خلاصه داستان قسمت ۱۰۰ سریال ترکی استانبول ظالم | استانبول ظالم قسمت ۱۰۰

۰ زمان تقریبی مطالعه 3 دقیقه

داستان کامل قسمت ۱۰۰ سریال ترکی استانبول ظالم مطلب هر آنچه در قسمت ۱۰۰ سریال ترکی استانبول ظالم گذشت را اینجا بخوانید و پیگیری کنید. سریال zalim istanbul در ژانر درام ساخته شده است و بازیگران این سریال عبارتند از؛ بهار شاهین، برکر گوون، سرا کوتلوبی، مینه توگای، دنیز اگور، ادریس نبی تاشکان، فیکرت کوشکان، سیمای بارلاس، اوزان دولونای.

جنک به حرف های مادرش فکر می‌کند و می‌داند که ندیم بلاخره انتقام خود را خواهد گرفت. او از جمره خواهش می‌کند روزی که همه چیز آشکار شد، در کنارش باشد و تنهایش نگذارد. جمره با کمال میل قبول می‌کند. داملا درخت کاجی برای کریسمس سال جدید تدارک دیده است. او مدام از اتفاقات سال ۲۰۱۹ غر می‌زند اما کمی بعد متوجه می‌شود که این اولین سال نو ندیم پس از چندین سال است. کمی بعد جنک و جمره نیز می‌آیند. داملا به ازدواج تقلبی آنها تیکه می‌اندازد و جمره دست جنک را محکم می‌گیرد. داملا از همگی میخواهد که جمع شوند و عکس خانوادگی بگیرند. ندیم، جنک، داملا، آگاه و شنیز کنارهم می ایستند و جمره عکس می‌گیرد.

آن شب، آگاه شام خانوادگی را به تعویق می‌اندازد و به شنیز می‌گوید قرار است مهمانی بیاید. هیچکس خبر ندارد که چه کسی قرار است بیاید. جنک و جمره برای شام به خانه سحر دعوت هستند اما آگاه به جنک اجازه رفتن نمی‌دهد. جنک بخاطر حرف پدرش می‌ماند و جمره تنهایی خانه مادرش می‌رود. جرن دوباره سوال‌هایی از ندیم می‌پرسد تا مشکلش با شنیز را بفهمد اما ندیم به او اعتماد ندارد و حرفی نمی‌زند. ندیم می‌داند که دکترش هرجلسه تراپی را ضبط می‌کند. برای همین تلفنی از او میخواهد که آن را پاک کند. جرن از پشت در این حرفها را می‌شنود. کمی بعد اویا به ویلا می‌آید و آگاه می‌گوید که اویا خانم برای انجام بازی روانشناسی آمده است. شنیز از دیدن او جا می‌خورد و با پسرش در اتاق صحبت می‌کند. او امیدوار است که ندیم همچنان ساکت بماند و چیزی از گذشته فاش نکند.

جرن متوجه می‌شود که ریکوردر در کیف اویاست. برای همین حواسش را پرت می‌کند و آن را از کیف برمی‌دارد. جمره برای اینکه بداند در ویلا چه خبر است، آمده و کارهای پنهانی جرن را می‌بیند. جرن به اتاقش می‌رود تا بلاخره بتواند صدای ضبط شده ندیم را بشنود و از رازش باخبر شود. ناگهان جمره می‌آید و آن را از دست خواهرش میقاپد و میگوید:« دکتر محرم راز ندیمه. تو حق نداری بهش گوش کنی.» سپس جرن را در اتاق حبس می‌کند و می‌رود تا ریکوردر را به اویا پس بدهد. آگاه به همراه دکتر، شنیز و جنک وارد اتاق ندیم می‌شوند. ندیم غافلگیر شده و نمی‌خواهد وارد بازی روانشناسی بشود. شنیز هم مخالف انجام اینکار است. آگاه در اتاق را قفل می‌کند و کلیدش را از پنجره بیرون پرت می‌کند. او فریاد می‌زند که هیچکس نمی‌تواند بیرون برود تا دکتر کارش را بکند. اویا زمانی که ندیم در کودکی از پنجره افتاده را یادآوری می‌کند و می‌گوید:« شنیز خانم شما امشب ندیم هستین. جنک تو مادرت هستی. ندیم تو هم جنک هستی.

امشب یک نفر ندیم رو از پنجره پایین می‌اندازه. کدوم یکی از شما اینکارو کرده؟» جنک و ندیم هردو می‌لرزند و شنیز فریاد می‌زند که حرفها مسخره است. قرار می‌شود ندیم بگوید چه کسی او را پرت کرده و روی ویلچر بنشاند. کمی بعد، ندیم دست جنک را گرفته و روی صندلی می‌نشاند. شنیز تلاش می‌کند پسرش را بلند کند اما جنک نشسته و گریه می‌کند. جمره که پشت در مانده به کمک نورتن با کلید یدکی در را باز می‌کند و داخل می‌شود. جنک می‌گوید:« من ندیم رو از پنجره انداختم» آگاه نمی‌تواند باور کند و بغض اش می‌ترکد.

همچنین بخوانید: