خلاصه داستان قسمت ۵ سریال پرگار از شبکه ۱ + عکس
در این مطلب از مجله اینترنتی کولاک خلاصه داستان قسمت ۵ سریال پرگار را که جایگزین سریال رمضانی زیرخاکی است، می خوانید. این سریال در ۲۹ قسمت ۴۵ دقیقه ای از قاب تلویزیون نمایش داده خواهد شد. این مجموعه با ملودرام اجتماعی برای مخاطبان و علاقه مندان به سریال های تلویزیونی تهیه شده است. در لیست بازیگران سریال پرگار نام هنرمندانی همچون مرجانه گلچین، الهام طهموری، مریم سرمدی، سهیلا جوادی، مریم سردشتی، بهرنگ علوی، فریبا کوثری، بابک کریمی، تیما پور رحمانی، حسین روزمه، رضا امامی، فاطمه مرتاضی، علی عمرانی، زهره نعیمی، فریبا جدی کار، نجوا صاحب الزمانی، امیررضا دلیری و کتایون علیزاده دیده می شود.
خلاصه داستان سریال پرگار
قصه این سریال درباره مشکلات نوجوانان است که به طور غیر مستقیم پیرامون موضوعاتی همچون مواد مخدر در مدارس، نقش خانواده در تعلیم و تربیت فرزندان و عشق بازیگری بین جوانان و نوجوانان به خصوص دختران روایت میشود. همچنین در خلاصه داستان آمده است که آسیب های استفاده از فناوری روی دانش آموزان خصوصا دختران محصل چه میزان است و نحوه برخورد پدر و مادرها با فرزندان نوجوان شان را آموزش میدهد. داستان سریال پرگار زندگی خانوادهای را به تصویر میکشد که برای ادامه تحصیل دختر بزرگترشان در مقطع دکترا راهی تهران میشوند، اما خواسته یا ناخواسته درگیر موضوعاتی میشوند که دستمایه سکانس های مختلف سریال است.
قسمت ۵ سریال پرگار
آقای تجلی با مادرش حرف میزند تا تصمیمی که گرفته برای رفتن به تهران را باهاش درمیان بگذارد و هم ازش اجازه بگیرد تا دفتر، محل کارش را بفروشد تا برای خرج و مخارجش در تهران به مشکل نخورد مادرش مخالفتی نمیکند فقط ازش میخواد تا استرس به خودش راه ندهد و کمتر حرص و جوش بخورد و بهش سر بزنند که آقای تجلی بهش میگوید که شما هم حتما باید باهامون به تهران بیاین.
محبوبه و فرشته جفتشان در خانه مادر منعم هستند. محبوبه شب به هوای آب خوردن از اتاقش بیرون میاید که منعم ازش میخواد که بشینه و باهم حرف بزنند. محبوبه تصمیم گرفته منعم را ترک کند و وقتی منعم دلیلشو میپرسد میگوید کنارت دیگه احساس امنیت نمیکنم ولی منعم هنوز عاشقانه دوستش دارد و میگوید نمیزارم زندگیمومو خراب کنی این حرفها را فرشته میشنود و احساس خوبی پیدا میکند چون هنوز منعم را دوست دارد به خاطر همین ازش جدا نمی شود.فردای آن روز محبوبه به امامزاده میرود ولی منعم میترسد و فکر میکند ترکش کرده، شبش فرشته به اتاق محبوبه می رود و باهاش درباره سیاوش حرف میزند محبوبه ازش میپرسد که چرا ازش تاحالا جدا نشده و او هم میگوید دلایل خودم را داشتم تو این بحثشان محبوبه عصبانی شده و از اتاقش او را بیرون میاندازد.
فرداش فرشته با مادر منعم حرف میزند و مادرش که بیشتر فرشته را دوست دارد تا محبوبه بهش میگوید که الان باید با سیاست رفتار کنی که بفهمه تو زنیت بلدی نه محبوبه و بهش میگوید که برات شرط گذاشته که در ازای واگذار کردن سهام طلاق میخواد و فرشته قبول میکند که طلاق میگیرد. خانم بنیان در ماشینش بود که حمید پارسا به کنار ماشینش می رود و ازش میخواد که با هم صحبت کنند. او سوار ماشین خانم بنیان می شود …
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |