سریالسریال خارجی

داستان کامل قسمت ۶۷ سریال ترکی کلاغ

داستان کامل قسمت ۶۷ سریال ترکی کلاغ kuzgun به همراه ماجرای این قسمت از سریال در این مطلب همچنین خلاصه داستان سریال کلاغ سیاه قسمت ۶۷ / بازیگرانی که در این سریال بازی می کنند عبارتند از: باریش اردوچ، بورجو بیریجیک، ستار تانریوجن، هتیجه اصلان، سنار شاهین، اشن ارگولو، آیتک سایان، ایپک ادرم، دریا بسرلر، آمینا کارمان، نورای شرف اوغلو، لونت اولگن،هنده دیلان هنچی، سو بورجو کوشن، آیکوت ییلماز که از مهمترین هنرمندان و بازیگران سریال ترکی کلاغ سیاه هستند.

قسمت ۶۷ سریال ترکی کلاغ
قسمت ۶۷ سریال ترکی کلاغ

کارتال در زندان روی تخت اش نشانه ای پیدا می‌کند که فقَط دو معنی دارد. یا مرگ یا زندگی. او می‌ترسد که در زندان کشته شود از این رو به گوشی کوزگون زنگ میزند تا خبر دهد اما کوزگون که با دیلا درگیر است جواب نمی‌دهد. کوزگون دیلا را سوار ماشین خود می‌کند. دیلا رفتار عجیبی دارد و ساکت است. فرمان فرار کردن کوزگون و دیلا را دیده اما جلوی آنها را نگرفته است و معتقد است دیلا خودش بازخواهد گشت. گونش از این اطمینان فرمان تعجب می‌کند. کوزگون دیلا را به آن خانه چوبی جنگلی می‌برد که در شب تولد دیلا آنجا بودند.

کوزگون دیلا را در آغوش می‌گیرد و میگوید: « دیگه تموم شد، نجاتت دادم.» دیلا لبخندی می‌زند و میگوید که او هم دلتنگ بوده است. دیلا از کوزگون می‌پرسد که چگونه توانسته او را پیدا کند؟ کوزگون می‌گوید که هر روز و هر لحظه به دنبال دیلا میگشته و بی‌صبرانه منتظر این لحظه بوده است. او دیلا را از پرونده طلاق و با حس بوی دیلا که در آن خانه بود پیدا کرده است. در حالی که در کوزگون و دیلا یکدیگر را بغل کرده اند، به فرمان آدرس خانه کوزگون داده میشود. گونش به فرمان توصیه می‌کند که با خود اسلحه ببرد اما فرمان که مردی جنتلمن و خونسرد به نظر می رسد، می‌گوید: « من دیلا رو با زور اسلحه نگه نمیدارم. با کسی جنگ ندارم. میرم ببینم دیلا کی رو انتخاب میکنه.» نسه (خاله فرمان) به آلبوم عکس های قدیمی نگاه می‌کند.

او به مادر فرمان (خواهرش) که کشته شده نگاه می‌کند و گریه می‌کند. ظاهرا خواهرش رازی داشته که قبل از مرگش با او در میان گذاشته و این راز مربوط به فرمان و کوزگون است. نسه نامه ی خواهرش را در گاوصندوق می‌گذارد و قفل می‌کند. کوزگون می‌خواهد دیلا را ببوسد که دیلا خود را کنار می‌زند. حالت چهره ی او عوض میشود و معلوم است که نقش بازی میکرده.

پوزخندی به کوزگون می‌زند و می‌گوید:« واقعا انتظار داشتی این عکس العمل رو از من ببینی.. بعد از اینکه پدرم رو کشتی و به برادرم شلیک کردی، منو به درجه ای رسوندی که خودمو بکشم، هنوز انتظار داری که ببخشمت و عاشقت با‌شم؟ اون دیلا مرده.» کوزگون در سکوت به حرف های دیلا گوش می‌کند و پشیمان است. دیلا که متوجه شده کوزگون عاشقش است می‌گوید: « مثل اینکه جامون عوض شده. ولی من یه زندگی جدید شروع کردم با فرمان. من تو و تاریکی تو و دنیای تورو نمیخوام. منو فراموش کن.» دیلا به تفنگی که همراه کوزگون است، اشاره می‌کند.

کوزگون می‌خواهد دلیل حمل تفنگ را به دیلا توضیح دهد اما دیلا نمیخواهد گوش کند. کوزگون می‌داند که اگر دیلا را فراموش کند یعنی باید خودش را فراموش کند و از چشم های دیلا می‌خواند که دیلا همچنان دوستش دارد.او در مورد فرمان تیکه می‌اندازد و میگوید که چطور شده کوزگون تاریکیست و فرمان روشنایی؟ چهره ی دیلا جدی تر شده و میخواهد که برود. کوزگون می‌گوید: «اگه از اون در بیرون بری همه چی تموم میشه.» دیلا همه چیز را تمام شده می‌داند. ناگهان فرمان سر می‌رسد و دیلا سوار ماشین شده و می‌رود. کوزگون با حال خراب به محله قدیمی شان رفته و یاد روزی می‌افتد که به خانه شان حمله شد.

شریک های بهرام برای انتقام خون بهرام خانه را به رگبار گلوله بسته بودند. کوزگون و خانواده اش، آن روز جان سالم بدر بردند و حالا در خانه دیگری زندگی میکنند. کوزگون برای همین همیشه اسلحه دارد. شرمین که بوسیله خبرنگارش عکسی از کوزگون و دیلا به دستش رسیده با کنایه به علی می‌گوید که نامزدی دیلا و فرمان بزودی از هم می‌پاشد. او عکس را به علی نشان می‌دهد. آنها نقشه ای می‌کشند تا فرمان را با کوزگون دشمن کنند و جنگی بپا بیفتد که کوزگون شکست بخورد

 


همچنین بخوانید:

داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی کلاغ سیاه kuzgun

بیوگرافی بازیگران در سریال ترکی کلاغ سیاه + معرفی نقش ها

 


⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکیه ای، سریال های در حال پخش ترکیه ، سریال ترکی عاشقانه و سریال ترکی جدید مراجعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا