خلاصه داستان قسمت ۲۱۹ سریال ترکی سیب ممنوعه | داستان سیب ممنوعه قسمت ۲۱۹

خلاصه داستان قسمت ۲۱۹ سریال ترکی سیب ممنوعه به همراه جزئیات و داستان کامل در این مطلب yasak elma مجموعه پرطرفدار درام و عاشقانه ترکیه ای ست که بازیگران اصلی آن عبارتند از: شوال سام در نقش اندر آرگون، تالات بولوت در نقش هالیت آرگون، اونور تونا در نقش علیهان، ادا اجه در نقش ییلدیز، سودا ارگنچی در نقش زینب. این مجموعه به کارگردانی نسلیحان ایسیلیورت و نویسندگی ملیس سیوئلک و زینپ سویا ساخته شده است. سریال سیب ممنوعه توسط شرکت تولید MED YAPIM تولید شده است.

بعد از مراسم خاکسپاری، کایا در خانه با عصبانیت شروع به دعوا با شاهیکا میکند و از او توضیح میخواهد. شاهیکا با چهره ای به شدت ناراحت و افسرده، میگوید که عاشق نادر بوده است و همین دیروز ازدواج کرده اند. کایا حرفهای او را باور نمیکند و با عصبانیت و دادو و بیداد از او میخواهد حقیقت را بگوید. شاهیکا با ناراحتی خانه را ترک میکند. در خانه ییلدیز، مادر ییلدیز به او میگوید که اگر او با نادر ازدواج کرده بود، حالا او صاحب شرکت و تمامی ثروت او می شد. ییلدیز کلافه می شود و میگوید که شاهیکا قاتل نادر است و این مسأله ربطی به ازدواج او ندارد و کاملا مشخص است که شاهیکا این کار را کرده است. در خانه صدقی نیز، لیلا و زهرا پیش هالیت آمده و با تعجب از ماجرای ازدواج شاهیکا و نادر حرف می زنند.

زهرا حدس می زند که شاید ازدواجی در کار نباشد، اما هالیت میگوید که شاهیکا در چنین مواردی زرنگ است و دروغ نمی‌گوید. اندر با کایا صحبت میکند و میگوید که مشخص است که شاهیکا قاتل است. کایا کلافه است و میداند که این احتمال وجود دارد. او سپس از ییعیت میخواهد که دنبال شاهیکا برود، و او را به خانه نادر میفرستد. ییعیت به خانه نادر رفته و سپس با کایا تماس میگیرد و میگوید که شاهیکا به آنجا نیامده و شاید واقعا ناراحت باشد و درست گفته باشد، برای همین حدس می زند که شاهیکا سر مزار نادر رفته باشد کایا از خانه بیرون آمده و به همراه ییعیت به آرامگاه می روند. شاهیکا سر خاک نادر منتظر نشسته و با دیدن آنها شروع به گریه میکند .کایا با دیدن او متعجب می شود و حس میکند که شاید شاهیکا واقعا نادر را دوست داشته است. او به اصرار شاهیکا را به خانه می برد تا استراحت کند و بهتر شود.

اندر تصمیم می‌گیرد به همراه جانر تحقیق کاملی در مورد ازدواج شاهیکا و نادر بکنند تا بتوانند چیزی پیدا کنند. اندر میگوید که شب به خانه نادر بروند تا او آنجا را نیز حسابی بگردد. آنها شب به بهانه غذا بردن دم خانه کسی که فوت کرده ، از خانه بیرون آمده و میگویند که به خانه ییلدیز می روند. شاهیکا که مطمئن است اندر به خانه نادر می رود، با هالوک تماس گرفته و هماهنگ میکند تا به آنها کاری نداشته باشند و بگذارند که اندر حسابی خانه را بگردد. لیلا که بخاطر پرداخت شهریه دانشگاه یه مشکل خورده است و نمیخواهد به هالیت چیزی بگوید,، تصمیم می‌گیرد مشغول به کار شود. ییلدیز نیز از این تصمیم او حمایت میکند. اندر از زیر مبل خانه نادر، یک تکه شیشه شکسته لیوان پیدا میکند و آن را برمیدارد.

⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکیه ای ، سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکی جدید و سریال های در حال پخش ترکیه مراجعه کنید.