داستان کامل قسمت ۸۱ سریال ترکی استانبول ظالم

۰ زمان تقریبی مطالعه 2 دقیقه

داستان کامل قسمت ۸۱ سریال ترکی استانبول ظالم مطلب هر آنچه در قسمت ۸۱ سریال ترکی استانبول ظالم گذشت را اینجا بخوانید و پیگیری کنید. سریال zalim istanbul در ژانر درام ساخته شده است و بازیگران این سریال عبارتند از؛ بهار شاهین، برکر گوون، سرا کوتلوبی، مینه توگای، دنیز اگور، ادریس نبی تاشکان، فیکرت کوشکان، سیمای بارلاس، اوزان دولونای.

عضلات بدنش به شدت درد گرفته و می‌لرزند. جمره که بغض کرده به آگاه می‌گوید چشم های ندیم جور دیگری نگاه می‌کنند. آگاه بحث را عوض کرده و می‌خواهد به مهمان ها برسد. جنک به دروغ میگوید که مادرش سردرد داشته و خوابیده است. آن شب، جنک به جمره می‌گوید : « پس تو از راز بابام خبر داشتی. میدونستی ندیم خوب میشه و برمیگرده برای همین طلاق نگرفتی. حالا که ندیم خوب شده دوتایی منو مامانم رو از بین میبرین؟» جنک با ناراحتی از اتاق بیرون می‌رود. در مزرعه، دکتر درمورد اتفاقات و احساسات ندیم می‌پرسد.

ندیم توضیح می‌دهد که در چشم های شنیز، ترس و در جنک تعجب را حس کرده است. اما نتوانسته از جمره چیزی بفهمد. از زمانی که جمره در مزرعه گفته که همانند بقیه به او دلسوزی میکرده، دیگر چیزی حس نمی‌کند. نریمان به خانه جرن می‌رود و آمدن ندیم را به او تعریف می‌کند. صبح روز بعد، آگاه تدارکات بازگشت ندیم را چیده و اتاق ندیم حاضر است. او با استرس در حیاط قدم می‌زند. ندیم و دکترش در راه خانه هستند. شنیز از پنجره به بیرون خیره شده است. جنک می‌پرسد که آیا حاضر است؟ شنیز می‌گوید که انسان برای قیامت نمی‌تواند حاضر باشد.

صبح روز بعد، ندیم به دیدن دکتر روانپزشک (اویا خانم) رفته است. دکتر از نزدیک شدن ندیم به جرن تعجب کرده زیرا می‌داند که جرن آدم خطرناکی برای ندیم است. ندیم از سوال جواب های دکتر خسته می‌شود و می‌خواهد جلسه را تمام کند. دکتر نمی‌تواند بفهمد که ندیم چه نقشه ای در سر دارد. او هر جلسه درمانی اش را با میکروفون ضبط می‌کند.

ندیم روبروی عمویش ایستاده و می‌خواهد که جرن را به خانه اش بازگرداند. آگاه با عصبانیت می‌گوید که این دختر را در خانه اش راه نمی‌دهد. ندیم بلافاصله می‌گوید: « اینجا خونه منه» آگاه که جلوی افراد خانواده اش خورد شده، بیرون می‌رود.

ندیم و جرن در کافی شاپ نشسته اند. ندیم با جنک تماس می‌گیرد تا او و جمره را دعوت کند. جرن به ندیم می‌گوید: « تو از اولش هم جمره رو دوست داشتی من میتونم بهت کمک کنم چون منم جنک رو می‌خوام. به همه میگم این بچه از جنکه.

آن شب سحر دخترش را نصیحت می‌کند که تنها نماند و دنبال شوهرش برود. جمره در مورد رفتن جنک عذاب وجدان دارد و به او زنگ میزند. اما گوشی جنک خاموش است و جمره برایش پیغام می‌گذارد:« میدونم که ازدواج ما واقعی نیست ولی از رفتنت ناراحت شدم. میام اونجا حرف بزنیم.»

/ قسمت ۸۱ سریال ترکی استانبول ظالم را خواندید.

همچنین بخوانید: