خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال پدرپسری از شبکه ۵ + عکس
در این مطلب از سایت خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال پدرپسری را که در ماه رمضان سال ۹۹ از شبکه ۵ سیما پخش می شود، مطالعه می فرمایید. این سریال اقتباسی از کتاب «آخرین نشان مردی» به قلم مهرداد صدقی است که به صورت طنزگونه و اپیزودیک، هر قسمت با قصهای مجزا، پخش میشود. نویسندگی آن بر عهده احسان ثقفی، حسین حقیقی و محمد پایدار است.
خلاصه داستان سریال پدرپسری
این سریال اقتباسی از کتاب «آخرین نشان مردی» به قلم مهرداد صدقی است که به صورت طنزگونه و اپیزودیک، هر قسمت با قصهای مجزا، پخش میشود. همچنین در راستای احیای فرمهای نمایشی جدید از جمله «سیتکام» (طنز موقعیت) این سریال اولین سیتکام در بین سریالهای اخیر تلویزیون است.
قسمت سی و یکم سریال پدرپسری
طاهره، سارا شهابی را سرگرم میکند تا شیرین بتواند ماشین را از آنجا ببرد اما ماشین استارت نمیخورد مجبور می شود تا از ماشین پیاده شود و ماشین را هل دهد تا به عقب بیاید تا خانم شهابی ماشین را بتواند از آنجا به یک جای دیگر ببرد چون پدرش زنگ زده بود و داشت به دانشگاه میامد تا ماشین را ازش بگیرد.
حامد در اینترنت به دنبال سوال هایی که باید در روز خواستگاری پرسید را جمع آوری میکند اما به نظرش مشورت کردن بهتر است بخ خمین خاطر اول پیش خاله و عطاری میرود و از آنها میپرسد که در روز خواستگاری چی پرسیدین چی ملاکتان بوده تا تجربه کسب کند با برگشت به اون روزها خاله حامد با شوهرش دعوا میکند حامد عذاب وجدان میگیرد که به خاطر او آنها باهم دعوایشان شده. سری بعد پیش پدر مادرش میرود و از آنها میپرسد اما آنها هم بحثشان به دعوا ختم می شود حتی پدربزرگش هم با عکس همسرش حرف میزند و در آخر دعوا میکند.
حامد کلافه میشه و به اتاقش میرود ولی دایی مسعودش میرود و آرومش میکند و بهش میگوید که زندگی بالا و پایین دارد، زن و شوهرها جروبحث میکنن ولی نباید جدی بگیری همین الان برو پدر و مادرتو ببین دارن میخندن و جامد میره میبینه که باهم قهر نیستن و آروم میشود.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |