میلاد میرزایی متولد بابل، بازیگر تلویزیون و سینما، در کارنامه هنری او می توان به مجموعه های تلویزیونی «چرخ و فلک»، «سرزمین کهن»، «رنج پنهان»، «بانوی عمارت»، «بیگانه ای با من است» و همچنین فیلم های سینمایی «لایه های دروغ»، «تابستان با امید» و «فوران» اشاره کرد، با میلاد میرزایی که این شبها سریال «شرم» را روی آنتن دارد گفتگویی صمیمی داشته ایم که با هم می خوانیم.
*چرا بازی در سریال «شرم» را پذیرفتید؟
بازی در این سریال را برای این پذیرفتم چون شخصیت خیلی از من دور بود، برای رسیدن به این شخصیت خیلی تلاش کردم و کلا تلاش کردن را دوست دارم، برای این سریال حدود چهارده کیلو وزن کم کردم چون دو پارت بازی داشتم، هشت سال بعد و هشت سال قبل و چون نقش من به مجارستان می رود و آن سختی ها برای او اتفاق می افتد وقتی می خواهد برگردد باید با یک استایل متفاوت ظاهر شود تا مشخص شود چقدر زجر کشیده است، این کار را برای همین پذیرفتم و البته بخش اعظم آن به خاطر کار کردن با آقای کاوری بود، خیلی دوست داشتم با ایشان کار کنم و این اتفاق افتاد.
*چقدر قرنطینه را رعایت و در این مدت چه کارهایی انجام داده اید؟
قرنطینه را رعایت کرده ام و آن اوایل که کرونا آمده بود چهار ماه از خانه بیرون نرفتم، همیشه در خانه بودم، مشغول فیلم دیدن، کتاب خواندن و تمرین کردن، کارهای روزمره ای که یک بازگیر انجام می دهد و خیلی هم به من بد نگذشت، تنها سختی این دوران این بود که نمی توانستم از خانه بیرون بروم و چهار ماه در خانه بودم، بعد از آن کار باعث شد بیرون بروم ولی رعایت می کردم.
*خوش چهره بودن چقدر در پیشنهاد نقش به بازیگر تاثیر دارد؟
خوش چهره بودن بی تاثیر نیست، به خاطر این که بالاخره بخشی از فیلم چهره است و بعضی وقتها خوش چهره بودن خوش شانسی می آورد، چهره زیبا مثل یک ویترین می ماند و طبیعتا همه دوست دارند خوش چهره باشند و از آن چهره استفاده کنند.
*شما خوش چهره هستید؟
نمی دانم! خوش چهره بودن نسبی است و آنچه که دیگران شما را می بینند مهم است.
*اگر با خودتان ملاقات کنید از خودتان خوشتان خواهد آمد؟
من چون آدم آرام و مثبت اندیشی هستم یقینا وقتی خودم را ببینم با خودم ارتباط برقرار می کنم، در واقع این سوال را از دیگران هم پرسیده ام و جواب آنها هم خدا را شکر همین بوده است.
*فعالیتی در دنیای مدلینگ ندارید؟
فعالیتی در زمینه مدلینگ ندارم چون بازیگری را می پسندم و آن را دوست دارم، به بازیگری به عنوان شغل و حرفه و علاقه و عشق نگاه می کنم.
*پس حرفه مدلینگ برای شما جذابیتی ندارد؟
مدلینگ را دوست ندارم ولی بارها پیشنهاد داشته ام، شاید اگر طرح یا ایده خاصی باشد، یک کار آرتیستی که در آن خلاقیتی انجام شود دوست داشته باشم و انجام بدهم.
*غیر از بازیگری فعالیت جدی دیگری هم دارید؟
به شدت به هنر عکاسی علاقه دارم و فکر می کنم عکاسی برای من یک تمرین بازیگری است که باعث می شود نگاه و دید من قوی شود.
*تا حالا جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن کرده اید؟
بله زیاد تمرین کرده ام، از همان بچگی جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن کرده ام و هنوز هم این کار را می کنم و فکر می کنم بعد از گرفتن جایزه این تمرین را انجام دهم، وقتی تمرین می کنم واقعا احساس می کنم آن جایزه را گرفته ام و این حال من را خوب می کند، به من انگیزه می دهد و وقتی از تمرین زیاد خسته می شوم یکی از تمرین هایی که به من انگیزه می دهد همین تمرین جایزه گرفتن است.
*شهرت را دوست دارید؟
هیچکس نمی تواند بگوید از شهرت بدش می آید، من هم بدم نمی آید اما نه اینکه آن را سرلوحه قرار دهم و برای آن بجنگم، وقتی کار ما به شکلی است که در تصویر دیده می شویم پس شهرت هم قسمتی از آن است.
*معمولا شهرت حاشیه می آورد، حاشیه را دوست دارید؟
از حاشیه اصلا خوشم نمی آید و هیچوقت دوست ندارم در حاشیه باشم.
*آقای میلاد میرزایی نظر مخاطبانتان چقدر برای شما اهمیت دارد؟
نظر مخاطب همیشه برای من مهم بوده و خواهد بود، ما داریم برای مردم کار می کنیم و مردم هستند که با نظراتشان ما را می سازند، ما را به شهرت می رسانند و زندگی ما را شکل می دهند، ما از توجه مردم پول در می آوریم و هر چه داریم از مردم است، طبیعتا من به همه نظرات احترام می گذارم و با صبر و حوصله آنها را گوش می دهم و به آنها فکر می کنم.
*بیشترین دایرکتی که دارید چه است؟
بشترین دایرکت هایی که دارم همه انرژی مثبت بوده و خیلی به من لطف داشته اند، از من تعریف می کردند و این برای من موهبت بسیار بزرگی است.
*در مورد سریال بیگانه ای با من است هم صحبت کنیم، این نقش برای شما چه چالشی داشت؟
من همیشه دوست داشتم با آقای امینی کار کنم، خیلی ایشان را دوست دارم و کار کردن با ایشان برای من افتخار بزرگی است، نقشی که از من دور باشد را دوست دارم، امیر علی بچه یک خانواده پولدار است و کسی را دوست دارد و خانواده چون وضع مالی آن شخص ضعیف است با این ازدواج مخالفت می کنند، امیرعلی بدون اینکه خانواده بداند با آن دختر ازدواج می کند و کلا ماجراجویی شخصیت نقش را دوست دارم، امیرعلی یک آدم تقریبا ضعیف به نظر می آید و ناگهان دست به چنین کاری می زند، نقش برای من خیلی جالب بود و من را به چالش می کشاند.
*فضا چقدر برای رشد جوان ها در دنیای نمایش و تصویر وجود دارد؟
الان اینقدر محصولات تلویزیون، سینما و نمایش خانگی زیاد شده که من فکر می کنم فضای زیادی وجود دارد، اگر کمی با مسیر درست پیش بروید و کلاس های آموزشی درستی را انتخاب کنید خیلی در این کار پیشرفت می کنید، فقط باید صبر و حوصله داشته باشید، بازیگری شبیه کارهای دیگر نیست و صبر و حوصله می خواهد.
*چه پیامی برای دوستداران بازیگری دارید؟
بازیگری اصلا کار راحتی نیست، شاید بتوانید بازیگر شوید اما پیشنهاد من این است که اگر می خواهید بازیگر شوید یک بازیگر تمام عیار و شش دانگ باشید، همه زندگی تان را برای بازیگری بگذارید و همه تلاشتان را بکنید، در بازیگری باید از خیلی از فن ها مثل موسیقی، عکاسی، خوانندگی و رقص سررشته داشته باشید و آنها را بدانید تا بتوانید بازیگر شش دانگی باشید.
*در میان فیلم های ایرانی نقشی بوده که دوست داشته باشید شما آن را بازی می کردید؟
دوست داشتم نقش شهاب حسینی را در فیلم سوپر استار بازی کنم، نمی دانم چرا اینقدر دوست داشتم آن نقش را بازی کنم، شاید مثلا چون خیلی کم سن تر بوده ام و آن فیلم را دیده ام همیشه خودم را جای آن تصور کرده ام ولی اگر روزی چنین نقشی پیشنهاد شود حتما آن فیلم را بازی خواهم کرد.
*باندبازی چقدر در دنیای تصویر وجود دارد؟
خدا را شکر خیلی به باندبازی اهمیت نمی دهم، همیشه تلاش و تمرین می کنم و خیلی به باندبازی توجه نمی کنم، باندبازی را نمی بینم و اگر هم باشد توجه نمی کنم، هیچوقت دوست ندارم به من انرژی منفی وارد شود و کار خودم را انجام می دهم، اگر راه درست را بروید موفق می شوید و من به این قضیه ایمان دارم.
*آقای میلاد میرزایی چند بازیگری که دوست دارید با آنها همبازی شوید و یک کارگردان که برای او بازی کنید؟
بازیگرانی که دوست دارم با آنها کار کنم دو نفر هستند ولی ایرانی نیستند، «دانیل دی لوئیس» و «خاویر باردم»، کارگردان هم یکی دو تا نیستند و آنها هم خارجی هستند، دوست دارم با چهار یا پنج نفر کار کنم، مثلا «دیوید فینچر».
*یک نکته جالب از خودتان برای مخاطبان ما؟
نکته جالب من برای خودم این است که این انگیزه در من وجود دارد، همیشه سعی می کنم چیزهای جدید یاد بگیرم و هیچوقت از یاد گرفتن نمی ترسم، مثلا همین امروز شروع به یادگیری یک ساز جدید کردم، کلاس زیاد می روم و از یاد گرفتن ترسی ندارم.
*یک سوال از خودتان بپرسید و جواب بدهید.
سوالم از خودم این است که آیا همیشه به اندازه کافی تلاش کرده ام و جواب می دهم خیلی انسان تلاشگری هستم و سعی می کنم همیشه زندگی ام در خدمت هدفم باشد اما فکر می کنم باز هم تلاش من کم است و باید خیلی بیشتر تلاش کنم با اینکه در تلاش کردن زبانزد هستم.
*از چیزی که امروز هستید راضی هستید؟
نمی دانم چرا هیچوقت به این فکر نکرده ام که الان از خودم راضی هستم یا نه، هر وقت کاری را که دوست داشته ام انجام داده ام از خودم راضی بوده ام، من از سن پایین وارد این حرفه شده ام و خیلی راضی هستم.
*دوستان صمیمی شما هنری هستند؟
هنری هستند و نه اینکه صرفا در کار سینما باشند، در نقاشی، موسیقی، خیاطی و سایر رشته های هنری دوستان خیلی زیادی دارم، دوستانی هم دارم که هیچ ربطی به هنر ندارند ولی بسیار برای من ارزشمند هستند.
*چند شخصیت که دوست دارید از نزدیک ببینید؟
دانیل دی لوئیس، خیام، حافظ، سعدی و مولانا، عاشق اینها هستم و خیلی دوست دارم از نزدیک آنها را ببینم.
*آقای میلاد میرزایی اگر دوباره متولد شوید دوست دارید کجا و با چه شغلی این اتفاق بیفتد؟
اگر دوباره متولد شوم همین ایران را انتخاب می کنم و شاید طراح کفش شوم، خیلی این کار را دوست دارم.
*یک اتفاق ایده آل همین الان برای شما چه می تواند باشد؟
فیلمی دارم که خودم آن را تهیه و در آن بازی کرده ام به اسم «نقاشی روی سایه»، به ده جشنواره راه یافته و امروز هم به دو جشنواره در لندن و فیلیپین راه یافته است، اتفاق ایده آل این است که بتوانم آنجا جایزه بازیگری یا جوایز دیگر را بگیرم و این فیلم دیده شود.
*چقدر اهل ورزش و چقدر فوتبالی هستید؟
خیلی ورزش را دوست دارم و ورزش می کنم، لازمه کار ما ورزش کردن است، مثلا برای همین سریال که چهارده کیلو کم کردم اگر ورزش نبود نمی توانستم دوام بیاورم، برادر و پدر من به شدت فوتبالی هستند و من هم با این ورزش غریبه نیستم، همه خانواده ما به شدت از یک تیم حمایت می کنند و طرفدار و فن آن تیم هستیم.
*در خلوتتان چه می کنید؟
کارهای زیادی برای انجام دادن دارم و حوصله ام سر نمی رود، چون خیلی فیلم می بینم، خیلی کتاب می خوانم، خیلی موسیقی می شنوم و خیلی ساز می زنم، دو ساز را شروع کرده ام و چند ساز را از پانزده سالگی کار می کنم، می خوانم و سولفژ کار می کنم، فیلمنامه و شعر می نویسم و همه اینها در خدمت بازیگری هستند، در خلوت خیلی به من خوش می گذرد.
*زندگی را چه رنگی می بیند و خط قرمزهای شما چیست؟
زندگی را کمی زرد می بینم و خط قرمز من حاشیه است، اگر کسی بخواهد برای من حاشیه درست کند ناراحت می شوم، ناراحت می شوم که اگر من ایرادی دارم دوستان نزدیکم به خودم نگویند و بروند پشت سر آن را مطرح کنند چون این هیچ کمکی به من نمی کند، اگر ایرادی دارم مستقیم به خودم بگویند تا سازنده باشد نه اینکه بخواهند تخریب کنند.
*آیا روزی سوپراستار خواهید شد؟
من نمی توانم تصمیم بگیرم که سوپراستار خواهم شد یا خیر، بله، در هدف خودم سوپر استار شدن را می بینم ولی سوپراستار شدن اتفاق است، اتفاقی که خیلی چیزها باید دست به دست هم بدهند تا برای یک بازیگر این اتفاق بیفتد، باید بقیه ببینند که آیا پتانسیل سوپراستار شدن در من وجود دارد یا نه، اگر وجود داشت سرمایه گذاری شود و مردم استقبال کنند، نود و نه درصد مردم هستند و یک درصد دیگر کار تیمی خیلی بزرگی که یک نفر را به همه شکل حمایت کند تا آن شخص سوپراستار شود.
*فکر می کنید ده سال بعد کجا باشید؟
ده سال بعد را نمی دانم اما مثلا اگر به ده سال قبل برگردم اصلا فکر نمی کردم ده سال بعد اینجایی که هستم باشم، نه اینکه جای بالایی باشم ولی فکر نمی کردم در اینجا باشم، ده سال بعد هم با همین برنامه جلو می روم و همین کار را انجام می دهم، قطعا به هدفهایم نزدیکتر و خیلی خوشحال تر هستم.
گفتگو: عباسعلی اسکتی
عکس: مجتبی محسنی
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |