خلاصه داستان قسمت پنجم سریال برف بی صدا می بارد

در این مطلب از سایت مجله اینترنتی کولاک داستان کامل قسمت پنجم سریال برف بی صدا می بارد به کارگردانی پوریا آذربایجانی و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی از نظرتان می گذرد.

آرش با تمام تاکید های مادرش آماده رفتن به سر قرار با حاج عطا شده است.
کیانی با تمام شدن حرف حاجی از او اجازه می گیرد تا به انبار برود و بعد از دستوراتی که حاجی می دهد از اتاقش بیرون می رود که با شهاب رو به رو می شود.
شهاب و حاج عطا مشغول صحبت هستند که کیانی برای آن ها چای و شیرینی می برد و شهاب ادامه می دهد که برای ادامه تحصیل می خواهد از ایران برود اما این کارش به معنای ترک کشور نیست.
شهاب سعی می کند با آرامش حاج عطا را آرام کند و از او بله را بگیرد اما با سوالی که پدر سیمین می پرسد او را در منگنه قرار می دهد و آب پاکی را روی دست او می ریزد و می گوید سیمین شرایط خروج از کشور را ندارد و او مخالف است.
سیمین که پایین شرکت منتظرش است با آمدن شهاب به سمتش می رود تا از اوضاع باخبر شود که با چهره درهم آشفته او رو به رو می شود.
مادر شهاب مشغول صحبت با دخترش مهرنوش است که شهاب به خانه می رود که مادرش با خودخواهی از رفتن می گوید اما شهاب می گوید که سیمین در و تخته نیست که به راحتی ازش دل بکند.
سیمین حالش خوش نیست و در خانه خاطراتش با شهاب را مرور می کند.
حاج عطا در خانه در حال بازی با بچه های کوچکش است که متوجه گریه های شکوه خانم می شود و به به سمتش می رود تا آرامش کند.
نسرین و سهیلا در حیاط بسکتبال بازی می کنند که خواهر کوچیکشون او را صدا می کند و می گوید که احمد آقا زنگ زده است و او به سمت خانه می دود با احمد مشغول جیک جیک می شود.
شکوه و عطا با هم حرف می زنند و خاطراتشان را با هم مرور می کنند.
کیانی در خانه به مادرش می گوید که بهتر است براب پدرش غذای خوب و گوشت و مرغ بپزد و به پدرش قول می دهد که به زودی حقش را بدهد.
در خانه حاج عطا بساط سمنو پزون برپاست که کیانی و آشپز عروسی به خانه او می روند اما سیمین با روی ترش بیرونشان می کند و کیانی کنه تر از این حرفاست که برود.
جمیله خانم خیاط لباس عروس سیمین و نسرین خبر داده که لباس ها آماده است و برای تحویل گرفتن بروند اما نسرین و سیمین هر کدام به یک دلیلی نمی روند و در آخر خود شکوه می رود.
گوهر برای کمک به شکوه به خانه برادرش رفته است و با بلور و امروز در پای دیگ سمنو پزی بحث می کند.
سهیلا سر به سر نسرین و سیمین می گذارد که با بد اخلاقی سیمین رو به رو می شود و نسرین به دنبالش می رود و با او بحث می کند .