سریالسریال خارجی

داستان کامل قسمت ۴ سریال ترکی شرافت

داستان کامل قسمت ۴ سریال ترکی شرافت همچنین به همراه جزئیات خلاصه داستان سریال ترکی شرافت Şeref Meselesi قسمت ۴ را در این مطلب مطالعه کنید. این سریال محصول کانال D تلویزیون ترکیه در ژانر درام ساخته شده است. «شرافت» در سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ به مدت شش سال فیلمبرداری و تهیه شده است . قسمت آخر سریال شرافت در ۱۷ ماه مه ۲۰۱۵ از کانال D پخش گردید. کارگردانی این سریال را آلتان دونمز (Altan Dönmez) بر عهده داشته و زندگی دو برادر جوان را روایت می کند.

قسمت ۴ سریال ترکی شرافت
قسمت ۴ سریال ترکی شرافت

شب، ایگیت حرفهای عمو و زن عمویش را می شنود که عمویش اصرار دارد بدهی آنها را بپردازد، اما زن عمویش اجازه نمی‌دهد و میگوید بچه های خودشان اولویت هستند. ایگیت عصبی شده اما چیزی نمی‌گوید. عمو و زن عمویش به روستا برمیگردند. آخر شب، امیر با ایگیت صحبت میکند و میگوید که از تمامی شواهد مشخص است که همه چیز زیر سر نامیک و اسدالله خان بوده است و آنها باید زودتر می فهمیدند. صبح، امیر دوباره به کلانتری می رود اما علیرغم تلاشش، بخاطر نبودن مدرک، پرونده بسته می شود. او از اینکه نتوانست کاری کند عصبی است.

اسدالله خان به نامیک میگوید که مدتی از آنجا دور شود تا آب ها از آسیاب بیفتد، زیرا می ترسد او لو بدهد. در خانه، زلخیا به شدت به هم ریخته و خودش را مقصر میداند که به استانبول آمده‌اند و زندگی شان خراب شده. او تمام میز را به هم ریخته و وسایل را می شکند. ایگیت سعی دارد او را آرام کند. امیر نیز از راه می رسد. ایگیت که پیگیر طاقت این وضعیت را ندارد، به اتاقش می رود و از داخل کشو اسلحه برمی‌دارد و دم خانه نامیک می رود. نامیک خانه نیست و زن او را حال بستن چمدان است تا او نیز برود.

وقتی اسکیت با اسلحه او را تهدید میکند، او میگوید که همه چیز زیر سر اسدالله خان بوده و نامیک مجبور شده با او همدست شود. ایگیت سراغ اسدالله خان می رود. امیر وقتی در خانه متوجه می شود که ایگیت اسلحه را برداشته،سریع پلیس خبر میکند و خودش نیز دنبال ایگیت می رود. ایگیت مقابل اسداله خان ایستاده و میخواهد به او شلیک کند که پلیس سر میرسد.پلیس به دست ایگیت تیر می زند و ایگیت نیز به دست اسدالله خان شلیک می‌کند. ایگیت را بازداشت میکنند. امیر، اسدالله خان را تهدید میکند که باید رضایت بدهد زیرا او خودش پلیس را صدا زده و جان او را نجات داده است.

اسدالله خان ابتدا قبول نمیکند ، اما وقتی آقا نهاد آمده و از او میخواهد که به خاطر اینکه به او شک نکنند رضایت بدهد، او ناچار قبول میکند. آن زن فاحشه که ایگیت با او خوابیده بود،خودش از زیر دستان نهاد بوده، و اسدالله خان آن جواهر را از او به زور گرفته و وقتی فهمیده که ایگیت به او داده، آن را نیز تحویل کلانتری میدهد و ایگیت بخاطر دزدی بازداشت می شود. امیر به خانه می رود . زلخیا نگران آنهاست که دیر کرده بودند. امیر توضیح میدهد که ایگیت دستگیر شده است. زلخیا باز هم به هم می‌ریزد و ناراحت می شود.

در خانه، سیبل مادر او میگوید که باید از آنها فاصله بگیرند زیرا هنوز به محله نیامده مدام دردسر درست می‌کنند و آدمهای درستی نیستند. سلیم و امره وقتی می فهمند که ایگیت بخاطر آنها در زندان است و آنها را نیز لو نداده،ناراحت می شوند. امیر از آنها میخواهد که در عوض به او کمک کنند و طرف او باشند. صبح، امیر طلاها و پول ها را که از سلیم و امره گرفته دم خانه کسی که از او دزدی کرده بودند می برد و از او میخواهد که با آنها راه باید و رضایت بدهد. امیر به خانه آمده و تمام روز در حال تحقیق و بررسی مسائل حقوقی است. کبری در خانه حرفهای تلفنی پدرش را می شنود و چون میداند همه چیز زیر سر پدرش است، پنهانی کلید گاو صندوق را برداشته و سفته ها را از آنجا بر میدارد و برای امیر می برد.

او میگوید از اینکه ایگیت به پدرش شلیک کرده ناراحت نیست ، زیرا او درحال دفاع از خانواده اش بوده. امیر نیز سفته ها را قبول نمیکند و به کبری میگوید که او نیز از خانواده اش دفاع کند و خودش مشکل را حل خواهد کرد. صبح روز بعد، او وسیله جمع کرده تا به برای ایگیت در زندان ببرد. سیبل نگران شده و فکر میکند که امیر میخواهد برود.او پایین آمده و از امیر سوال میکند. امیر میگوید که او بخاطر سیبل آنجا را ترک نخواهد کرد، زیرا تکه ای از قلبش آنجاست. سیبل او را می بوسد و می رود. مادر او از بالا این صحنه را می بیند. اسدالله خان مقابل امیر آمده و سفته در دست به او میگوید که مهلت پرداخت نزدیک است.

امیر میگوید که او کاری نمی‌تواند بکند زیرا آنها رد میراث می کنند. اسدالله خان شوکه و عصبی می شود و او را تهدید میکند. امیر میگوید که تا وقتی زنده است ضامن زنده بودن اسدالله خان است، زیرا اگر او نباشد ایگیت اسدالله خان را خواهد کشت. سپس با خونسردی می رود. کبری از جواب دادن او خوشش می آید. سلیم و امره نیز از اینکه او در این حد مسایل حقوقی را بلد است متعجب می شوند و خوششان می آی

 


خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شرافت Şeref Meselesi


⇐ مطالب بیشتر در لینک های سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکی جدید، سریال ترکیه ای، سریال های در حال پخش ترکیه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا