داستان کامل قسمت ۵۶ سریال ترکی لروکس

لروکس که فکر میکند دمیر جلسه دارد، عذرخواهی کرده و می خواهد برود. ایلول با لروکس دست می‌دهد و خودش را معرفی میکند. او میگوید که در هتل رفتن است و به زودی یک جلسه در شرکت میگذارند تا همه با او آشنا شوند. او از اتاق می رود. لروکس با دمیر صحبت میکند، اما دمیر فکرش درگیر است. او به لروکس میگوید که دیگر مثل امروز بی خبر از خانه نرود، زیرا او نمیخواهد که در خانه بدون لروکس بماند.

آنها یکدیگر را بغل کرده و لروکس وقتی مطمئن می شود حال دمیر خوب است، سرکارش می رود. دختر ها دور هم جمع شده و با تعجب به ایلول نگاه میکنند و بین خودشان در مورد او حرف می زنند که برای چه به آنجا آمده است. جلسه برگزار شده و همه دور هم جمع می شوند. ایلول شروع به صحبت کرده و میگوید که از این به بعد مدیر بخش مالی است و در واقع انگار یک رییس دیگر به شرکت اضافه شده است.

او بعد از صحبت در مورد شرکت، میگوید که میخواهد سر فرصت با تک تک بچه ها جداگانه آشنا شود. بچه ها از برخوردهای او خوششان می آید. بعد از جلسه، بوراک به دمیر میگوید که برای صحبت در مورد شرکت، نهار را سه تایی بیرون بروند. دمیر که میخواهد نهار با لروکس باشد، میگوید که بعد از نهار بروند اما دمیر میگوید بعد از ظهر جلسه دارد. دمیر به لروکس پیام داده و مجبور می شود همراه آنها برود. بعد از رفتن آنها، در شرکت هر کس به مشکلی برخورده و سیستم ها به بهم میریزد. بچه ها عصبی شده و برای نهار به حیاط می روند.

مروه میگوید که با بورا به مشکل خورده زیرا او هنوز تعیین نکرده که چه زمانی قرار است برگردد. بچه ها به او پیشنهاد می‌دهند که او به شهر بورا بورد تا با خانواده او نیز آشنا بشود. آنها به مروه میگویند که باید برای خانواده بورا سوغاتی بخرد. آنها که به این مسائل وارد نیستند، با لیلا و فیروزه خانم تماس میگیرند تا مشورت کنند. فیروزه خانم آنها را بعد از کار به خانه شان دعوت میکند تا آنها را راهنمایی کنند. بوراک و دمیر و ایلول در رستوران مشغول صحبت در مورد شرکت هستند. دمیر که عصبی است، مدام به بوراک بخاطر اشتباهاتش در شرکت طعنه می زند. ایلول از آنها میخواهد که گذشته را فراموش کنند و به وضعیت و پیشرفت شرکت فکر کنند. بنیامین، پیش ایبو می رود.

او در مورد شرایط دمیر و لروکس که خوب پیش می رود صحبت کرده و ایبو از اینکه برای آنها اختصاصی وقت میگذارد و به خانه شان می رود تشکر میکند. بنیامین سعی دارد به رابطه ایبو و آیدا نیز کمک کند. او به ایبو پیشنهاد می‌دهد که برای بهبود رابطه شان باید با زوج‌های دیگر قرار گذاشته و دسته جمعی وقت بگذارنند. بوراک در رستوران میگوید که جلسه دارد و زودتر می رود. دمیر و ایلول تنها می شوند و دمیر می خواهد برود، اما ایلول از او میخواهد که با یکدیگر چای بخورند. او اصرار دارد که لب ساحل بروند و آنجا چای بخورند.