبت خواهند کرد و دیگر بحث را ادامه نمی‌دهد. وقتی لیلا و فیروزه برای آوردن دسر به آشپزخانه می روند، لروکس از این حرف دمیر گله میکند، اما دمیر میگوید که آنها باید تنبیه و اذیت شوند تا دیگر سر کسی را کلاه نگذارند. آنها شب قدم زنان به سمت خانه می روند.

.

لروکس از دمیر میخواهد که طبق تمرینشان، کاری که تا به حال انجام نداده اند را انجام دهند. آنها نزدیک خانه در کوچه شروع به رقص تانگو میکنند و هر دو لذت می برند. فرخ برای دادن خبرهای جدید با بوراک قرار میگذارد. او به بوراک میگوید که توانسته نامزد سابق دمیر را پیدا کند. او میگوید که نامزد سابق دمیر، ایلول، دختر یکی از مدیران شرکت است. بوراک شوکه شده و بعد از کمی فکر کردن به این نتیجه می رسد که دمیر به عمد سهام شرکت پدر نامزد سابقش را گرفته تا بتواند به او نزدیک شود. او از اینکه راز دمیر را پیدا کرده خوشحال است. سپس با پدر ایلول تماس میگیرد و به بهانه کمک گرفتن در پروژه کاری، شماره دخترش را میگیرد. او سپس با ایلول تماس میگیرد و میگوید که قصد دارد با یکی از مدیران برای یک پروژه با او قرار ملاقات بگذارد، و آن شخص دمیر ارندیل است.

.

هنگامی که دمیر و لروکس داخل خانه می‌روند. آقا بورچ، مشتری جدیدی که امروز لروکس با او سر قرار بود، با او تماس گرفته و میگوید که فردا به سفر خواهد رفت برای همین از لروکس میخواهد که شب برای بررسی پروژه به هتل او برود. دمیر از این قضیه عصبی می شود و همراه لروکس به هتل می رود‌. لروکس از او میخواهد که نگران نباشد و خودش تنهایی همراه آقا بورچ می رود‌. بورچ به بهانه اینکه نقشه ها در اتاق اوست از لروکس میخواهد همراهش بیاید. لروکس در اتاق میز شام تزیین شده ای می بیند و عصبی می شود. او بی توجه به حرف‌های بورچ بیرون آمده و میگوید که دیگر با او کار نخواهد کرد. سپس پایین میرود. او پیش دمیر چیزی به رویش نمی آورد، اما دمیر از رفتار او متوجه می شود که مشکلی پیش آمده‌. آنها به خواست لروکس به خانه برمیگردند‌.

.

صبح وقتی لروکس بیدار می شود دمیر را در خانه نمی بیند. او با دمیر تماس میگیرد و متوجه می شود که دمیر برای کاری زودتر رفته است. ودات برای شب، لروکس و دمیر را دعوت کرده و به بازار آمده تا برای شام ماهی بخرد. او در بازار از دور ایلول را میبیند و شوکه می شود. ایلول سریع تاکسی گرفته و می رود. لروکس در شرکت، ماجرای شب گذشته را به بوراک میگوید. بوراک به شدت عصبانی می شود و از لروکس میخواهد شکایت کنند، اما لروکس میگوید که حتما بورچ انکار خواهد کرد و بی فایده است. دمیر به هتل رفته و قصد دارد بورچ را ادب کند. سپس به شرکت می آید.

.

عظمیه خبر میدهد که امروز دمیر قرار مصاحبه دارد. دمیر قبل از مصاحبه‌، به اصرار لروکس را به کافه می برد تا تایم استراحت قهوه ای بخورند. بورچ با صورتی زخمی پیش آنها آمده و بابت اینکه قصد اذیت لروکس را داشته از معذرت خواهی میکند و می رود. لروکس وقتی می فهمد که دمیر این کار را کرده است عصبی می شود و از کافه می رود. دمیر پیش او رفته و سعی دارد با لروکس حرف بزند. لروکس از اینکه دمیر در کار او دخالت کرده و جای او تصمیم گرفته است ناراحت است.