مهرسا صالحی: شهرت را دوست دارم!

مهرسا صالحی، متولد یازده بهمن هزار و سیصد و هشتاد و دو، اصفهان، کلاس یازدهم ریاضی که یکی از پرمخاطب ترین هنرمندان دنیای مجازی در سبک و ایده پردازی مقوله طنز است، با مهرسا صالحی گفتگویی کوتاه داشته ایم که با هم می خوانیم.

چرا ایده طنز را برای کارهایتان انتخاب کرده اید؟

فکر می کنم مردم در این زمان بیشتر احتیاج دارند که بخندند و اتفاقات وحشتناک و سختی که در کل جهان می افتد به اندازه کافی اعصاب خردکن هستند، فکر می کنم که بهتر است من سهمی در خنداندن مردم داشته باشم و اینکار به من انرژی می دهد، اینکه ببینم بقیه می خندند و توانسته ام آنها را بخندانم، وقتی خیلی کوچک تر بودم همیشه سعی می کردم خانواده خودم را با جوک ها یا خاطره های خنده دار بخندانم و از دیدن قهقهه های از ته دل آنها لذت می بردم، بعدها فکر کردم چقدر خوب می شود که بتوانم تعداد بیشتری را بخندانم برای همین تصمیم گرفتم‌ کار طنز را شروع کنم.

عکس العمل خانواده چه بود و آیا آنها مخالفتی نداشتند که دختر آنها به سمت اجرای کمدی در این پلتفرم نرود؟

بله در ابتدا مخالف بودند اما وقتی دیدند با علاقه زیاد این کار را انجام می دهم و استعداد دارم راضی شدند و حتی تشویقم کردند.

انتظار این حجم از برخود و استقبال مخاطب را داشتید؟

من همیشه به هدف های بزرگ فکر می کنم، وقتی یک کاری را شروع می کنم تا انتهای آن را در ذهنم می سازم برای همین باید بگویم بله من حتی بیشتر از این ها را در ذهنم ساخته ام و لازم است بگویم که واقعا از مخاطبانم ممنون هستم به خاطر این حجم از محبت ها و حمایت هایشان که اگر نبودند من خیلی زود جا می زدم.

برای بیشتر دیده شدن کارهایتان چه ویژه گی هایی را در نظر می گیرید؟

تلاشم را می کنم که خودم باشم، برای ویدیوهایم خلاقیت به خرج می دهم و برای ایده هایش وقت زیادی می گذارم، علاوه بر آن همیشه تلاش خودم را کرده ام که امکانات خودم را بیشتر و پیشرفته تر کنم ‌که کارهای با کیفیت تری بسازم.

به بازیگری فکر نمی کنید و پیشنهادی نداشته اید؟

از وقتی که یادم می آید جلوی آینه برای خودم نقش های ساخته شده در  ذهنم را بازی می کردم، من همیشه رویای بازیگری داشته ام و وقتی که خانواده من با آن مخالفت کردند به فضای مجازی رو آوردم و سعی کردم انرژی و استعداد خودم را اینجا تخلیه کنم، البته تئاتر و فیلم کوتاه بازی کرده ام ولی در همین حد بوده است، خانواده من به شدت با آن مخالف هستند و تا الان اجازه نداده اند که به سمت آن بروم.

چقدر جلوی آینه این کارها را تمرین می کنید؟

برای نقش های کلیپ ها از قبل تمرین نمی کنم و در واقع موقع ضبط کار جلوی دوربین چندین بار تمرین می کنم و کار ضبط شده را نگاه می کنم، ایرادات خودم را می بینم و بعد از چند بار تمرین ضبط نهایی را انجام می دهم ولی در کل خیلی زیاد جلوی آینه نقش های مختلف را بازی می کنم، از کاراکترهای فیلم هایی که می بینم گرفته تا کاراکتر های داستان های ذهنی خودم!

اگر این اتفاق بیفتد دوست دارید در کنار کدام هنرپیشه بازی کنید؟

رویای بازی در کنار هنرمند محترم آقای نوید محمدزاده شاید برای من و ذهن من خیلی بزرگ باشد اما بالاخره این یک رویا است و من تلاشم را می کنم که به واقعیت بپیوندد.

شهرت را دوست دارید؟

فکر می کنم هنرمند مشهوری نیست که از ابتدا به شهرت فکر نکرده باشد، قطعا تمام چیزی که یک هنرمند به آن فکر می کند شهرت نیست ولی خب عشق به دیده شدن و شهرت آن هم در هنر بازیگری تاثیر خواهد داشت و طبیعتا من هم شهرت را دوست دارم.

بیشتر کامنت ها در چه رابطه است و کامنت جالبی هم داشته اید که در خاطر شما مانده باشد؟

عزیزانم به من لطف دارند و در کامنتها لطفشان را نشان می دهند و ممنونم بابت این انرژی خوبشان ولی خب گاها انتقاد هم می کنند و البته این خیلی خوب است، من آدم انتقاد پذیری نیستم و خیلی زود گارد می گیرم و ناراحت می شوم ولی بعدا می فهمم چقدر حرفشان درست بوده و اگر کاری که می گویند را انجام بدهم موفق تر می شوم، بیشترین چیزی که در کامنت ها برای من جالب است دعوا سر مدال قهرمانی کامنت اول است!

آخرین فیلم و کتاب خوبی که خوانده و دیده اید را معرفی می کنید؟

آخرین فیلمی که دیده ام و خیلی تحت تاثیرم قرار داد «رستگاری در شاوشنگ» بود که واقعا الهام بخش بود و من خیلی آن را دوست داشتم و آخرین ‌کتابی که خوانده ام کتاب «هنر خوب زیستن» از رولف دوبلی بود که واقعا قشنگ بود و پیشنهاد می کنم مخاطبان شما هم حتما آن را بخوانند.

بهترین تعریفی که از خودتان شنیده اید چه بوده است؟

یک بار یک نفر به من گفت هر چیزی هم که بشود تو قوی می مانی و برای اهدافی که داری میجنگی، این قشنگ ترین چیزی است که راجع به خودم شنیده ام.

اگر با خودتان ملاقات کنید از خودتان خوشتان خواهد آمد؟

قطعا خوشم می آید.

*حرف پایانی برای مخاطبان هنرمندنیوز و خودتان؟

من همیشه در خانواده و بین دوستان متفاوت بوده ام، دوستان من همه رشته تجربی و ریاضی بودند و در یک مدرسه خیلی سختگیر و من عشقم به هنر روز به روز زیاد می شد و در مقابل آن مخالفت خانواده روز به روز بیشتر اما تا به الان بدون توجه به حرف های نیش و کنایه دار اطرافیانم به دنبال علاقه ام رفته ام چون معتقد هستم انسان فقط یکبار فرصت زندگی دارد و من ترجیح می دهم از این یک فرصت بهترین استفاده را بکنم، خواستم توصیه کنم شما هم دنبال علاقه خودتان بروید و مهم نیست چقدر از عمر شما گذشته فقط از زندگی لذت ببرید.

عباسعلی اسکتی