گفتگوویژه

افسون منتظری: هنر سرشار از آرامش و زیبایی است

گفتگوی کولاک با نقاش و مدرس دانشگاه

افسون منتظری، متولد هزار و سیصد و پنجاه و دو، تهران، نقاش و مدرس سابق دانشگاه الزهرا، کارشناس ارشد نقاشی از دانشگاه الزهرا در رشته نقاشی، کارشناسی نقاشی از دانشگاه آزاد تهران مرکز دانشکده هنر و معماری و دیپلم گرافیک از هنرستان هنرهای تجسمی دختران، دبیر اجرایی دو اکسپو دانشجویی و اکسپو هنرمندان پیشکسوت در سالهای نود و شش و نود و هشت که بیش از پنجاه نمایشگاه گروهی و سه نمایشگاه انفرادی در ایران، ونکور، کانادا و فرانسه داشته است، با افسون منتظری که بیش از بیست سال سابقه تدریس در هنرستان و دانشگاه و کیوریتور سه نمایشگاه در ایران و فرانسه را دارد گفتگو داشته ایم که با هم می خوانیم.

افسون منتظری

چرا از اینهمه فعالیت هنری سراغ نقاشی رفته اید و در مورد سبک کاری خودتان صحبت کنید؟

از کودکی علاقه مند به نقاشی بودم، شاید هم خانواده ام بیشترین تاثیر را روی انتخابم داشتند، مادرم اولین آبرنگ را برایم خرید و برادرهایم که خارج از ایران بودند هم لوازم نقاشی برایم سوغات می آوردند، خواهرم مدادرنگی های حرفه ای برایم‌ می خرید و… ورودم به هنرستان نیز موجب شد تا مصمم تر به نقاشی بپردازم، در هنرستان رشته گرافیک را با پیشنهاد خانواده انتخاب کردم اما حال و هوای کلاسهای نقاشی را بیشتر دوست داشتم و تصمیم گرفتم برای ادامه تحصیل نقاشی را انتخاب و ادامه دهم.

شما در این رشته تدریس می کنید، خروجی این کلاسها چقدر راضی کننده است؟

متاسفانه تعداد کمی با انگیزه هنرمند شدن نقاشی می کنند و ادامه می دهند، به نظر من یکی از دلایل کم کاری دانشجوها و هنر آموزان مشکلات اقتصادی می باشد.

کدام سبک و کدام نقاش مورد علاقه شما هستند و آیا الگویی در این زمینه دارید؟

سوال سختی پرسیدید، همه سبک های نقاشی جذابیت و شیرینی خاص خودشان را دارند، اما با سبکهای امپرسیونیسم، اکسپرسیونیسم، کوبیسم، آبستره اکسپرسیونیسم و مینیمالیسم بیشتر ارتباط برقرار می کنم و آثار ون گوگ، پیکاسو، براک، رابرت راشنبرگ، ویلیام دکونینگ، گرهارد ریشتر و مارک روتکو همیشه برایم تازگی دارند.

با توجه به فعالیت ها و سابقه تان شرایط زندگی در فرانسه هم برای شما وجود دارد، چرا ایران را برای زندگی انتخاب کرده اید؟

عاشقانه ایران و فرانسه را دوست دارم، اما به دلیل وابستگی به مادرم همیشه ایران را انتخاب کرده ام، اینجا خوشحالتر هستم.

از شما نمایشگاه های متعددی را شاهد بوده ایم، چرا تعداد نمایشگاه های انفرادی شما نسبت به نمایشگاه های گروهی اینقدر کم است؟

گالری ها بسیار دیر وقت نمایشگاه می دهند، یک سال و نیم تا دو سال و این اواخر یک گالری سرشناس با من تماس گرفت و با منت قصد داشت وقت سه ساله به من بدهد، نمی توانم مجموعه هایی که خلق می شوند را مدت طولانی در آتلیه نگه دارم چون زیاد کار می کنم، از سال نود و یک تصمیم گرفته ام خودم کالکتورها را به آتلیه دعوت کنم و کارها را بفروشم و موفق هم بوده ام، اما گاهی خسته می شوم از اینکه هم به صورت حرفه ای نقاشی کنم و به هنرم بپردازم و هم در زمینه فروش آثار زمان و انرژی صرف کنم، به تازگی یکی از گالری دارهایی که بسیار هم شیوه کارشان مورد علاقه من است پیشنهاد داده اند روی آثارم کار کنند و کمی از این بابت خیالم آسوده شده و بیشتر وقت برای نقاشی کردن دارم.

به زودی از شما شاهد نمایشگاه تازه ای خواهیم بود؟

از اردیبهشت  سال نود و نه تا کنون دو نوبت برای نمایشگاه انفرادی در ایران و یکی هم در فرانسه داشته ام که به دلیل کوید نوزده و قرنطینه های سراسری کنسل شده اند، تا پایان سال هزار و چهارصد خیر، چون همین اواخر همه آثار که طی این دوسال کشیده بودم در آتلیه شخصی ام فروش رفت.

چقدر از موفقیت و خلاقیت در این رشته شامل یادگیری و تئوری و چه مقدار از آن از احساس و ذوق ذاتی شخص سرچشمه می گیرد؟

هر دو این ها باید شانه به شانه هم پیش بروند تا موجب رشد و ماندگاری هنرمند شوند، کار عملی بدون مطالعه و برعکس آن هنرمند نمی سازند.

چهار شخصیت که دوست دارید از نزدیک با آنها ملاقات کنید؟

بوعلی سینا، سهروردی، ملاصدرا و کریستین بوبن.

برای علاقه مندان این رشته و این هنر چه پیامی دارید؟

هنر زیباترین انتخاب یک هنرمند و هنرمند والاترین وظایف را در قبال جامعه دارد، هنرمند وظیفه دارد حتی در ناملایمات اجتماعی، زیبایی بیافریند و تاثیر مثبت از خود به جای گذارد، پر تلاش بودن و در کنار آن شاد زیستن راز موفقیت است.

اگر دوباره متولد شوید دوست دارید این اتفاق کجا و با چه شغلی رخ بدهد؟

در جایی از دنیا که جامعه، هنرمندان را بیشتر و بهتر درک کند و همچنان دوست دارم زن، آزاده و هنرمند باشم.

یک اتفاق ایده آل همین الان برای شما چه می تواند باشد؟

دوست دارم بشنوم که تغییرات اساسی برای برقراری صلح در جهان رخ داده است و کوید نوزده هم ناپدید شده است.

از آنچه امروز هستید راضی هستید و فکر می کنید ده سال بعد کجا باشید؟

از موقعیت ام راضی هستم و تلاشهایم کما بیش نتیجه ای را که می خواستم در بر داشته است، برای آینده هم عادت به برنامه ریزی بلند مدت ندارم، هر روز برای همان روز با تمام توانم تلاش می کنم.

عباسعلی اسکتی

عکس: علی محتشم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا