سریالسریال خارجی

داستان کامل قسمت ۴۲ سریال ترکی دختر سفیر

داستان کامل قسمت ۴۲ سریال ترکی دختر سفیر به همراه خلاصه ای از جزئیات و ماجرای خواندنی سریال ترکی Sefirin Kizi در قسمت ۴۲ را اینجا بخوانید. سریال دختر سفیر را شرکت NGM Media و O3 Turkey Medya تولید کرده است. این مجموعه در سال ۲۰۱۹ و در ژانر درام ساخته شده و نام انگلیسی آن The Ambassador’s Daughter است. بازیگران مشهور این سریال Neslihan Atagül و Engin Akyürek هستند. دختر سفیر اقتباسی از یک مجموعه تلویزیونی کره ای ست که از شبکه Star TV پخش می شود.

قسمت ۴۲ سریال ترکی دختر سفیر
قسمت ۴۲ سریال ترکی دختر سفیر

الوان که حرف های منکشه با نجرت را شنیده از او می پرسد: «چرا سنجر فکر می کند که تو بی گناهی؟ » منکشه که از فضولی او ناراحت شده است جواب می دهد: «اگر مزاحم من شوی کاری می کنم سنجر تو را از خانه بیرون بیندازد. » الوان با خنده می گوید: «تو چنین قدرتی نداری و در نهایت زنی هستی که سنجر به خاطر عشقش به تو حق آرزو کردن داده. خودت را جدی نگیر. » خالصه که حرف های آنها را شنیده است رو به الوان فریاد می زند: «اگر یک بار دیگر منکشه را تهدید کنی به خاطر نازا بودنت کاری می کنم که یحیا سرت هوو بیاورد. »

.

الوان با ناراحتی می رود و خالصه رو به منکشه می گوید: «چطور شد از دختر سفیر حمایت کردی؟ » منکشه با ترس و لرز جواب می دهد: «من در واقع از شما حمایت کردم. ترسیدم به خاطر آسیب زدن به ناره سنجر با شما بد رفتاری کند. » خالصه با خشم می گوید: «تا وقتی که زنده هستم خانم این عمارت منم و تو عددی نیستی که بخواهی از من حمایت کنی! » یحیا به دیدن نجرت در زندان می رود و به او می گوید:« کاری میکنم که از زندان آزاد بشوی ولی تو هم باید همکاری کنی. به دوستانت که به ناره حمله کرده بودند کمی پول دادم آنها هم قبول کردند که حرف های قبلی شان را انکار کنند و اینطور بگویند که زیر فشار اعتراف کرده اند در حالی که بدون اطلاع تو سرخود به ناره آسیب زدند. » نجرت از خوشحالی دست یحیا را می بوسد.

.

یحیا می گوید: «من به خاطر مادرم این کارها را می کنم. » سنجر به همراه زهرا به عمارت برمی گردد و به مادرش می گوید که باید به هتل برگردد. در ضمن می گوید: «ناره پول ها را ندزدیده و به بارسلونا هم نرفته است. قرار شده برایش خانه ای بگیرم و آخر هفته ها هم به دیدن دخترم بروم. » خالصه با شنیدن این حرف داد می زند: «پس تو می خواهی ما را رسوا کنی و گاهی به دیدن آن زن بروی و برای خودت حال کنی. » سنجر با خشم فریاد می زند: «اول کاری کردی کتکش بزنند و حالا هم اسمش را فاحشه میگذاری. او مادر دختر من است. من به او دست هم نمی زنم. ولی به خاطر او دنیا را به آتش می کشم. » منکشه با نگرانی به این حرف ها گوش میدهد. سنجر دوباره به مادرش می گوید که باید به هتل برگردد.

.

گاوروک به ناره خبر می دهد که سنجر به خاطر او مادرش را از خانه بیرون انداخته. ناره می گوید: «به خاطر من این کار را نکرده. چون خود من هم پدرم را از خودم دور کردم. بعضی ها می توانند پدر و مادر شوند ولی انسانیت سرشان نمی شود. » بعد هم به بیمارستان و به دیدن موگه می رود. ایزابل دوست ناره از بارسلونا با او تماس می گیرد و می گوید: «با آکین قرار گذاشتم و گوشی تو را به او رساندم. آدم محترمی به نظر می رسد ولی چشمان شیطانی دارد. » آکین هم پیغام سفیر را دریافت می کند که او را تهدید کرده است که به زودی فیلم چاقو خوردن او از ناره را به سنجر نشان خواهد داد و به این ترتیب هم از او و هم از سنجر انتقام خواهد گرفت چون سنجر با دیدن آن فیلم آکین را زنده نخواهد گذاشت.

.

اکین با نیشخند به این پیغام گوش می دهد. ناره به بیمارستان می رسد و به اتاق موگه می رود. موگه به دیدن او متعجب می گوید: «فکر می کردم در بارسلونا باشی! » ناره بدون توجه به حرف های او می گوید: «آن روز صحبت من با تو نا تمام ماند. آمده ام تا تمامش کنم. » آنها روبروی هم می نشینند و ناره مثل کسی که سخت ترین کار دنیا را بخواهد انجام دهد دست دست می کند و می گوید: «من هرگز به تو دروغ نخواهم گفت. » موگه می گوید: «من هم به تو اعتماد دارم. »


قسمت اول تا آخر سریال ترکی دختر سفیر +بازیگران و نقش ها


⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکی جدید، سریال ترکیه ای و سریال های در حال پخش ترکیه مراجعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا