داستان کامل قسمت ۸۱ سریال ترکی کلاغ
داستان کامل قسمت ۸۱ سریال ترکی کلاغ kuzgun به همراه ماجرای این قسمت از سریال در این مطلب همچنین خلاصه داستان سریال کلاغ سیاه قسمت ۸۱ / بازیگرانی که در این سریال بازی می کنند عبارتند از: باریش اردوچ، بورجو بیریجیک، ستار تانریوجن، هتیجه اصلان، سنار شاهین، اشن ارگولو، آیتک سایان، ایپک ادرم، دریا بسرلر، آمینا کارمان، نورای شرف اوغلو، لونت اولگن،هنده دیلان هنچی، سو بورجو کوشن، آیکوت ییلماز که از مهمترین هنرمندان و بازیگران سریال ترکی کلاغ سیاه هستند.
شرمین در مورد رابطه صدا و کارتال سربسته به علی تیکه میاندازد. علی سراغ صدا رفته و در مورد حرف شرمین میپرسد. صدا میگوید که طلاق میخواهد. علی که هیچ احساسی نسبت به صدا ندارد میگوید: « وسایلتو جمع کن و از خونه من گم شو. ولی اینو بدون دافنه با من میمونه» علی با عصبانیت به شرکت رفته و کارتال را میزند. او فریاد میزند که صدا برایش هیچ اهمیتی ندارد. دیلا در راه شرکت است تا برادرش را ببیند. او به کارهای فرمان شک کرده و فکرمیکند که هنوز مدارکی علیه کوزگون نگه میدارد. علی به اتاق فرمان رفته و میگوید که کارتال باید اخراج شود. فرمان مخالف اینکار است.
علی کفری شده و فرمان را تهدید میکند. او میگوید:« من میدونم تو چیکارا کردی. کوزگون یه زندگی ساده برای خودش درست کرده بود. اما تو مدام به اونجا حمله کردی تا کوزگون همیشه اسلحه داشته باشه. تا دیلا برنگرده پیشش.» دیلا از پشت در حرف های علی را میشنود و میرود. فرمان با دیدن دنبالش میدود. او از دیلا خواهش میکند که اعتمادش را بخاطر این حرفها از دست ندهد زیرا دو روز دیگر قرار است عروسی کنند. کارتال پنهانی به اتاق فرمان رفته و برنامه ای روی گوشی فرمان نصب میکند. پس از رفتن او، فرمان بوسیله دوربین مداربسته از کاری که کارتال کرده باخبر میشود. آنها بعدا با تحقیق میفهمد که این برنامه برای شنود تماس هاست و کارتال اینگونه میخواهد به برادرش کوزگون کمک کند. دیلا و علی بیرون از شرکت قرار میگذارند.
علی میگوید که تمام حرفهایش واقعیت دارد. او از چهره دیلا متوجه میشود که نمیخواهد با فرمان ازدواج کند. علی یادآوری میکند که کوزگون قاتل پدرشان است. دیلا کمی فرصت فکرکردن میخواهد. کوزگون قهوه خانه را تعطیل کرده تا اگر از دشمنان کسی حمله کرد، مردم آسیب نبینند. او گونش را نیز به خانه خودشان میفرستد و میگوید که جای تو اینجا نیست. کوزگون به همراه جهان نقشه ای برای نابودی شرکای بهرام کشیده است.
دیلا به دیدن کوزگون میرود تا صحبت کنند. او میفهمد که هرازگاهی در محله تیراندازی رخ میداد. کوزگون میگوید: « حالا فهمیدی فرمان به قولش عمل نکرده؟ اگه بخاطر من با اون مرتیکه موندی بهتره جدا شی. من حاضرم بمیرم» دیلا به چشم های کوزگون خیره شده و میگوید که نمیخواهد کوزگون بمیرد. قمری در دفتر میفهمد که فیرات استعفا داده و رفته است. فیرات جواب زنگ های قمری را نمیدهد. او در حال نقشه کشیدن است تا کوزگون و فرمان را از بین ببرد. قمری به شرکت میرود تا فرمان را ببیند که با کارتال روبرو میشود. او از کارکردن کارتال برای دشمن شان ناراحت میشود.
کمی بعد، فرمان میآید. قمری به فرمان میگوید: « خاله شما چه نامه ای دستش داره و به مادرم نشون داده ؟» فرمان که از موضوع نامه خبری ندارد، به نسه مشکوک میشود. صدا چمدان هایش را جمع کرده و از دیلا خواهش میکند تا چندروزی را با دافنه پیش او بمانند. زیرا بزودی از علی طلاق میگیرد و جایی برای ماندن ندارد. دیلا به صدا میگوید:« من قرار نیست عروسی کنم. ولی تا روز عروسی هیچکس نباید از این موضوع باخبر بشه. فرمان مدارکی علیه کوزگون داره. اول باید اونارو بردارم بعد ازاینجا برم.» گونش به کوزگون زنگ میزند و میپرسد که آیا شانسی برای باهم بودنشان هست؟ کوزگون میگوید که در زندگی اش تنها عاشق یک نفر شده. گونش دل شکسته شده و گریه میکند. او به آشپزخانه رفته تا چیزی برای خودکشی پیدا کند
همچنین بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی کلاغ kuzgun
بیوگرافی بازیگران در سریال ترکی کلاغ + معرفی نقش ها
⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکیه ای، سریال های در حال پخش ترکیه ، سریال ترکی عاشقانه و سریال ترکی جدید مراجعه کنید.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |