سریالسریال خارجی

خلاصه داستان قسمت ۶۳ سریال ترکی دختر سفیر | سریال دختر سفیر قسمت ۶۳

داستان کامل قسمت ۶۳ سریال ترکی دختر سفیر به همراه خلاصه ای از جزئیات و ماجرای خواندنی سریال ترکی Sefirin Kizi در قسمت ۶۳ را اینجا بخوانید. سریال دختر سفیر را شرکت NGM Media و O3 Turkey Medya تولید کرده است. این مجموعه در سال ۲۰۱۹ و در ژانر درام ساخته شده و نام انگلیسی آن The Ambassador’s Daughter است. بازیگران مشهور این سریال Neslihan Atagül و Engin Akyürek هستند. دختر سفیر اقتباسی از یک مجموعه تلویزیونی کره ای ست که از شبکه Star TV پخش می شود.

قسمت ۶۳ سریال ترکی دختر سفیر
قسمت ۶۳ سریال ترکی دختر سفیر

گیدیز در مقابل پیشنهاد او می گوید: «من بیشتر از سنجر میدهم. دو و نیم میلیون یورو. » کرم راضی می شود و می رود. زهرا بعد از خوردن صبحانه از جایش بلند می شود و از آکین تشکر می کند. آکین به او می گوید: «من مادر پیری دارم که مرض سختی دارد می خواهم تو را با او آشنا کنم. به خاطر دل مادرم برای شام بیا. » و آنقدر اصرار می کند که زهرا راضی می شود و با خوشحالی از آکین جدا می شود.

سنجر برای صحبت با گیدیز به اسکله می رود و یحیا را در حال بگو بخند با دودو می بیند. به او می گوید: «انگار از وقتی الوان را بیرون کرده ای رویت باز شده!! به فکر زنت باش. » یحیا می گوید: «این را کسی به من می گوید که نه عشقش معلوم است نه ازدواج کردنش! » سنجر با خشم دندان هایش را روی هم فشار می دهد و می گوید: «بازی در نیاور. اگر توی رودی که من شنا میکنم شنا کنی غرق میشوی. » و داخل شرکت می شود و ناره را در اتاق گیدیز پیدا می کند.

الوان به همراه ملک برای خانه ی ناره کلی وسایل خریده اند. ناره به او می گوید: «چرا خودت را به زحمت انداخته ای؟ » و وقتی متوجه می شود که الوان طلاهای دستش را فروخته تا آنها را تهیه کند او را بغل می کند و می گوید: «تو شانس بزرگی برای من هستی… و اینجا خانه تو هم هست. » در همان حال سنجر از راه می رسد و وقتی می بیند الوان برای ملک کیف و کفش وسایل مدرسه خریده می خواهد پول الوان را بدهد.

موگه جسم بیهوش آکین را کشان کشان به ساختمانی در پشت عمارتشان می برد و آنجا زندانی می کند. خالصه به گلسیه هشدار می دهد که مراقب حرف زدنش باشد و دستور می دهد که گاوروک را صدا کند. سپس خالصه به منکشه می گوید: «همه پررو شده اند! ببین من هم چه میکنم.

گیدز در ساختمانی که آکین توسط موگه زندانی شده از سنجر می پرسد: «حالا میخواهی با آکین چه کنی؟ » سنجر می گوید: «قبل از ان که کاری کنم می خواهم پول دارت کنم! باید با هم به دیدن قهرمان برویم و اسکله در حال ورشکستگی او را بخریم.

یحیی الوان را که حسابی عصبی شده از منکشه جدا کرده و بیرون می برد و می گوید که بیشتر از این ابروریزی نکند. سپس به سنجر می گوید: «مردم دارند درمورد عکس ها پچ پچ می کنند..! » سنجر وارد حیاط می شود و به دنبال او ناره و گیدز و الوان هم می روند همگی به گاوروک و اشه تبریک می گویند و به مردم خوش آمد می گویند.

سنجر بعد از بیرون کردن منکشه به عمارت برمی گردد و ناره را در انتظار خود می بیند و آنجا می فهمد که ناره برای این که او را تنها نگذارد به ملک گفته تا خودش را به مریضی بزند تا مجبور به ماندن شود. سنجر از او می خواهد مانع کارش نشود. ناره می گوید: «ملک بزرگ می شود و ممکن است عاشق شود و دلش را بشکنند


قسمت اول تا آخر سریال ترکی دختر سفیر +بازیگران و نقش ها


⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکی جدید، سریال ترکیه ای و سریال های در حال پخش ترکیه مراجعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا