سریالسریال خارجی

خلاصه داستان قسمت ۲۱۴ سریال ترکی سیب ممنوعه | داستان سیب ممنوعه قسمت ۲۱۴

خلاصه داستان قسمت ۲۱۴ سریال ترکی سیب ممنوعه به همراه جزئیات و داستان کامل در این مطلب yasak elma مجموعه پرطرفدار درام و عاشقانه ترکیه ای ست که بازیگران اصلی آن عبارتند از: شوال سام در نقش اندر آرگون، تالات بولوت در نقش هالیت آرگون، اونور تونا در نقش علیهان، ادا اجه در نقش ییلدیز، سودا ارگنچی در نقش زینب. این مجموعه به کارگردانی نسلیحان ایسیلیورت و نویسندگی ملیس سیوئلک و زینپ سویا ساخته شده است. سریال سیب ممنوعه توسط شرکت تولید MED YAPIM تولید شده است.

داستان قسمت ۲۱۴ سریال ترکی سیب ممنوعه
داستان قسمت ۲۱۴ سریال ترکی سیب ممنوعه

 

ییلدیز که سوار تاکسی شده،با لیلا تماس میگیرد و به بهانه اینکه قرار است جایی برود، میگوید که هالیت جان را به آنجا می آورد. لیلا بخاطر آمدن لیلی هول می شود و چیزی به ییلدیز نمی‌گوید. کمی بعد، لیلی به خانه هالیت می آید.‌ آنها بعد از سلام و احوالپرسی با بچه ها سر میز شام می روند. لیلی که سعی دارد با صحبت کردن، دل بچه ها را به دست بیاورد، میخواهد شروع به صحبت کند.

همان لحظه، ییلدیز، هالیت جان را آورده و تحویل لیلا می دهد و می رود. لیلا بچه را سر میز می آرود و همه با او مشغول می شوند و از دیدن او خوشحال می شوند. لیلی هرکاری میکند، نمی‌تواند جلب توجه کند و هالیت نیز تمام فکرش پیش بچه است. لیلی حرصش میگیرد اما کاری نمی‌تواند بکند. اندر در خانه مشغول کار با لپتاب است که خدمتکار او را صدا می زند. او وقتی دوباره به اتاق برمیگردد، متوجه می شود که هاردش سرجایش نیست و کسی آن را برداشته. او مطمئن می شود که کار شاهیکا است و با عصبانیت پیش او می رود و با او دعوا میکند.

شاهیکا مقابل کایا با مظلومیت میگوید که چینن کاری نکرده است اما اندر قبول ندارد. کمی بعد، کایا در گاو صندوق اتاق خواب، هارد اندر را پیدا میکند و از آنجایی که رمز آن را فقط او و اندر دارند، به اندر تذکر میدهد که حواسش را جمع کند. اما اندر همچنان میگوید که او هارد را داخل صندوق نگذاشته است. در واقع، زمانی که کایا رمز گاو صندوق را عوض کرده و آن را به اندر گفته بود، خدمتکار خانه آن را از پشت در شنیده و به شاهیکا گفته بود، و شاهیکا نیز برای اینکه بین کایا و اندر را خراب کند، چنین کاری کرده بود. اندر با خودش کلنجار رفته و حدس می زند که خدمتکار با شاهیکا همدست باشد .

برای همین او با خدمتکار دیگری تماس گرفته و خدمتکار قبلی را رد میکند. صبح هنگام صبحانه‌ شاهیکا از دیدن خدمتکار جدید جا می خورد و اندر با خوشحالی به او نگاه میکند. شاهیکا به خانه لیلی می رود تا در مورد شام خانه هالیت سوال کند. وقتی لیلی ماجرای بچه و ییلدیز را میگوید، شاهیکا میگوید که ییلدیز حتما از کسی خبر آمدن لیلی را فهمیده و به عمد بچه را آورده است. او مطمئن می شود که این کار آیسل است.

با این حال، از لیلی میخواهد که یه تلاشش ادامه بدهد و هالیت را در دستان خود نگه دارد. اندر پیش نادر می رود و در مورد تدارکات تولد ییلدیز با او صحبت میکند. شب، اندر به بهانه صحبت و درد و دل با ییلدیز به خانه او رفته و یه اصرار او را با خودش بیرون می آورد. سپس امیر و جانر و مادر ییلدیز سریع آماده شده و تا به سمت رستوران محل تولد ییلدیز حرکت کنند.

 


⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکیه ای ، سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکی جدید و سریال های در حال پخش ترکیه مراجعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا