سریالسریال خارجی

ماجرای کامل قسمت ۳۷۵ سریال ترکی گودال | سریال گودال قسمت ۳۷۵ + عکس

داستان کامل قسمت ۳۷۵ سریال ترکی گودال Çukur به همراه جزئیات و خلاصه داستان سریال ترکی چوکور (گودال) قسمت ۳۷۵ را در این مطلب بخوانید. ساخت سریال گودال از سال ۲۰۱۷ آغاز شده است. این سریال در ۳ فصل پخش می شود. بر طبق آنچه برخی از رسانه های هنری ترکیه منتشر کرده اند. سریال گودال محصول Ay Yapim است که از شبکه شو تی وی و شبکه ماه تی وی به زبان فارسی پخش می شود. این سریال محصول سال ۲۰۱۷ کشور ترکیه است و در ژانر درام و اکشن ساخته شده است. از بازیگران شاخص این سریال می توان به آرای بولوت اینملی اشاره کرد که قبلا در سریال روزی روزگاری، نفوذی و حریم سلطان ایفای نقش کرده است.

قسمت ۳۷۵ سریال ترکی گودال
قسمت ۳۷۵ سریال ترکی گودال

خلاصه داستان قسمت ۳۷۵ سریال ترکی گودال

وقتی به گوش وارتلو می رسد که یکی از جوانان محله قصد داشته دختری که دوست دارد را فراری بدهد و پدر دختر، پسر را به شدت کتک زده، تصمیم می گیرد پسر را به آرزویش برساند و به خواستگاری دختر بروند. وقتی انها به سمت قهوه خانه ای که بکیر، پدر دختر آنجا نشسته می روند، بکیر می گوید: «این پسر نه پول داره و هم این که از ادمای گوداله! من دختر به شما نمیدم. » وارتلو سعی می کند عصبانیتش را کنترل کند و می گوید: «جانر یکی از بهترین افراد منه! کی گفته پول نداره؟ همین الان بگی این قهوه خونه رو میفروشم، میتونه راحت بخرتش! » بکیر می گوید: «باشه میفروشم! » وارتلو چمدان پر از پول مقابلش می گذارد و می گوید: «این تو دقیقا یک میلیون پول هست! بقیه ش هم هدیه عروسی منه! حتی از طرف من یه خونه هم تو گودالبه اسمشون میزنم! عقد و عروسی هم با منه. قبول؟ » بکیر که جا خورده فورا قبول می کند!
یاماچ سراغ علیچو می رود که همراه اممی است. او از علیچو کمک می خواهد تا مراقب افسون باشد. یاماچ، علیچو و اممی را به انباری میبرد. اممی با دیدن جومالی جا می خورد و می گوید: «این کیه دیگه؟ » جومالی بغض می کند و نگاهی به سر و وضع مندرس او می اندازد. یاماچ به اممی می گوید که او جومالی است. اممی با خوشحالی می گوید: «تو پسر بزرگ ادریسی؟ » و در آغوشش می گیرد. بعد هم می گوید: «اما تو که تو زندون بودی! کی آزاد شدی؟ » جومالی که بغض کرده فقط می گوید: «خیلی وقت میشه… »
 
یاماچ نقشه ای برای این که کامیون های بلال سالم به مقصد برسند و از طرفی هم مانع کار عمو جومالی بشود کشیده.
کاراجا مشغول رسیدگی به حساب ها است که از دور بادبادکی را روی هوا می بیند و به یاد گذشته به سمتش می رود که جلاسون با لبخند نزدیک می شود و می گوید: «تو که انقدر عاشق قدرتی نباید به این چیزا علاقه نشون بدی! » کاراجا عقب می کشد و می گوید: «بهتره توام بزرگ شی و بادبادک بازیو کنار بذاری! » جلاسون می گوید: «مثل تو که بزرگ شدی؟! » کاراجا پیش خودش لبخند میزند و بعد با جدیت می گوید: «آره درست مثل من! » جلاسون می گوید: «پس چرا تا بادبادکو دیدی فوری اومدی اینجا؟! به نظرم یه فکری بهش بکن. » و لبخند می زند و می رود.
 
با نقشه ای که یاماچ کشیده، تریلی های بلال از دید افراد عمو جومالی دور می شوند و به راحتی به مقصد می رسند. کامیون های حمل مواد مخدر عمو جومالی هم به مقصد نامعلومی فرستاده می شوند و منفجر می شوند و چیزی از انها نمی مانند. وقتی جومالی و یاماچ و متین و مدد این ماموریت را با موفقیت پشت سر می گذارند، فورا آماده می شوند تا خودشان را به جشن ختنه سوران برسانند.
در خانه کوچوالی همه مشغول اماده شدن هستن. عمو جومالی با دیدن سلطان در ان لباس زیبا لبخند می زند. وقتی انها همراه هم سوار ماشین می شوند، عمو جومالی دستش را کنار دست سلطان می گذارد و خیلی دوست دارد آن را در دست بگیرد. اما این اجازه را به خودش نمیدهد.
 
 

همچنین بخوانید:

داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی گودال + معرفی بازیگران و نقش ها

 


⇐ برای خواندن موارد به روز شده بیشتر به لینک برچسب های سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکیه ای ، سریال های در حال پخش ترکیه و سریال ترکی جدید مراجعه کنید.  ¼

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا