داستان کامل قسمت ۱۵۳ سریال ترکی سیب ممنوعه

داستان کامل قسمت ۱۵۳ سریال ترکی سیب ممنوعه به همراه جزئیات و خلاصه داستان در این مطلب yasak elma مجموعه پرطرفدار درام و عاشقانه ترکیه ای ست که بازیگران اصلی آن عبارتند از: شوال سام در نقش اندر آرگون، تالات بولوت در نقش هالیت آرگون، اونور تونا در نقش علیهان، ادا اجه در نقش ییلدیز، سودا ارگنچی در نقش زینب. این مجموعه به کارگردانی نسلیحان ایسیلیورت و نویسندگی ملیس سیوئلک و زینپ سویا ساخته شده است. سریال سیب ممنوعه توسط شرکت تولید MED YAPIM تولید شده است. شبکه پخش کننده این سریال مهیج، شبکه تلویزیونی FOX است. زمان پخش این سریال از ۹ آوریل ۲۰۱۸ آغاز شده است.

سریع به همراه شاهیکا به خانه می رود و ییلدیز را که تظاهر به دل درد میکند به بیمارستان می برد. شاهیکا در لابی بیمارستان است که متوجه آمدن اندر و جانر می شود. او خودش را به آن راه زده و تظاهر میکند که آنها را ندیده است. سپس به عمد به سمت آزمایشگاه بیمارستان می رود. کمی بعد از آزمایشگاه بیرون آمده و مطمئن است که اندر و جانر او را تعقیب کرده و به آزمایشگاه می روند.

در اتاق، دکتر ییلدیز را معاینه کرده و میگوید که در آزمایش او درد زایمان دیده نمی شود. هالیت از دست ییلیدز عصبی می شود. همان لحظه شاهیکا به اتاق آمده و سریع هالیت را به سمت آزمایشگاه می برد. اندر و جانر برای پیگیری کاری که شاهیکا کرده است در حال سوال کردن از مسئول آنجا هستند که همان لحظه هالیت وارد شده و با اندر دعوا میکند. شاهیکا میگوید که مطمئن است اندر و ییلدیز دست به یکی کرده اند تا جواب نتیجه آزمایش خون را عوض کنند و ثابت کنند که بچه مال هالیت است. هالیت با عصبانیت به اتاق پیش ییلدیز رفته و او را بخاطر اینکه با اندر نقشه کشیده است دعوا میکند. سپس بی اهمیت به ییلدیز خودش به همراه شاهیکا از بیمارستان می رود. ییلدیز با اندر بحث میکند.

آنها منتظر می‌مانند تا پسفردا موقع زایمان همه چیز مشخص شود. شب، کایا لیلا را به خانه می رساند. سیبل همخانه ای لیلا وقتی میفهمد او با کایا آمده، نگران می شود که آنها با یکدیگر وارد رابطه نشوند تا برای لیلا دردسر جدیدی درست نشود. وقتی لیلا به حمام می رود، کایا با او تماس میگیرد. سیبل گوشی او را جواب داده و به دروغ میگوید که لیلا به همراه دوست پسرش بیرون رفته و گوشی اش را جا گذاشته است. کایا متعجب می شود. صبح روز بعد کایا وقتی به شرکت می آید با همه سر سنگین است. هنگامی که میخواهد برود، از لیلا میخواهد که تبلتش را داخل ماشین بیاورد.

او با زن دیگری در ماشین نشسته است. لیلا متعجب می شود و سپس به داخل برمیگردد. مادر ییلدیز بخاطر زایمان او به خانه هالیت می آید. شاهیکا طبق معمول غیر مستقیم شروع به تحقیر آنها می کند. ییلدیز بی اهمیت به شاهیکا از آمدن مادرش خوشحال است. هالیت ییلدیز را برای خرید لباس برای بچه بیرون می فرستد. ییلدیز از اینکه هالیت در دلش قبول دارد که بچه از اوست، خوشحال است. صبح روز بعد ییلدیز آماده شده و برای زایمان به بیمارستان می رود. او به شدت استرس دارد و خوشحال است. اندر و جانر پنهانی به بیمارستان آمده و منتظر هستند تا ببینند شاهیکا چه نقشه ای قرار است پیاده کند.

بعد از زایمان ییلدیز، از نوزاد آزمایش خون گرفته و منتظر جواب تست می شوند.پرستار نوزاد را برای شیر دادن به اتاق ییلدیز آورده و او با دیدن بچه اش ذوق زده می شود. هالیت به همراه شاهیکا به آزمایشگاه رفته و نتیجه را میگیرد. او با عصبانیت به اتاق ییلدیز آمده و میگوید :«برات متاسفم.این بچه برای من نیست. از زندگیم برو بیرون». ییلدیز شوکه شده و میگوید که حتما شاهیکا کاری کرده است. هالیت کیکیچد که هنگام آزمایش گرفتن خودش امحا بوده و مطمئن است.سپس با عصبانیت بیرون می رود. ییلیدز با نگرانی به آن اندر زنگ می زند و ماجرا را میگوید.

اندر به آزمایشگاه رفته و او نیز نتیجه تست را میگیرد و با عصبانیت به اتاق ییلدیز می آید و میگوید که بچه واقعا برای هالیت نیست. ییلدیز عصبی می شود و میگوید که امکان ندارد و حتما شاهیکا کاری کرده است. اندر سر در گم و عصبی می شود. هالیت و شاهیکا در راه برگشت به خانه هستند. بعد از تولد نوزاد، پرستاری که شاهیکا آن را اجیر کرده بود اسم نوزاد ها را عوض میکند. بچه اصلی ییلدیز تحویل خانواده دیگری داده شده و آنها از بیمارستان می روند.

⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکیه ای ، سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکی جدید و سریال های در حال پخش ترکیه مراجعه کنید.