سریالسریال خارجی

سریال ترکی روزگارانی در چوکوروا | داستان قسمت ۴۰۱ سریال ترکی روزگارانی در چوکوروا

در این مطلب از سایت مجله اینترنتی کولاک داستان کامل قسمت ۴۰۱ سریال ترکی روزگارانی در چوکوروا از نظرتان می گذرد، نظرات خود را در خصوص این سریال با ما در میان بگذارید.

در عمارت ولوله ای بر پاست و هر کسی به یک سمتی میدود و اوزون هم روی زمین افتاده و ثانیه و غفور او را به بیمارستان می برند. همگی ترسیده اند و مضطرب هستند و زلیخا به سمت هامینه می دود تا از حال عدنان مطلع شود و گریه می کند و میگوید دمیر نیست.

غفور و ثانیه به همراه اوزون به بیمارستان می روند و اوزون را برای درمان به اتاق عمل می برند. ثانیه ابتدا بهت زده است و بعد هم شروع به جیغ زدن می کند و اشک می ریزد. شرمین با بتول تماس می گیرد و درحالی که اشک می ریزد می گوید به عمارت حمله کرده اند و آنجا را به گلوله بسته اند و دمیر هم از زندان فرار کرده است. امید به مرکز پلیس رفته و به دروغ می گوید که با مادرش در حال فرار بوده که دمیر به مادر شلیک کرده است و مادرش را کشته است.

(درحالیکه قاتل سودا خود امید است.) امید می گوید برای گرفتنش به عمارت نروند چون دمیر را دیده فرار کرده است و ممکن است حمله به عمارت نقشه خودش باشد. راشد هم تیر خورده و فادیک او را به بیمارستان می برد. در چوکوروا همگی مشغول پچ پچ کردن راجب حمله به عمارت دمیر هستند. همگی در عمارت مضطرب و پریشان هستند و زلیخا از فکرت راجب اینکه کار چه کسانیست سوال میکند که ژاندارم به عمارت میاید.

از زلیخا می پرسند دمیر کجاست؟ و او را متهم می کنند که حمله به عمارت کار زلیخاست و او و فکرت را به ژاندارمری می برند. دادستان دمیر را متهم می کند اما زلیخا می گوید که آن ها دشمنی دارند و مدام به آن ها ضرر می زند. و به فکرت هم می گویند آیا در فرار دمیر نقش داشته یا نه؟ زلیخا و فکرت سعی می کنند از دمیر دفاع کنند اما همه چی بر علیه آن ها دیده می شود.

بتول در دادستانی منتظرشان است زلیخا را نگه میدارن و فکرت را رها می کنند. هاکان در بیروت است و در هتلی اتاقی گرفته است. افراد هاکان در جایی جمع هستند و قدیر فردی که اوروزم را زخمی کرده کتک می زنند و می گویند آن ها با زنان و بچه ها کار ندارند. هاکان با قدیر تماس می گیرد و راجب کار حرف می زند و قدیر می گوید که ارکان مرده است.

در ادامه می خوانید:

خلاصه داستان قسمت ۴۰۲ ترکی روزگارانی در چوکوروا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا