خلاصه داستان قسمت ۷۹ سریال ترکی لروکس | سریال لروکس قسمت ۷۹

دمیر بازهم به لروکس پیام میدهد و درمورد خاستگار او سوال میپرسد. لروکس از دست او کلافه شده اما از رفتار های دمیرهم خنده اش گرفته است. دمیر اصرار دارد تا هرطور شده اسم خاستگار لروکس را میدا کند اما لروکس به او چیزی نمیگوید. بوراک به خانه ایلول میرود و متوجه میشود اودر حال نامه نوشتن برای پدرش است تا مشکلات شرکت را به او بگوید. بوراک جلوی ایلول را میگیرد. ایلول از وضعیت پیش امده در شرکت خیلی ناراحت است و بوراک سعی دارد اورا ارام کند. او سپس ایلول را میبوسد. صبح لروکس بخاطر روبرو نشدن با دمیر و این که دمیر درباره خاستگارش دوباره پیله نکند به دروغ به دختر ها میگوید که مریض است و امروز را به شرکت نمی اید. ایدا و مروه به شرکت میروند و درجواب کنجکاوی دمیر میگویند که لروکس کمی مریض شده و در خانه مانده تا استراحت کند. 

دمیر به خانه ایدا به دیدن لروکس میرود. لروکس جامیخورد و خودش را به مریضی میزند. دمیر به زور اورا به دکتر میبرد و از او ازمایش میگیرند. لروکس مدام میگوید که دروغ گفته و مشکلی ندارد. درشرکت ایلول به بوراک میگوید که بهترین کار این است که قبل از پخش شده خبر مشکل شرکت به حرفهای اقا ایلدیریم هرسه نفرشان سهامشان را بفروشند تا ضرر نکنند. کمی بعد ترکان خانم مشتری اخیر شرکت که پروژه بزرگی دارد به انجا امده و به ایلول و بوراک میگوید که بخاطر خبری که درمورد نحوه برخورد شرکت انها با اقا دمیر و دختر اقا ایلدیریم شنیده نمیخواهد دیگر با انها همکاری کند و این شرکت را شرکت بدنامی میداند. بوراک و ایلول سعی دارند تا به ترکان خانم بفهمانند که سوتفاهم و اشتباه شده اما او قبول نمیکند و میرود. شرکت تنها مشتری خودش راهم از دست میدهد و بوراک و ایلول میدانند که در استانه ورشکستگی اند. دمیر لروکس را به خانه می اورد.
لروکس اصرار داره که میخواهد برود و بهتر است مدتی از دمیر دور باشد. همان لحظه ایلول با دمیر تماس گرفته و خبر مشکلات شرکت را میدهد و به او میگوید که هرچه سریعتر به شرکت بیاید. دمیر عصبی میشود و بعد از قطع تماس از دست لروکس کلافه شده و رفتن او را قبول میکند.

لروکس با ناراحتی از خانه بیرون میرود. کمی بعد ایلول با لروکس تماس میگیرد وماجرای شرکت را میگوید و بعد سراغ دمیر را که قرار بود به شرکت بیاید را میگیرد. لروکس نگران شده و سریع به خانه میرود تا به شرکت بروند اما دمیر را نمیبیند. ذاو متوجه میشود که دمیر تمامی وسایلش را جمع کرده ونامه ای برای لروکس گذاشته و به او حق داده که از او ناراحت باشد و از او فاصله بگیرد. برای همین از او خداحافظی کرده و رفته. لروکس باخواندن نامه شکه شده و با دیدن اتاق خالی دمیر گریه میکند. دمیر با چمدان و وسایلش میرود و بنظر میرسد مقصدش خانه ایلول است. همزمان بوراک هم به خانه ایلول میرسد.