خلاصه داستان سریال پاکستانی خانی + معرفی و بیوگرافی بازیگران

معرفی سریال پاکستانی خانی خلاصه داستان سریال پاکستانی خانی به همراه معرفی و بیوگرافی بازیگراناصلی این سریال و عکس. «خانی» khaani یک سریال درام عاشقانه پاکستانی محصول سال ۲۰۱۷ به کارگردانی انجوم شهزاد است. دو بازیگر توانمند، فیروز خان و صنا جاوید نقش‌های اصلی این سریال را ایفا کرده‌اند.  این سریال در یک فصل ۳۱ قسمتی به زبان اردو تولید شده و هر قسمت ۳۵ تا ۴۰ دقیقه زمان پخش دارد. این سریال یکی از موفق ترین و پرمخاطب ترین سریال های پاکستان بوده است.

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال پاکستانی خانی

سریال با  صنم خان (صنا جاوید) آغاز می‌شود. نام مستعار این دختر «خانی» است اما بر خلاف یک خان، آدمی ترسو و کم رو است. خانواده خانی مشغول آماده شدن برای تولد خانی و برادر دوقلویش، سریم هستند.  چیزی به فارغ التحصیل شدن سریم نمانده که باعث عصبانیت و خشم پسر ثروتمند و فاسد یک سیاستمدار به نام میرهادی (فیروز خان) می‌شود. به دنبال ععصبانیت میرهادی یک درگیری شکل می‌گیرد وسریم به دست هادی کشته می‌شود.

به قتل رسیدن سریم، حال خانواده‌اش را به شدت به هم ریخته است و در دادگاه علیه هادی شکایت تنظیم می‌کنند خانواده میرهادی با تهدید، ایجاد مزاحمت و اذیت و آزار  خاواده خانی، سعی دارند آنها را مجبور کنند شکایتشان را پس بگیرند.  اما خانی که حالا بعد از مرگ برادرش یک دختر محکم و جسور شده حاضر نیست حتی با وجود اینکه پدر و مادرش دچار رعب و وحشت شده‌اند پاپس بکشد.

به هر حال، خانواده هادی موفق می‌شوند و او را از حبس موقت نجات می‌دهند و هادی بیرون می‌آید. هادی با دیدن شجاعت و جسارت خانی، تعجب می‌کند و کم کم جذب شخصیت او می‌شود و احساس می‌کند به او علاقه پیدا کرده است.  هادی بدون اینکه خانی متوجه شود او چه کسی است برایش هدیه‌های گوناگون می‌فرستد و سعی دارد به او نزدیک شود و خانی هم کم کم از این فرد مرموز خوشش می‌آید اما وقتی متوجه می‌شود که آن فرد مرموز با حرف رمز «H» درواقع همان هادی است احساساتش را دور می‌ریزد.

پدر و مادر هادی مخالف عشق آتشین هادی به خانی هستند و یک نقشه تصادف می‌چینند تا خانی را بکشند و در نتیجه خانی تصادف می‌کند و کارش به بیمارستان می‌کشد. هادی وقتی متوجه می‌شود این تصادف نقشه پدرش برای از سر راه برداشتن خانی بوده، مقابل پدرش می‌ایستد و صراحتا عشق خود نسبت به خانی را ابراز می‌کند و پدر و مادرش را تهدید می‌کند اگر بلایی سر خانی بیاورند خودش را می‌کشد.

خانی دچار یک سری جراحت سطحی شده و هادی با قطعیت تصمیم گرفته تا با خانی ازدواج کند و سعی دارد به هر شکلی شده خانی را راضی به ازدواج کند اما موفق نمی شود. پدر و مادر هادی، ازدواج پسرشان با خانی را یک فرصت مناسب برای تحت تاثیر گذاشتن مردم و بدست آوردن آرا  در انتخابات پیش رو می‌بینند و به همین خاطر حاضر می‌شوند به پسرشان در رسیدن به هدفش کمک کنند تا با خانی ازدواج کند اما از هادی می‌خواهند کمی صبور باشد تا آنها با پدر و مادر خانی صحبت کنند.

اما هادی صبر خود را از دست می‌دهد و یک روز که پدرش به یک سفر کاری رفته به زور مراسم نامزدی با خانی برگزار می کند. همین مسئله باعث می‌شود خانی همراه خانواده‌اش شبانه پا به فرار بگذارند و در گوشه‌ای پنهان شوند. هادی به طرز دیوانه واری دنبل خانی می‌گردد و وقتی پدرش حاضر نمی‌شود از موقعیتش استفاده کند تا خانی را برای او پیدا کند ارتباطش با پدرش هم بدتر می شود.

در عین حال خانی در یک شرکت یک شغل خوب بدست می‌اورد و با نوه ارشد دختری رئیس شرکت، رایما دوست می‌شود.  رایما خیلی دلتنگ مادر مرحومش می‌باشد. آرهام، پدر رایما و پسر رئیس شرکت به خانی علاقه مند می‌شود و احساس خود را نسبت به خانی به زبان می‌آورد اما جواب خانی به پیشنهاد آرهام منفی است چراکه هنوز از جراحت‌هایی که توسط هادی به احساس او وارد شده کمر راست نکرده است. اما نهایتا به احساسات آرهام پاسخ مثبت می‌دهد و پیشنهاد او را می‌پذیرد.

هادی از طریق بهترین دوستش، علی جای خانی را پیدا می‌کند و به دنبال او می‌رود. هاد وقتی به خانه خانی می‌رسد که او را در لباس عروس می‌بیند که در حال اماده شدن برای مراسم عروسی‌اش است و شوکه می‌شود و ضربه روحی می خورد. هادی، خانی را می‌دزدد اما خانی به او می‌گوید هیچ وقت او را دوست نخواهد داشت و هادی دلشکسته شده و به خودش می‌آید و خانی را به خانه‌اش برمی‌گرداند. هادی که دیگر از خانی دست کشیده به خانه‌اش برمی‌گردد و دچار افسردگی می‌شود.  خانواده خانی موضوع ربوده شدن او را از خانه داماد پنهان می‌کنند و خانی را به سالن محل برگزاری عروسی می‌برند.

هادی بر ذات واقعی عشق غلبه می کند و به دنبال معنای پشت احساسات خود می باشد. در عین حال، خانی ازدواج کرده و زندگی مشترک خوب و خوشی دارد و در کنار خانواده آرهان از زندگی لذت می‌برد. مادر هادی که دنبال انتقام گرفتن از خانی است،  خانواده آرهان را از موضوع ربوده شدن خانی آگاه می‌کند و به آنها می‌گوید که خانواده خانی درمورد گذشته‌شان و دلیل مرگ برادر خانی به آنها دروغ گفته‌اند و شخصیت خانی را زیر سوال می‌برد و باعث تحقیر شدن خانی نزد خانواده همسرش می‌شود. خانی خیلی ناگهانی بدون آنکه به کسی اطلاع بدهد خانه را ترک می‌کند و  آرهام در غیبت خانی خیلی احساس تنهایی می کند. آرهام تصمیم می‌گیرد حتی اگر مادرش هم مخالف باشد خانی را به خانه برگرداند.

در مقابل، هادی در حال رسیدن به سطح بالایی از عشق و معنویت است. علی رغم درخواست های دوست و خانواده، وی تصمیم می گیرد که آرامگاهی صوفیانه را منزل خود بداند و از آن پس به بعد در آنجا بماند و احساس می‌کند که خانه قبلی‌ آنها برای او یادآور رفتارهای غلط و غیرانسانی اوست و حالا دیگر عشق واقعی را درک می‌کند. در آن آرامگاه هادی یک روح خیالی در قالب یک زن را می‌بیند و از او می‌پرسد و از او می‌پرسد چطور به عشق غایی برسد که آن روح در پاسخ به او می‌گوید عشق برای تمان عمر است و یک فرآیند پایان ناپذیر است.

آرهام، خانی را به خانه برمی‌گرداند و هر دوی آنها تصمیم می‌گیرند پرونده برادرش سریم را دوباره به جریان بیندازند و  از میرشاه، پدر هادی و خود هادی که به سریم شلیک کرده بود، شکایت کنند.

غافل از اینکه هادی اکنون مردی است که کاملاً تغییر کرده است و  فقط می خواهد عشق را گسترش دهد و معنویت داشته باشد، آرهام و خانی با کمک مطبوعات دوباره پرونده قتل را به جریان می‌اندازند. پدر هادی به شیوه‌های مختلف سعی دارد جلوی مجازات شدن پسرش را بگیرد اما هربار ناموفق است. هادی خودش اقرار می‌کند که مجرم و گناهکار است و دادگاه حکم قصاص برای او تعیین می‌کند.

میرشاه بعد از اعلام این حکم از مواجه شدن با دنیای بیرون ترس دارد و به همین خاطر دست به خودکشی می‌زند. از هادی می‌خواهند که آخرین خواسته‌اش را بگوید و او می‌گوید می‌خواهد خانی را ببیند.  مادر هادی به مادر خانی التماس می‌کند پسرش را از مرگ نجات دهد و پدر و مادر خانی از خانی می‌خواهند که هادی را ببخشد. خانی در ابتدا تمایلی به بخشیدن هادی ندارد اما درنهایت حاضر می‌شود از خون او بگذرد.

خانی یک ساعت قبل از اجرای حکم قصاص به ملاقات هادی می‌رود و به او می‌گوید که قصاص نخواهد شد چراکه او را بخشیده است اما هادی از خانی تقاضا می‌کند اجازه دهد او بمیرد اما خانی او را ترک می‌کند و هنگام ترک کردن به او می‌گوید مرگ برای مجازات او راه ساده‌ای است درحالیکه زنده بودن برایش راه سخت‌تری است. در آخر، هادی نشان داده می‌شود که به زندانیان دیگر عشق و معنویت را می‌آموزد و هادی در آخر می‌گوید «این کار من نیست بلکه همه لطف خدا است.»

اسامی بازیگران سریال خانی

صنا جاوید در نقش صنم علی خان (خانی)

فیروز خان در نقش میرهادی

محمود اسلم در نقش میرشاه پدر هادی

سمان انصاری در نقش ستاره شاه مادر هادی

سلما حسن در نقش سونیا سلمان علی خان مادر خانی

رشید فروغی در نقش سلمان علی خان پدر خانی

محمد مبارک علی در نقش آرهام همسر خانی

مالک عماد در نقش علی دوست هادی

خوشی مهین در نقش رایما دوست خانی

علی انصاری در نقش سریم علی خان برادر خانی

بیوگرافی صنا جاوید بازیگر نقش خانی

 

صنا جاوید بازیگر جوان و توانای پاکستانی است. او یکی از محبوب ترین و پرطرفدارترین بازیگران حال حاضر پاکستان است.  او ۲۵ مارس سال ۱۹۹۳ میلادی در شهر جده، عربستان صعودی به دنیا آمده است. اما خانواده او بعد از مدتی به شهر کراچی پاکستان مهاجرت کردند. او از دانشگاه کراچی فارغ التحصیل شده است. او در سال ۲۰۱۲ فعالیت هنری خود را آغاز کرد.

او نیز همانند خیلی از بازیگران دیگر فعالیت خود را با مدلینگ و تبلیغات تجاری آغاز کرد. او در سال ۲۰۱۲ برای اولین بار در سریالی به نام «اولین عشق من» نقشی مکمل ایفا کرد و در همان سال در سریال دیگری به نام « Shehr-e-Zaat» نقشی کوتاه ایفا کرد.  جاوید در سال ۲۰۱۶  با بازی در سریال عاطفی درام « Zara Yaad Kar» به شهرت رسید. زاهد احمد نقش مقابل او را در این سریال ایفا کرده است. او در سال ۲۰۱۷ با یک فیلم کمدی اجتماعی به نام « Mehrunisa V Lub U» وارد سینما شد. در همان سال قرارداد بازی در نقش اصلی سریالی به نام « Rangreza» را بست که در آخر بنا به دلایلی از آن کار کنار کشید.

این بازیگر ۲۷ ساله با بازی در نقش اصلی سریالی به نام «خانی» در سال ۲۰۱۷ به شکل قابل توجهی دیده شد و مورد تحسین قرار گرفت. به خاطر بازی در نقش سمیرا  دختری که مورد تجاوز قرار گرفته در سریال «رسوایی» توجه منتقدین را به خود جلب کرد و جایزه بهترین بازیگر زن تلویزیون را از جشنواره اسکرین بین المللی پاکستان دریافت کرد. او تا سال ۲۰۲۰ در بیش از ۲۰ عنوان سریال و یک فیلم پاکستانی ایفای نقش کرده است. این بازیگر جوان ازدواج نکرده و مجرد است. مدتی با بازیگر تلویزیون گوهر رشید ارتباط داشت.

بیوگرافی فیروز خان بازیگر نقش میرهادی

 

فیروز خان بازیگر و مدل شناخته شده پاکستانی است.  ۱۱ جولای ۱۹۹۰ میلادی در کویت متولد شده است. حرفه اش را به عنوان «وی جی» در موسیقی آغاز کرد و سپس وارد حیطه مدلینگ شد. فعالیت بازیگری را در سال ۲۰۱۴ با سریال « Chup Raho» آغاز کرد. با بازی در فیلم « Zindagi Kitni Haseen Hay» در سال ۲۰۱۶ وارد لالیوود (صنعت سینمای پاکستان) شد.

فیروز خان از سال ۲۰۱۴ تاکنون در سریال های موفق ایفای نقش کرده که «خانی» یکی از موفق ترین سریال های او می باشد. خان به خاطر بازی در این سریال موفق شد جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره «لوکس استار» دریافت کرد. «عشقیا» و «خدا و محبت۳» دو سریال آخر این بازیگر و تولید سال ۲۰۲۰ هستند. «Tich Button» دومین فیلم سینمای این چهره محبوب پاکستانی است که قرار بود عید فطر اکران شود اما به خاطر شیوع ویروس کرونا اکران آن به تعویق افتاده است.

هومما مالک و دعا مالک دو سلبریتی و بازیگر مطرح پاکستان، خواهرهای او هستند. عمر خان بهترین دوست اوست. خان در سال ۲۰۱۸ با سید علیزی فاطمه رضا ازدواج کرد و در می ماه سال ۲۰۱۹ صاحب یک فرزند پسر شد.