سریالسریال خارجی

خلاصه داستان قسمت ۲۱۸ سریال ترکی سیب ممنوعه | داستان سیب ممنوعه قسمت ۲۱۸

خلاصه داستان قسمت ۲۱۸ سریال ترکی سیب ممنوعه به همراه جزئیات و داستان کامل در این مطلب yasak elma مجموعه پرطرفدار درام و عاشقانه ترکیه ای ست که بازیگران اصلی آن عبارتند از: شوال سام در نقش اندر آرگون، تالات بولوت در نقش هالیت آرگون، اونور تونا در نقش علیهان، ادا اجه در نقش ییلدیز، سودا ارگنچی در نقش زینب. این مجموعه به کارگردانی نسلیحان ایسیلیورت و نویسندگی ملیس سیوئلک و زینپ سویا ساخته شده است. سریال سیب ممنوعه توسط شرکت تولید MED YAPIM تولید شده است.

خلاصه داستان قسمت ۲۱۸ سریال ترکی سیب ممنوعه
خلاصه داستان قسمت ۲۱۸ سریال ترکی سیب ممنوعه

همسایه های صدقی، وقتی هالیت را می‌بینند، فوری به خانه صدقی می روند و زن همسایه که زنی چاق و میانسال است، سعی دارد خودش را به هالیت نزدیک کند. هالیت معذب و عصبی می شود و صدقی از آنها میخواهد که بروند. هالیت با دوستانش برای پیگیری کاری زنگ می زند، اما آنها هیچکدام حوصله نداشته و جواب هالیت را نمیدهند. زهرا با دوستانش بیرون می رود. آنها اصرار دارند که همگی مثل هر سال تعطیلات را برای خرید به سفر بروند. زهرا بهانه می آورد تا برنامه را کنسل کند. کایا یه خانه صدقی می رود تا هالیت را ببیند. او به هالیت اطمینان میدهد که حتی اریم پیش آنها خوب است و از او خوب مراقبت میکنند. شاهیکا با نادر تماس میگیرد و خبر میدهد که تصمیم دارد به سوییس برگردد، اما میخواهد برای خداحافظی او را ببیند.

نادر بخاطر اصرار شاهیکا قبول میکند و به او میگوید که شب به خانه او بیاید. زهرا و لیلا یه همراه ییلدیز به کافه می روند. آنها از وضعیتشان ناراحت هستند و با ییلدیز درد و دل میکنند. ییلدیز از آنها می شنود که هالیت دنبال کار می‌گردد و قرار است به زودی مشغول کار شود. او به آنها پیشنهاد میکند که تا زمانی که خانه ای نگرفته اند پیش ییلدیز بیایند. بچه ها بخاطر هالیت نمی‌خواهند قبول کنند، اما ییلدیز میگوید که خودش با هالیت صحبت میکند و او را راضی میکند. سپس ییلیدز به همراه هالیت جان پیش هالیت می رود. هالیت از دیدن هالیت جان خوشحال می شود. ییلدیز به او پیشنهاد می‌دهد که برای دخترها که به این زندگی عادت ندارند، بهتر است به خانه او بیایند‌. هالیت نیز قبول میکند. در شرکت، کایا پیش اندر می رود تا با یکدیگر به خانه برگردند. او به اندر میگوید که برای سر زدن به هالیت رفته بوده است.

اندر با حرص میگوید که کمک کردن به هالیت را که زمانی خودش همه را اذیت کرده است، درک نمی‌کند. شب، هالیت به لیلا و زهرا میگوید که به خانه ییلدیز بروند. او سپس می‌گوید که دوستانش جواب او را ندادند و فقط در ظاهر دوست او بودند، و او باید دنبال کار بگردد. شاهیکا به خانه نادر می رود. او یک بطری شراب برای نادر آورده است و نادر از هالوک، که نوچه اوست، میخواهد که شراب را برایشان سرو کند. شاهیکا و نادر مشغول حرف زدن هستند و نادر از سرکشی ها و اشتباهات شاهیکا به او میگوید که منجر به رفتن او شده است. نادر بعد از خوردن شراب، در حال حرف زدن ناگهان حالش بد شده و به زمین می افتد و بخاطر سمی که داخل شراب بود، میمیرد. شاهیکا موزیانه از کنار جنازه او رد می شود.

روز بعد، مراسم خاکسپاری نادر است و همه جمع شده اند. هالیت نیز آمده است و میگوید که قصد داشت خاک شدن نادر را به چشم خودش ببیند. آنها همگی تصور می‌کنند که طبق گفته دکترها، نادر بر اثر سکته قلبی مرده است. سپس زمزمه می شود که نادر زن داشته است و منتظر آمدن زن او برای انجام مراسم خاکسپاری میمانند. کمی بعد، شاهیکا به عنوان زن نادر ، با چهره ای ناراحت و اشک آلود بالای سر تابوت نادر آمده و گریه میکند. همه از این صحنه شوکه می شوند.


⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکیه ای ، سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکی جدید و سریال های در حال پخش ترکیه مراجعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا