سریالسریال خارجی

داستان کامل قسمت ۵۴ سریال ترکی استانبول ظالم

داستان کامل قسمت ۵۴ سریال ترکی استانبول ظالم مطلب هر آنچه در قسمت ۵۴ سریال ترکی استانبول ظالم گذشت را اینجا بخوانید و پیگیری کنید. سریال zalim istanbul در ژانر درام ساخته شده است و بازیگران این سریال عبارتند از؛ بهار شاهین، برکر گوون، سرا کوتلوبی، مینه توگای، دنیز اگور، ادریس نبی تاشکان، فیکرت کوشکان، سیمای بارلاس، اوزان دولونای.

قسمت ۵۴ سریال ترکی استانبول ظالم
قسمت ۵۴ سریال ترکی استانبول ظالم

صبح روز بعد، خبر ازدواج جنک و واکنش شنیز در صفحه های مجازی سر و صدا کرده است. آگاه با عصبانیت به جنک ناسزا می‌گوید. شنیز می‌آید و به آگاه می‌گوید که جنک هرچه کند بازهم پسرش است و امکان ندارد او را به دست آن دختر بسپارد. آگاه دستور داده تا هرچه به جنک داده بود را از او بگیرند. افراد او به آپارتمان جنک رفته و درخواست تخلیه آنجا را دارند. جنک و جمره که تازه از خواب بیدار شده اند، وسایل شان را جمع می‌کنند و بیرون میروند. افراد آگاه ماشین جنک را نیز از او می‌گیرند. جمره می‌گوید:« شما مردهای کاراچای با زبون خودتون حرف میزنین. تو با ازدواجت واسه پدرت شاخ میشی.

.

اون با گرفتن هرچی که داری جوابت رو میده.» شنیز این برخورد آگاه را صحیح نمی‌داند زیرا با اینکار جنک بیشتر به جمره نزدیک می‌شود. آگاه که مصمم است می‌گوید که قبلا به جنک هشدار داده بود که اگر دوباره کار اشتباهی کند، پدری نخواهد داشت. او می‌گوید حالا که جنک پدر و مادرش را له کرده، احساس می‌کند مرد شده و زن گرفته، باید خرج خود و همسرش را دربیاورد و دیگر از حمایت پدر و مادر خبری نیست.» آگاه دوباره یادآوری می‌کند که دیگر پسری به نام جنک ندارد. حتی تصمیم دارد که نام کاراچای را از او بگیرد. شنیز بی حال می‌شود و روی مبل می‌نشیند. داملا نگران حال مادرش است.

.

سحر در خانه پیرهن جمره را میبوید و گریه می‌کند. او تصمیم میگیرد تا با آگاه صحبت کند. نریمان در ایوان نشسته و بی‌رحمانه به جمره و سحر ناسزا می‌گوید. جیوان که رفتن مادرش به سمت ویلا را میبیند، می‌خواهد مانع شود. اما سحر می‌گوید که باید وظیفه مادری اش را به جا بیاورد. سحر داخل ویلا شده و حرف های آگاه را در مورد جنک می‌شوند. او آرام جلو می‌آید و برای حرف هایش مقدمه چینی می‌کند. او می‌گوید: « من هم تو وضعیت شما هستم. بچه هامون مادر پدرشون رو زیرپا گذاشتن و بدون اجازه و دعای خیر ما، ازدواج کردن. من خیلی فکر کردم. با اینکه اون‌ها به ما احترام نگذاشتند اما باید آخرین وظیفه مون رو انجام بدیم و اجازه بدیم برای دست بوسی بیان.» شنیز با شنیدن این حرف ها از جایش بلند شده و برای سحر دست می‌زند. او می‌گوید که سحر در حال نقش بازی کردن است و نقش مادرهای بی گناهی را بازی می‌کند که مثلا نمی‌تواند جلوی ازدواج دخترانش را با مردان کاراچای بگیرد.

.

شنیز حرف های سنگینی بار سحر می‌کند و می‌گوید که دخترها از مادرشان تربیت گرفته اند. آگاه به شنیز می‌گوید که بس کند اما شنیز ادامه می‌دهد. آگاه سحر را بیرون می‌کند تا قضیه تمام شود. شنیز فریاد می‌زند: « اول ندیم و حالا پسرم. اینو بدونین که من پسرم رو به شما نمیدم. همچین اجازه ای نمیدم.» جنک و جمره در خیابان قدم میزنند. جمره می‌گوید که دلیل ازدواج اش نزدیک شدن به ندیم است و باید برای بازگشت به ویلا فکری کنند. جیوان از مادربزرگش نریمان می‌پرسد که شب گذشته چرا جرن با دیدن ازدواج جنک به آن حال افتاده بود و گریه می‌کرد. هرچقدر هم ناراحت شده باشد، دلیلی برای گریه نداشت. نریمان حرفی ندارد بزند و سعی دارد جیوان را دست به سر کند. او می‌گوید که جیوان باید مراقب امانت پدرش یعنی جرن باشد.

.

جیوان می‌پرسد: « منظورت از این حرفها چیه؟ پس جمره امانت بابام نیست؟» سحر دیگر تحمل این اتفاقات را ندارد و به خانه می رود تا چمدانش را جمع کند. جیوان با دیدن او دنبالش میرود اما سحر در اتاقش را قفل می‌کند. پس از بیدار شدن ندیم، جرن اتفاقات شب گذشته را تعریف می‌کند و ویدئویی که در اینترنت پخش شده را نشان می‌دهد. ندیم نمی‌تواند باور کند و گوش هایش را می‌گیرد. جنک و جمره به ویلا می آیند که نگهبانان مانع می‌شوند و میگویند به دستور آگاه نمی‌توانند وارد شوند. جنک می‌گوید که همسرش را برای دست بوسی پدرش آورده است. جنک وارد حیاط می‌شوند و پدرش را صدا می‌زند. در حالی که شنیز آگاه را بخاطر این اتفاقات مقصر می‌داند، صدا جنک شنیده می‌شود. شنیز خوشحال شده و میخواهد پسرش را ببیند.

.

آگاه به افرادش دستور می‌دهد که جنک را بیرون بیندازند.. شنیز با شنیدن این حرف می‌گوید منو هم بیرون بینداز. آگاه شنیز را در اتاق خواب‌ زندانی می‌کند تا نتواند بیرون برود. جرن از پنجره جنک و جمره را میبیند و ندیم را با خود پایین می‌برد تا به او نشان دهد که ازدواج جمره حقیقت دارد. جرن و ندیم با جنک و جمره که دستان یکدیگر را گرفته اند روبرو می‌شوند. جمره می‌خواهد پیش ندیم برود اما جنک نمی‌گذارد و میگوید : «هنوز حکم بازداشتت سرجاشه

 

/ قسمت ۵۴ سریال ترکی استانبول ظالم را خواندید.


همچنین بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی استانبول ظالم

سریال ترکی استانبول ظالم چند قسمت است؟

معرفی سریال ترکی استانبول ظالم+ بیوگرافی بازیگران

 


⇐ مطالب بیشتر در لینک های سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکی جدید، سریال ترکیه ای، سریال های در حال پخش ترکیه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا