خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی بچه | سریال بچه Cocuk قسمت ۳۱

۰ زمان تقریبی مطالعه 3 دقیقه

خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی بچه همچنین سریال بچه قسمت Cocuk قسمت ۳۱ به همراه اطلاعات تکمیلی و جزئیات داستانی سریال ترکی بچه در اینجا. سریال بچه یکی از سریال های پرطرفدار در ترکیه است. ژانر اصلی آن درام و اجتماعی است. در این مجموعه چهار رابطه مادر فرزندی وجود دارد و بسیار زیاد عواطف مادری را نشان می دهد. سریال ترکی بچه Cocuk در سال ۲۰۱۹ تولید شده و پخش آن از اواخر این سال در ترکیه آغاز شده است. این سریال از شبکه استار ترکیه پخش می شده است.

حسن وقتی می فهمد که مراد و علی کمال برای لو دادن و شهادت علیه او آمده اند، شوکه می شود. حسن را برای بازجویی می برند و علی کمال، مراد را دلداری میدهد که کار درستی کرده است و نباید ناراحت باشد. علی کمال و مراد به همراه پلیس ها به سمت جنگل می روند تا مراد جای دفن جنازه را نشان دهد. در خانه امینه، او و آکچا می فهمند که رضا، شوهر آسیه، علی را کشته است. آکچا از شنیدن این مسأله عصبی می شود. امینه وقتی می شنود که یاووز را حسن کشته است، سریع از خانه بیرون می آید و به سمت خانه آسیه می رود تا با مراد صحبت کند.

او از اینکه مراد اعتراف نکرده و حسن بی جهت گناه او را گردن گرفته، حرصش گرفته است. آسیه او را میبیند و با امینه شروع به بحث میکند. امینه به روی او می آورد که خبر دارد مراد قتل را انجام داده و حالا برای گفتن حقیقت پیش پلیس می رود. آسیه که نمیخواهد هیچکدام از پسرهایش به دردسر بیفتند، میگوید که تصمیم دارد خودش قتل را به گردن بگیرد و از امینه میخواهد که چیزی به کسی نگوید. او بابت این مسأله به امینه پول زیادی میدهد. حسن تا زمانی که وکیلش نیامده، هیچ حرفی با پلیس نمی‌زند. وکیل به او میگوید که باید حقیقت را بگوید. حسن میگوید که نمی‌تواند برادرش را به دردسر بیاندازد، اما قتل را نیز گردن نمیگیرد. پلیس ها بعد از کندن زمین، جنازه ای پیدا نمی‌کنند.

مراد شوکه شده و مطمئن است که جنازه را همان جا دفن کرده اند. پلیس ها بخاطر نداشتن هیچ مدرکی، مجبور می شوند حسن را آزاد کنند. آسیه به کلانتری آمده و اعتراف به قتل میکند.پلیس متوجه می شود که او به عمد قتل را گردن گرفته است. پلیس میگوید که جنازه و مدرکی در کار نیست و کسی محاکمه نمی شود، اما حسن میتواند بخاطر افترا زدن آنها، شکایت کند. حسن دم در کلانتری، آسیه را میبیند. او با عصبانیت با آسیه بحث میکند و میگوید که انتقام این کار مراد و علی کمال را خواهد گرفت. اسیه سعی دارد حسن را قانع و آرام کند، اما حسن بی توجه به آسیه می رود. آکچا، پدر آسیه را به خانه او می برد. شعله از دیدن او متعجب می شود.

زینب خواهر شعله نیز که از همه چیز با خبر شده، بابت دستگیر شدن حسن بخاطر لو دادن مراد و علی کمال به او طعنه می زند. آکچا از شنیدن این حرف عصبی می شود.او به حیاط می رود و وقتی آسیه به خانه می آید، به روی او می آورد که خبر دارد شوهرش، پدر حسن را کشته است. آسیه شوکه می شود. او تصور میکند که آکچا نیز مانند مادرش از او پول میخواهد. آکچا بابت پیشنهاد پول با آسیه دعوا میکند و میگوید که حقیقت را به همه می‌گوید. آسیه میگوید که اگر چنین کاری بکند، درگیری به وجود آمده و حسن قاتل برادرانش می شود . همان لحظه علی کمال و مراد می رسند و علی کمال از دیدن آکچا عصبی می شود و میگوید که او حق ندارد حسن را به افه نزدیک کند.

آکچا چیزی نمی‌گوید اما هنگام خروج، میگوید که پدر آسیه داخل خانه است. آسیه شوکه می شود. حسن به خانه امینه می رود.امینه پولها را به او نشان داده و میگوید که آسیه برای ساکت کردن او بخاطر قتل مراد این کار را کرده است. او فیلم‌هایی از صحنه کشتن یاووز توسط مراد را به حسن نشان میدهد. حسن فیلم ها را از او گرفته و میگوید که به کسی چیزی نگوید. او قصد دارد ضربه بدی به خانواده آسیه بزند.

بیشتر بخوانید: