سریالسریال خارجی

خلاصه داستان قسمت ۲۰۷ سریال ترکی سیب ممنوعه | داستان سیب ممنوعه قسمت ۲۰۷

خلاصه داستان قسمت ۲۰۷ سریال ترکی سیب ممنوعه به همراه جزئیات و داستان کامل در این مطلب yasak elma مجموعه پرطرفدار درام و عاشقانه ترکیه ای ست که بازیگران اصلی آن عبارتند از: شوال سام در نقش اندر آرگون، تالات بولوت در نقش هالیت آرگون، اونور تونا در نقش علیهان، ادا اجه در نقش ییلدیز، سودا ارگنچی در نقش زینب. این مجموعه به کارگردانی نسلیحان ایسیلیورت و نویسندگی ملیس سیوئلک و زینپ سویا ساخته شده است. سریال سیب ممنوعه توسط شرکت تولید MED YAPIM تولید شده است.

داستان قسمت ۲۰۷ سریال ترکی سیب ممنوعه
داستان قسمت ۲۰۷ سریال ترکی سیب ممنوعه

هالیت که شوکه شده، به لیلی میگه که او روز سختی را گذرانده و خانواده اش به هم ریخته. لیلی نیز نشون میده که به او برخورده. هالیت سعی داره اونو  توجیه کنه اما لیلی میگه که خودش در مورد بچه تصمیم میگیره. توی خونه ییلدیز، اون به نادر میگه که همین امروز طلاق گرفته ، و درخواست او را رد میکنه. نادر میگه که با این حال روی پیشنهاد خودش میمونه و از ییلدیز میخواهد که هر زمان به کمکی احتیاج داشت روی او حساب کنه. سپس از آنجا میره. لیلا از داخل فرودگاه با گریه با زهرا تماس میگیره و میگه که ییعیت به همراه دختری اومده. زهرا کلافه شده و سعی داره لیلا را دلداری بده.

نادر با اندر قرار میذاره و از او میخواهد که هر طور شده ییلدیز را به ازدواج با خودش راضی کنه. اندر قبول میکنه و میگه که باید فکر کنه و راه حلی پیدا کنه. در خانه کایا، همه خانواده جمع شده و منتظر اومدن ییعیت هستند. وقتی ییعیت میاد، همه از دیدن دوست دختر سیاه پوست خارجی او متعجب میشن و اندر بیشتر از همه جا میخوره. اریم نیز بخاطر لیلا ناراحت میشه. توی خونه هالیت، لیلا و زهرا نشسته و صحبت میکنند. لیلا همچنان بخاطر ییعیت ناراحته. کمی بعد ، هالیت با ناراحتی به خونه میاد. بچه ها سراغ دادگاه را میگیرند و هالیت میگه که طلاق انجام شده و همه چیز تمام شد. او سپس به اتاقش میره .

لیلا و زهرا میگن که این اولین باری است که هالیت بعد از طلاق انقدر ناراحت میشه و حتما عاشق ییلدیز بوده. شب، اریم به اتاق ییعیت میره. او از ییعیت در مورد لیلا سوال میکنه.‌ ییعیت میگه که او همچنان به لیلا علاقه داره اما رابطه اونها تموم شده و او نیز باید به زندگی اش ادامه بده و نمیتونه بخاطر لیلا تنها باشه‌‌. او اریم را قانع میکنه تا از او ناراحت نباشه. در خانه ییلدیز، او مشغول بازی با هالیت جانه که زهرا و لیلا پیش اون میان . لیلا ماجرای ییعیت را برای ییلدیز تعریف میکنه . ییلدیز نیز سعی داره او را دلداری بده تا ماجرا را فراموش کنه‌. شاهیکا به خانه لیلی میره.

او در مورد نقشه سوال میکنه و لیلی میگه که هالیت دروغش را در مورد حاملگی باور کرد، اما تمایلی نشون نداد و به اون فهموند که بچه را نمیخواهد. شاهیکا به اون میگه که حالا باید تفاوتش را با زنهای دیگه زندگی هالیت نشون بده و بگه که بچه را سقط کرده، تا هالیت باور کنه که لیلی دنبال ازدواج با اون نیست و عشقش برای او مهم تره و اینگونه هالیت نیز تا آخر عمر بخاطر بچه عذاب وجدان می‌گیره. در خانه کایا، اندر از رفتارهای دوست دختر ییعیت عصبیه و تفاوت فرهنگی شان را درک نمی‌کنه. دییلدیز، بعد از اینکه فکرهایش را میکنه تصمیم می‌گیره که با پیشنهاد نادر برای مجری شدن در شبکه موافقت کنه.

او میخواهد که زنی مستقل باشه و خودش کسب درآمد کنه و محتاج به نفقه هالیت نباشه. او با مادر تماس میگیره و خبر میده که پیشنهادش را قبول کرده. هالیت در خانه، تنها در اتاق نشسته و به تخت و عروسکهای هالیت جان نگاه میکنه. او تنها شده و از این قضیه خیلی ناراحته. صبح در خانه کایا، اندر که از دست رفتارهای دوست دختر ییعیت کلافه شده، از ییعیت میخواهد که به او تذکر بده تا در این خانه با قوانین آنها رفتار کنه و انقدر راحت نباشه


⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکیه ای ، سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکی جدید و سریال های در حال پخش ترکیه مراجعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا